حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
روایتی است از آقا موسی بن جعفر علیه السلام که می‌فرمایند  در جهنم وادی هست که او رو سقر می‌نامند که نفس نکشیده از روزی که خدا او را خلق کرده  اگر خدای متعال او رو رخصت بده به قدر سوزنی نفس بکشه هرآینه هرچه بر روی کره زمین هست می‌سوزد  اهل جهنم همه پناه می‌برند به خدا از گرمی اون وادی و بوی بد اون و غضرات اون  و عذاب‌هایی که خدا در اون مهیا کرده از برای اهل این وادی کوهی هست در این سقر که پناه می‌برند اهل اون وادی از حرارت و گند و غضرات اون کوه  و اونچه خدا در اون کوه مهیا کرده بر اهلش  و در این کوه دره‌ای هست که پناه می‌برند جمیع اهل اون کوه از گرمی اون دره و بوی بد و غضرات اون
درباره جناب ابراهیم صلوات الله علیه عرض کردیم که وقتی اون بزرگوار رو در منجنیق قرار دادند و به آتش انداختند به امرخدا آتش برد و سلام شد نمرود از دیدن این اتفاق بسیار بسیار متعجب شد رو به جناب ابراهیم فریادی برآورد یا ابراهیم خدای خودت رو به ما معرفی کن پروردگار تو کیست؟ فرمود پروردگار ما اون کسیه که زنده م
امام مجتبی می‌فرمایند حضرت ابراهیم شخصی بوده فراخ سینه و صاحب پیشانی بلند نبی مکرم می‌فرمایند هر کسی دوست داره ابراهیم علیه السلام را ببینه در من نظرکنه یعنی بین من و او شباهتی بسیار هست.  مولای متقیان علی علیه السلام می فرمایند پیشتر چنان بود که هر چقدر آدمی پیر میشد ریشش سفید نمیشد گاها بود که شخصی وارد جمعی می شد پدر رو از فرزند تمیز نمی داد نمی فهمید پدر کدوم اینهاست می‌پرسید کدوم شما پدرهستید کدومتون فرزند؟  زمان حضرت ابراهیم شد حضرت ابراهيم به خدا عرض کرد خدایا برای من علامتی قرار بده که به اون ش
 بنابر روایتی حضرت ابراهیم در سن ۱۵ سالگی به درجه بالایی از معرفت حق تعالی و ایمان به خدا رسید  نبی مکرم حضرت رسالت مآب می‌فرمایند اول کسی که در قیامت صدا خواهند زد من هستم از جانب راست عرش خواهم ایستاد حله سبزی از حله‌های بهشت بر تنم هست  بر من خواهند پوشانید پدرم ابراهیم رو خواهند طلبید  از جانب راست عرش در سایه عرش خواهد ایستاد  حله سبزی از حله‌های بهشت بر او خواهند پوشانید  منادی از پیش عرش ندا خواهد کرد یا رسول الله عجب پدری نیکو پدری
حضرت ابراهیم وقتی به میان قوم آمد شروع کرد قوم رو پند دادن نهی کرد از بت پرستیدن  دلایلی آورد حجت رو بر اون‌ها تمام کرد ولی اون‌ها دست از بت پرستیدن برنداشتند  روز عیدی بود همه مردم به همراه نمرود به عیدگاه رفتند  جناب ابراهیم عذر آورد امتناع کرد از همراه شدن  همه مردم از شهر بیرون رفتند جناب ابراهیم تکه نانی و خرمایی رو برداشت و وارد بتخانه شد  نزد هر بتی این غذاها رو می‌ذاشت می‌گفت یالا اگه می‌تونید بخورید حرف بزنید وقتی می دید اینها جواب نمیدن این تیشه رو بلند می‌کرد بر سر این‌ها می کوفت  طوری که این‌ها رو خورد و خمیر کرد و پای این‌ها رو شکوند جز بت بزرگ که در صدر بتخانه بود
از عامه و خاصه به اسانید بسیاری هست از پیامبر خدا که به مولا علی فرمود علی جان شقیع ترین پیشینیان چه کسی است مولا علی عرضه داشت یا رسول الله اونی که ناقه ترین پی کرد او اشق الاشقیا است پیغمبر فرمود درست میگی علی جان اما بگو ببینم شقیع ترین و بدبخت ترین پسینیان چه کسی است گفت یا رسول الله شما بگید نمیدانم پیغمبر فرمود علی جان آن کس که ضربت به فرق سر تو بزنه او شقیع ترین و بدبخت ترین پسییان است. عمار یاسر میگه من و علی بن ابی الطالب روی خاک ها خوابیده بودیم ناگاه دیدیم پیامبر با پای خودشون دارن ما رو بیدار می کنند
ابن بابویه و قطب راوندی می‌آورند که جناب هود علیه السلام پسر عبدالله بوده عبدالله پسر ریاح ، ریاح پسر جلوس جلوس پسر عاد ، عاد پسر عوض ، عوض پسر آدم آدم پسر سام و سام پسر نوح علیه السلام می‌فرمایند وقتی وفات حضرت نوح علیه السلام نزدیکه شیعیان خودش تابعین حق رو صدا زدند به اون‌ها فرمود بدانید بعد از من غیبت طولانی خواهد شد که در این غیبت پیشوایان باطل سلاطین جابر قالب خواهند شد خداوند متعال این شدت رو این نگرانی رو از شما برطرف خواهد کرد به قائم از فرزندان من که نام او هود هست فرمود جناب هود هیئت نیکو داره
درباره جناب صالح علیه السلام آیات کریمه‌ای هست می فرماید  نسبت به دروغ دادند قوم ثمود پیغمبران ترساننده رو  گفتند آیا بشری از ما یکی رو همه ما مطابعت کنیم اگه بخوایم او رو متابعت کنیم در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود  کتاب خدا پیغمبری بر او فرود اومده در میان ما آخه آدم قحطی بود  که او پیغمبر بشه گفتن او بسیار دروغگو و طغیان کننده است حضرت صالح علیه السلام در میان این‌ها ۱۰۰ سال موند و اون‌ها این حرف‌ها رو زدن این حرف‌ها برای تکذیب کنندگان بود  خداوند منان هلاک نمی‌کنه قومی رو تا اینکه
در قرآن کریم هست خداوند می‌فرماید ای محمد اگر قوم تو از گفتار تو اعراض کردند برای اونها بگو که من می‌ترسانم شما را از صاعقه و عذابی مثل عذاب عاد و ثمود اون هنگامی که پیامبران اومدند به سوی اونها و به اونها گفتند که عبادت نکنید مگر خدا را اما اونها چه گفتند ، گفتند اگر می‌خواست پروردگار ما برای ما ملک می‌فرستاد تو رو نمی فرستاد ما به اونچه که شما به اون فرستاده شده‌اید کافرانیم قبولتون نداریم اما عاد تکبر کردند قوم هود اینها غرور برشون داشت گفتند چه کسی هست قوتش از ما زیادتر باشه در روایتی هست که می‌فرمایند قوم هود قدی بلند بودند مانند درخت خرمای بسیار
در تاریخ هست که معتصم عباسی لعنت خدا بر او امر کرد در بطانیه یک چاهی بکنند  سربازان و مامورین مشغول به کندن شدند به اندازه ۳۰۰ قامت زمین رو حفر کردند  آبی ظاهر نشد این‌ها رها کردن دیگه نکندند تا اینکه متوکل لعنت الله علیه خلیفه شد  او امر کرد هر چقدر که می‌تونید بکنید تا آب ظاهر بشه  مردم شروع کردن به کندن تا به حدی که در هر صد قامت یک چرخ گذاشتند رسیدن به یک سنگی بسیار بزرگ و سخت  کلنگ‌های خودشون رو برداشتند به این سنگ کوفتند  تا این سنگ بشکنه سنگ وقتی شکست یک باد بسیار سردی بیرون اومد  هرکی نزدیک این چاه بود همه هلاک شدند خبر به متوکل رسید خود متوکل و همه علمایی که نزد او بودند حیران و گیج بودند

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر