حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
حاج آقا ذوالقدر: اینکه پسران آدم با خواهران خود ازدواج کردند در جلسه گذشته ردّ شد  بلکه در روایات داریم که قابیل بخاطر اینکه هابیل جانشین پدر هست حسادت ورزید (آدم حسود اول خودش را می کشد بعد دیگران را می کشد) برادرش هابیل را کشت خدا به آدم فرزندی دیگر داد که نامش راهبه الله گذاشت او بزرگ شد و در موقع ازدواج خدا حورالعینی را  فرستاد وبا او ازدواج کرد چهار پسر متولد شد فرزند دیگر آدم یافث نام داشت او هم در هنگام ازدواج زنی از اجنه خواست و ازدواج آنها چهار دختر متولد شد پسرعموها با دختر عموها ازدواج کردند و نسل ادامه یافت پس هرچه زیبایی ها است از حورالعین است و هرچه زشتی و ناپسندی است از جنّ است اشکالاتی به نظریه بالا مطرح می شود   اینکه پس خود مردها در نسل چه نقشی دارند؟! زشتی قابیل از کجا بود؟ آیا حورالعین و جنّ قابلیت دارند برای ازدواج
حاج آقا ذوالقدر: در کیفیت بهم رسیدن نسل حضرت آدم اختلاف هست آیا آنها با خواهران خودشان ازدواج کردند یا با کسانی دیگر  وقتی توبه شان قبول شد به هنگام مقاربت از مکه خارج میشد و به هنگام ورود غسل می کرده بیست شکم زادئید که دوقلو بودند با هابیل اقلیما دختری زشت بود و با قابیل لوزا که زیبا بود به دنیا آمد حضرت آدم لوزا را داد به هابیل و اقلیما را داد به قابیل که مورد اعتراض قابیل قرار گرفت تا اینکه قرعه انداختند گفت قرعه از طرف خداست و همان شد و با هابیل نزاع کرد حضرت آدم سفارش به قربانی کرد هابیل بهترین گوسفندش را آورد و قابیل گندم پستش را آورد که قربانی هابیل قبول شد که دیگر قابیل تصمیم به قتل برادر گرفت و باسنگی به سر اوزد و کشت خب نقل بالا مشهور نیست و تمام دعوا را برده سر انتخاب همسر  بحث طوری نطرح شده که گویا خواهر و برادری فقط باید از یک شکم باشد اشکال مهم به نقل فوق این هست که این فعل فعلِ گبران است....  درآخر اینکه این نظر ،نظر اهل تسنن است
حاج آقا ذوالقدر: خدا اراده کرد توبه آنها را قبول کند جبرئیل را فرستاد تا به او مناسک را یاد دهد حدود حرم مشخص شد به منا آوردند و سپس به صحرای عرفات وآنجا هفت مرتبه اقرار به گناه کرد در برگشت به کوه های هفت گانه رسید د تکبیر می گفت تا به مشعر الحرام رسید و در آنجا هم هفت بار اقرا به گناه کرد و در منا نماز خواند و سپس امر به قربانی شد و آدم این مناسک را به حوا آموخت و خدا احسان کرد یاقوتی از بهشت آورد تا به سرش گذاشت و موهای سرش ریخت شیطان تجسم کرد و هفت سنگ زد و هفت شوط طواف... بواسطه عمل عبادی مناسک و توسل به خمسه طیبه توبه اش قبول شد و همسرش حلال شد جبرئیل درخت انگور و خرما را آورد و کاشت  شیطان یک حصاری کشید و ادعا کرد که برای من هست جبرئیل در باغ آتش انداخت و دوسوم سوخت و یک سوم ماند جبرئیل گفت آنچه سوخت برای ابلیس و آنچه ماند برای تو هست فریب دوباره حوّا توسط شیطان...
حاج آقا ذوالقدر: حضرت آدم و حوا وقتی فرود آمدند جدای ازهم بودند و این را دلیل بر حرام بودن می دانست و فاصله می گرفتند آدم مونسی جز حوا نداشت بخاطر همین زنان را نساء می گویند حدود حرم با یک خیمه ای از بهشت مشخص شد و این خیمه مایه انس شد جبرئیل برای ساختن کعبه نازل شد و از کوه صفا و مروه و وادی طور و وادی نجف سنگ برداشتند تا خانه را بنا کنند ذکر طلایی جبرئیل برای خروج از غم و غصه :لاحول و لا قوه الا بالله  آدم و حوا در عرفات اقرار به گناه کردند  سر خودش را با یاقوتی از بهشت تراشید تا اینکه حوا براو حلال شد هزار مرتبه خانه خدا را زیارت کرد خدا دستور داد که زراعت و کار کنند  بعد از خوردن طعام در شکم خود ثقل و سنگینی یافتند و سرّ این را نمی دانستند جبرئیل گفت به کنار بروید و قضاءحاجت کنید
حاج آقا ذوالقدر: بحث بسیار مهمی در رابطه با اختیار انسان و علم خدا مطرح است که در داستان حضرت آدم می بینیم حضرت آدم پرسید خدایا این اتفاقات مقدر شده بود یا اینکه این شقاوت من بوده خدا فرمود من خب همه اینها را به تو گفتم و تو با قدرت من این کارها را کردی و علم من احاطه به فعل تو دارد ولی تو با اختیار خودت رفتی سمت درخت ممنوعه هرچه خیر است ازتو و هرچه شر هست از من است آنها پشیمان شدند و از خدا طلب مغفرت کردند و خدا وحی کرد که هر وقت گناه کردید توبه کنید گفتند خدایا ما بیچاره شدیم بین ما و ملائکه فاصله افتاد
ذوالقدر:حضرت آدم و حوا هبوط کردند به مانند دو جوجه که به خود می لرزیدند ابلیس درندگان دیگر را مطلع کرد و آنه را تشویق و تحریص می کرد از تعجیل گفتار شیطان آب دهانش روی زمین ریخت خدا دوسگ خلق کرد که آنها از آدم و حوا مراقبت کردند پس بعد آن همه درندگان دشمن سگ و سگ هم دشمن درندگان شد جناب آدم عطسه کرد خدا فرمود یرحمک ربک  ملائکه جناب آدم را سجده کردند در نزد خودش اینطور به ذهنش خطور کرد که آیا بهتر از من هم خلقی داری که خدا آن پنج شبح را که در ساق عرش بودند نشان داد... نقش نگین انگشر آدم محمد رسول الله و علی امیرالمومنین  کنیه او ابومحمد بود یعنی پدر حضرت محمد کلماتی که از ناحیه خدا. به آدم القاء شد
حاج آقا ذوالقدر: بنابر احادیث وارده محل فرود را بعضی ها هند می دانند  بعضی هم می گویند آدم در کوه صفا فرود آمد چون او مصطفی بود این کوه را صفا نامیدند و کوه مروه را چون حوا فرود آمده  و مرء به معنای زن هست مروه نامیدند بنابرروایات منشاء بوی خوش ها برگی از بهشت بوده که در گیسوان حوا بوده و به زمین آورد حجرالاسود یک سنگ بهشتی می باشد که در ابتدا سفید بود و دراصل یک ملکی بوده که خدا اورا به مانند این سنگ قرار داد تا انسی باشد برای جناب آدم حجرالاسود را جبرئیل نصب کرد
حاج آقا ذوالقدر: پیامبر فرمودند بعد از نافرمانی آدم خطاب شد از جوار من بیرون برو واو هم گریه کرد و با روی سیاه به زمین آمد از حال او ملائکه به گریه افتادند خدا فرمود ای آدم امروز برای خدا روزه بگیر روز ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ رجب روزه گرفت در هر روز یک سوم سیاهی او برطرف شد حال جناب آدم  مدام پریشان بود تا جبرئیل آمد و گفت حیاک الله و بیاک گفت زیبایی من را زیاد کن خدا در صورت او ریش رویانید برطرف شدن سیاهی بدن با نمازهای پنجگانه  
حاج آقا ذوالقدر:روایتی هست که شیطان چهارجا ناله زده ۱روزی که ملعون شد۲ روزی که به زمین فرستاده شد ۳ روزی که پیامبر مبعوث شد ۴ وقتی که ام الکتاب نازل شد  اهمیت سوره حمد بقدری است که همه کتاب ها درآن گنجانده شده سوره ای است که هم شفاءظاهری و هم باطنی است  اگر هفتاد مرتبه خواندی مرده زنده شد تعجب نکن دوجا شیطان خوشحالی کرد یکی اون موقع که آدم علیه السلام از آن درخت خورد و یکی آن موقع که از بهشت اخراج شد و به زمین آمد فلسفه نماز های پنج گانه ارتباطی با خلقت حضرت آدم دارد محبوبترین نمازها برای پیامبر نماز عصر است   فلسفه وضو بر چهار عضو که پاک ترین عضوها هست ارتباط با داستان حضرت آدم و شجره ممنوعه دارد فلسفه روزه ارتباط با شجره ممنوعه دارد چون ۳۰ روز اثر آن میوه در بدن آدم ماند اینکه شب ها میتوانیم بخوریم تفضلی از ناحیه خداست
خداوند ولایت محمد وال محمد را به عنوان امانت عرضه کرد و همه از پذیرفتن این امانت سرباز زدند الّا انسان که پذیرفت  اگر این ۱۴ معصوم نبودند هیچ موجودی خلق نمی کردم  آرزوی مقام این ۱۴معصوم مساوی است با ظلم و ستم  جایگاه دشمنان محمد وال محمد که ادعای منزلت آنها را می کنند به حضرت آدم نشان داده شد  حضرت آدم و حوا آرزوی منزلت آنها را کردند و این سبب نزول آنها شد  آنها در مقام توبه برآمدند و خدا دستور داد به همان ذوات مقدسه متوسل شوند  تا توبه شان پذیرفته شود همه انبیاء این امانت را حفظ می کردند و ادعای این مقام را نمی کردند حتی آرزو هم نمی کردند و ب۶ اطرافیان خود هم گوشزد می کردند و هیچ کس این منزلت و مقام را غصب نکرد تا خلیفه اول که ابوبکر باشد فلذا در آیه مورد بحث که می فرماید منظور از انسان ابوبکر است که انه کان ظلوما جهولا

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر