حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
در کتاب بحرالمصائب هست که وقتی آقا امیرالمومنین علی علیه السلام وارد کوفه شدند  خب ابتدا در مدینه بودند که بعد حضرت تشخیص دادند که مقر حکومت رو به کوفه انتقال بدن  تو کوفه حضرت بعد از یک سال یه مرتبه متوجه شد که مردها یه پیامی دارند از قول خانم‌هاشون،خانوماشون متوجه شده بودند که حضرت زینب سلام الله علیها عالمه‌ای هستش که تالی حضرت زینبه  تالی حضرت زهرا سلام الله علیها ست و پیغام داده بودن به امیرالمومنین  از طرف مردهاشون که ما متوجه شدیم زینب کبری سلام علیها ایشون یگانه دهره ، بهترین زن عالمه اگر میشه ما با این خانم یه مجلسی داشته باشیم تقاضا کردن که با حضرت زینب کلاس تفسیر داشته باشن کلاس قرآن داشته باشن 
توسل به حضرت زینب سلام الله علیها یکی از اون توسل های مجرب هست  و خیلی‌ها از این طریق به اون حوائجی که دارند به اون چیزهایی که مد نظر دارند می‌رسند. یکی از راه‌های توسل به حضرت زینب اینطورهستش که ، ۶۹ مرتبه مثلاً نذر می‌کنند برای حضرت زینب سلام الله علیها تا یه مدتی صلوات می‌فرستند.  که حاجتشون برآورده بشه ، منتها یه طریقه دیگه‌ای هم هست برای توسل به حضرت زینب ،که می فرمایند، ۶۹ مرتبه اینطور بگن اللهم صل علی زینب المظلومه
یکی از نکاتی که در حضرت زینب سلام الله علیها می‌تونیم مورد بررسی قرار بدیم بعد عبادی حضرت زینب سلام الله علیهاست. او خدا رو چنان بندگی می‌کرد که حتی در بعضی از جاها هست ملائکه‌ها به تعجب افتادند که مگه میشه یک زن با این همه بلا و مصیبت و اینها اینطور شبها بایسته اقامه نماز بکنه بالاخره این دختری هستش که در خانه‌ ای بزرگ شده که پیغمبر توش عبادت خدا رو می‌کرده و انقدر پیغمبر خدا عبادت می‌کرد که سنگین بدن رو روی یه پا می نداخت یه پا ورم می‌کرد رو اون یکی پا می نداخت اون یکی ورم می‌کرد روی جفت پاها می ایستاد جفت پاها ورم کردن انقدر خودش رو به زحمت انداخت که آیه نازل شد
در کتاب بحرالمصائب نقل میکنه از شخصی بنام سلیمان شامی ، میگه ، وقتی ما اسرا رو وقتی کاروان آقا اباعبدالله رو آوردیم رسیدیم به شام در مجاورت ما زنی بود از طایفه ی بنی هاشمبنام حمیده که این زن یه پسر داشت به نام سعد و یک کنیزه داشت بنام زینبه این حمیده وقتی دید تو شام شلوغ شده ، سر و صدا به پا شده، فورا به پسرش سعد و کنیزش گفت برید ببینید چه خبر؟این سر و صدا از کجا بپا شده این کنیز و سعد وقتی اومدن وارد بازار شام شدن ، این خبر وحشت انگیز رو مطلع شدن سریع اومدن پیش حمیده گفتن یه خبر وحشت انگیز
پیغمبر فرمود: زینب من مثل مادربزرگش خدیجه است یعنی که سکینه و یک وقاری داشتن و این خانم بر عصمت و حیا مثل مادرش فاطمه بود ، در حیا و عصمت و عفت به مانند مادرش زهرا و در فصاحت و صداقت هنگامی که تکلم میکرد به مانند مولا علی علیه السلامبه مانند پدرش بود می فرمایند ، و حلم و بردباری صبرش ، این حلمش این بردباریش به مانند برادرش حسن علیه السلام و شجاعت و قوت قلبش رو به امام حسین همانند کرده مثل برادرش حسین بود
علامه مجلسی رحمه الله علیه می فرمایند که : طبق باب ها موافق احادیث معتبره ی بسیار ، ایشون می خواهد بگویدزینت کردن اینکه آدم خوشگل باشه لباس خوب بپوشه ، جامه های پاکیزه بپوشه فاخر بپوشه ، تمیز پوشیدن اینجور چیز ها که از حلال به دست بیاد و مناسب حالشم باشه یه وقتی می‌بینی مناسب حالش نیست بهش نميخوره ، شما نگاه میکنی خیلی از جهت اقتصادی ولی میره یه لباسی می‌پوشه سلاطین میپوشن این درسته یا غلطه ؟ غلطه ، لباسی بپوشه که مناسبش باشه . منتها تمیز باشه خب اینکه این زینت بکنه لباس فاخربپوشه ، و مناسب حالشم باشه این سنته سنته یعنی چی ؟ مستحب اینجا کلمه سنت به معنای مستحب
حضرت صادق علیه السلام می فرماید که : اگر یه کسی بگه که چرا خدا خودش رو از خلق پنهان کرده ؟ ما بهش چی جواب بدیم . خدا چرا قایم شده ؟ ما عرض می‌کنیم که خدا به اراده خودش رو مستور نکرده ، مثل پادشاهان که میرن پشت پرده و دیوار رو اینجور چیزها ، خدا که اینجوری نیستش که مخفی کرده بشه اینطور نیستش که معنیش اینه که ذات مقدس خدا از اون لطیف تر و رفیع تر که عقل بتونه  درکش بکنه در عین حال که همه جا هست آثارش رو شما می بینید لطافتش رو رحمانیتش رو می بینید قدرتش رو احساس می کنید اما لطیف تر و رفیع تر از اینه که درکش بکنیم.  حضرت می فرماید که معرفت چهار جوره : یک. بدونی هست یا نیست دو. حقیقت ذاتش رو بفهمی سه. اینکه چگونگی و صفاتش رو بفهمی  چهار. اینکه علت و غایت وجودش رو هم بفهمی. هیچ کدوم اینا در مورد خدا برای ما ممکن نیست مگر قسم اول که ما می‌فهمیم خدا هست. از کجا می‌فهمیم خداهست ؟ از این آثارش از این نشانه هاش ، از این آیاتش ما متوجه وجود خداوند می‌شیم .
حمد برای خداییست که پوشاند پیغمبراش رو ،  به بهترین پوشش متقین . تن انبیاء لباس تقوا پوشوند برانگیخت مبعوث کرد نخبه های اصفیا را که این نخبه ، اصفیا یعنی برگزیدگان ، مصطفی هم یعنی برگزیده ،خب بهترین نخبه اصفیا محمد صل الله علیه و آله و سلم خب چرا فرستاد ، برای کامل کردن تمام کردن مکارم اخلاق مومنین رو کامل کنه ، آقا اومده برا اینکه اخلاق ها رو درست کنه ، اومده برای اینکه رفتار ها درست بشه و کامل کنه. در اصفیا منتخبین ، اون بهترین خصلت های پیغمبران رو در این اوصیا کامل کنه.
امام صادق علیه السلام می فرماید که : تعجب کن ای مفضل از اون گروهی که میگن آقا طب خطا نداره ، بعد در حالی که بسیاری از طبیب ها دکترها خطا می کنن میگن طب خطا نمی کنه طب خطا نداره در حالی که طبیب‌ها می بینی تو کارشون بسیار خطاس. یه دارو میدن طرف اصلا دل و روده ش ، سیستمش میاد پایین بعد حکم می کنن بر عالم و احمال میگن که با اینکه هیچ چیز آن رو محمل نمی بینن هیچ نقطه از این عالم رو هیچ جایی از این عالم رو محمل نمی بینن ، ولی میگن این عالم همین جوریه . کجای این عالم همینجوری بی حساب و کتاب خلق شده ؟ تو طب شما میگی فلان خطا نداره با اینکه بسیاری از دکترها خطا می کنن ، بعد توی این عالم هیچ جایش رو محمل نمی بینی حکم می‌کنی به محمل بودن خلقت
حضرت صادق علیه السلام خودشون سوال رو مطرح می کنند بعد جواب هم ميدند.  سوال آخر این بود که خدای متعال اونایی که کار خوب انجام می دادن نعمتشونو زیاد می کرد روزی شون رو زیاد می کرد.  اونایی که کار بد می‌کردن سریع عقابشون می کرد ، این باعث میشد که دیگه فساد و اینا مثلأ کم بشه. من ببینم یه کسی دروغ گفت یدفعه صورتش سیاه میشد خب منم دیگه دروغ نمی گفتم. بعد چی جواب دادن حضرت ؛ دیگه اختیار و اینها بساطش جمع میشد ، دیگه اختیار معنا نداشت. بعد حضرت می‌فرماید که ؛ بلکه گاهی چنانچه می‌بینی بسیاری از صالحان مال فراوان دارند و به رفاهیت زندگی می کنند برای آنکه مردم گمان نکنند که کفار همیشه در نعمتند.

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر