حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
ای فرزند آدم ! زمانی که خدا را می بینی انواع نعمت‌ها را به تو می رساند و تو معصیت کاری ، بترس. ▪︎ امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: ای فرزند آدم هر وقت که دیدی خدای متعال نعمتهاش رو همین جور پشت سر هم داره به تو چیکار میکنه؟ می فرسته، بهت پشت سر هم داره نعمت می فرسته یعنی هر روز می بینی آقا دنیا دنیات داره چی میشه؟ آباد میشه خب پشت سر هم یُتابِعُ یعنی پشت سر هم میاد ، عَلَیک برای تو نِعَمَ ، خدا و در حالی که اَنتَ تَعصیه، اَنت یعنی تو دیگه تو داری گناه می کنی، نافرمانی خدا رو می کنی، می بینی دنیات آباد میشه گناه هم می کنی . امیرالمؤمنین می فرماید فَاحذرهُ بترس ، حذر کن، چرا؟ هان حاج آقا، دنیاش آباد میشه اینم داره گناه می کنه. این دنیاش داره زیاد میشه گناه هم می‌کنه. آقا می فرماید اینجا باید بترسی، این نشونه چیه؟ که هم دنیات آباد میشه هم گناه هم داری پشت سر هم می کنی ، آهان این نشونه اینه که از چشم خدا افتاده ، این کسی‌که دنیاش هی آباد میشه داره گناه هم می کنه این از چشم خدا افتاده والا کسی رو خدا دوستش داشته باشه یه گناه کنه یه پس گردنی بهش می زنه ، یه تیپا می زنه بهش. وقتی که گناه کردی دیدی هیچ اتفاقی نمی افته دنیات هی داره آباد تر میشه بدون خطر اونجاست ، فَاحذرهُ بترس، اونجا بایر سریع چیکار کنی حاج آقا؟ باید سریع درست کنی ، رجوع کنی به خودت ببینی اشکال کجاست ، گیر از کجاست؟ چون بالاخره ، یه خونه ای میگن آقا رفتن طرف گفتش آقا چند ساله تو این خونه هیچ بلایی نیومده . آقا بلند شدن رفتن فرمودن مگه میشه بلا نیاد تو خونه ای ، مگه میشه مریضی نیاد، مگه میشه تب طرف نکنه، میگه تا حالا تو این خونه هیچ یه اتفاق بد نیفتاده تو این خونه. پا شدم از خونه، محل خطره،
حضرت میفرماید یه گناهان بزرگی هست کفاره هاش میتونه اینا باشه. ازجمله کفاره های گناهان بزرگ اغاثه الملهوف یعنی به فریاد بیچاره ها برسی به فریاد مظلومین برسی گرهی باز بکنی خلاصه گرفتاری را نجات بدی امام حسن مجتبی علیه السلام توی اعتکاف بود نباید از مسجد بیرون بیای یکی اومد تو مسجد به امام حسن گفت من بدهکارم مشکل دارم چه کنم امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود من الان پول همراه خودم ندارم مرد گفت برام یه کاری بکن یهو مردم دیدن امام حسن علیه السلام کفش خود را پوشید و داره میره یکی صدا زد یا امام حسن اعتکاف هست آقا فرمود من از جدم رسول خدا شنیدم اگر کسی دنبال کار یک بیچاره‌ای بره خداوند ثواب ۹ هزار سال عبادت را به او می‌دهد که روزهایش را به روزه و شب‌هایش را به عبادت بوده باشد گره باز کنید یک گرفتاری هست یک مظلومی هست کمکش بکنید شب قبل شخصی اومد در مسجد خیلی ناراحت بود می‌گفت مهمان داشتیم آبگوشت بار گذاشتیم پسرم نزدیک قابلمه آبگوشت رفت و آبرو گوشت برگشت روی پایش یک میلیارد خرج کردیم ولی هنوز خوب نشده یه راهنمایی بکنید من هم آدرس دکتر خوب را به او دادم خلاصه انسان باید کاری کنه گرهی از کار کسی باز بشه (هر کس ز کار خلق یکی عقده‌ای وا کند? ایزد هزار عقده ز کارش رها کند ?) یه عقده از کار کسی باز کنی خداوند هزار عقده از کار تو باز می‌کند. (صدها فرشته بوسه بر آن دست می‌زنند? کزکار خلق یکی گره بسته وا کند ?) هزار فرشته میاد این دستتو ماچ می‌کنه میگه یه کار خوبی انجام دادی واسه این مظلوم این گرفتار والتنفیس عن المکروب .. تنفیس یعنی تسلیت بگی تسلیت دادن به کسی که بلا دیده به اونی که غمگینه بگی خدا بهت صبر بده این‌هایی که بلا می‌بینن مصیبت زده هستند بری به اینا تسلیت بگی وقتی به این‌ها تسلیت میگی خداوند گناهان درشت تو رو می‌آمرزد کفاره هست و یکی از کفاره‌ها اینه که به آن‌هایی که مکروبند بلا دیدند تسلیت بگی روایت داریم همین که شما میری صاحب مصیبت تو رو می‌بینه برای تسلیت همین کافیه وقتی کسی مصیبت می‌بینه بلا می‌بینه خودت رو برسون .. دستی رو شونش بزار آرامش کن بگو دنیاست دیگه خدا انشالله او را با اولیا محشور کنه بعضیا میرن میگن غم آخرت باشه یعنی اینکه بعدی خودت باشی یعنی اینکه دیگه نباشی که بلا ببینی دعاهای قشنگ بکن خدای متعال او را با اولیا محشور بکنه خدا او را با امام حسین محشور کنه خدا عمر با عزت به شما بده دعا کنید بگید خدا به شما صبر بده
حضرت می‌فرماید که ما اضمر احدشیئا الا ظهر فی فلتات لسانه و صفحات وجهه. هیچکسی چیزی رو توی دلش پنهان نمی کنه مگر اینکه تو سخنهای بی اندیشه ی که ازش سرمی زنه و درصفحه صورتش چی میشه آشکار میشه. یعنی یه چیزی توی دلته یه جا نشستی داری حرف میزنی یهو همون چیزی که تو دلت توی حرفهای که میزنی تو حرفهای پراکنده ت چی میشه معلوم میشه یعنی اگرکسی میخوادبفهمه چی تو دلته خوب به حرفات گوش کنه تو این حرفها که میزنی حرفهای پراکنده گیرش می یاد میفهمه ، میفهمه که تو مشکلت چیه تو نیتت چیه تو اصلا دنبال چی آمدی اگریه آدم زرنگی باشه توی همون حرف های پراکنده ت اون باطنت رامی تواند چیکارکنه بخواند بلاخره میادیه چیزی بگه یه صحبتی بکنه یه حرفی بزنه نشون میده اون تو حرفهایی که میگه می پرونه خب و تو صورتش چیه نشون میده این چی میخوادبگه مثلا این صورتش حالت خنده داره، غمگین داره، ناراحته به چه صورتی هستش خیلی سخته که آدم بتواندخودش راکنترل کنه بیرون نریزه خیلی سخته که آدم بهونه خودش را کنترل کنه یعنی ماها معمولا چیزهایی که تودلمون هست نمیتوانیم نگهش داریم یهو می ریزیمش بیرون حالا مثلا میبینی یه منبری مییینی ماخودمون یه وقت های می بینی یه چیزی تو دلمونه میایم میریم منبر یه چیزی دیگه اما یهو تو حرفهای پراکندمون آره مثلاً اون چیزی که تو دلمونه یهو می‌ریزیم بیرون و شما بزرگواران توخانواده کنار پدر،مادر، کنار خانمت یه چیزی تو دلته داری با خانمت حرف می‌زنی یهو یه چیزی میگی آره این خانومت می‌فهمه این نگاه تو دلش بوده ها این تو دلش بوده آره هی نگه داشت نگه داشت اینجا چی بیرون ریختش لوداد باید به خدا پناه ببریم بگیم خدایا این زبون ما را چیکار کن کنترل کن بخاطرهمین میگن سکوت کنید ،سکوت کنید خیلی به نفعتونه چون تو سکوت این اتفاق ها نمی افته تو خاموش بودن پیغمبر فرمود یا ابوذر (من سمت نجاه) هر کس سکوت کرد، نجات پیدا کرد بالاخره این دهن باز میشه این اتفاق‌ها هم میفته دیگه لو میده نیت درونیش اون فکرش همه اینا رو بروز میده خوشا به حال اون‌هایی که اهل سکوت هستن اهل آرامش هستن میگن از علامه طباطبایی تا سوال نمی کرد صحبت نمی کرد یکی بیاد سوال کنه جواب بده و الا ابتدای به سخن مثلا بکنه نه این هم خوب هستش خدا بهمون توفیق بده که انشالله توی این راستا پس هیچ چیزی پنهان نمیشه ( اضمر) یعنی ضمیر تو باطل تو دل (الا ظهر) مگه این که ظاهربشه هیچی چیزی پنهان نمیشه مگر اینکه چی ظاهربشه ، تو کجاها ظاهر میشه ( فی فلتات) فلتات اون حرف های بی فکر حرف‌هایی که فکر نشده ( فلتات لسانه ) بله پس تو حرفهایی که فکر نشده ظاهر میشه ( وصفحات وجهه) . خب خدا بحق محمد و آل محمد به ما توفیق بده که بتوانیم توی این راستای دین خادمی کنیم انشالله . یه چند جمله هم ذکر مصیبت ، عرض روضه از همگی شما التماس دعا  روزهای جمعه ما دعومون این که دل‌هاتونو ببریم درب خونه باب الحوائج آقا ابوالفضل العباس انشالله امروز به ما مایه عنایت خاصی بکنه قمر بنی هاشم چون باب الحسین هر کسی می‌خواد بره پیش امام حسین بهترین باب ،باب ابوالفضل بیاد دم خونه آقا ابوالفضل حالا امروز صبح هم من و شما مهمون آقا ابوالفضلیم خدا بهمون توفیق بده بتوانیم برای آقا ابوالفضل اشک بریزیم دو دست درراه خدا داد عوضش خدا دو بال بهشتی میده به طیران بود چنان پرواز می کنه همه به مقام آقا ابوالفضل العباس غبطه خواهند خورد با همون دست بریدش با همون دست قلم شده اش همه کارها و گره های ما را میتواند باز کند خیلی قشنگ می گفتن قدیمی ها  هی بی دست کربلا دستم بگیر هی بی دست کربلا دستم بگیر آقاجان  آقا ابوالفضل تو را بحق مادرت ام البنین مادر باوفا و با حیا و با نجابتی که تا شما به دنیا آمدی شما را صدقه می چرخوند دور سر امام حسین اون فدایی حسین این قربانی حسین ای ساقی لب تشنگان (۲) ای جان جانانم سقای طفلانم‌ داغت شکسته پشت من  ای راحت جانم سقای طفلانم‌ من بی برادر چون کنم  بااین سپاه دون درد آمده هامون  بینم تو را در قدح خون  ای ماه تابانم سقای طفلانم  یه بند دیگه از همگی التماس دعا خواهم برم درخیمگاه
اِمشِ یعنی راه برو ، مشی کن، مشی یعنی راه رفتن، اِمشِ هم امره یعنی همراه شو، مشی کن کنار بیا بساز، حالا این معانی. بساز با مریضیت تا کی؟ مَا مَشی بِکَ تا زمانی که چیکار میکنه؟ آره با تو همراهی میکنه ، توهم باهاش چیکار کن؟ همراهی کن. خب یعنی چی؟ یعنی اینکه بابا تا تب می کنی نیفت، تا دو تا سرفه میکنی نیفت، تا یخورده آقا دلت می پیچه نیفت، اینکه حالا تو رو
حضرت می فرماید اون کسی که عملش اورو کند کنه عملش یه جوریه که اینو جلو نمی بره در جا میزنه هی میگه چی دنده عقب میره بجا اینکه دنده جلو بره، هی دنده عقب میره بعدم میگه چه سرعتم زیاده خب منتها عقبکی ها، سرعت جلوییش زیاد نیست عقبش زیاده، این مَن اَبطَا بِه عَمَله کسی که عملش او را کند کرده داره چیکار می کنه؟ ابطا یعنی کند میکنه.
وقتی مردبزرگی،یه آقایی، یه کریمی یه خطایی میکنه یه اشتباهی میکنه یه حرف نامربوطی هم میزنه حالا دیگه ببینیم که یه چیزی گفته سریع شروع کنیم های حاج آقا فلانی این حرف را زده این مردکریمیه ، این مرد بزرگواریه حالا یه لغزشی اینجا داشت دیگه حالا توبوق و کرنا نکن هی دادوبیداد نکن ،عالم راباخبرنکن
مثلا میگن بیا گواهینامه بگیر میگه نه من می ترسم خب نمیره گواهینامه بگیره بابا برو گواهینامه ات رو بگیر میگه می ترسم، ناامید میشه دیگه خب پس ببینید ترس با ناامیدی مقرون است. و حیاء اینجا منظور از حیاء همون کم رویی ، خجالت میکشه این کم رویی هم با چی عجین شده؟ با محرومیت با حرمان ، حرمان یعنی اینجا محرومیت. مثلا میگن بیا حاج آقا شب جمعه بیا دعای کمیل بخون میگه روم نمیشه که بیام بخونم.
معقول باشه تبدیل میشه به آرزوهای دور و دراز، خب اون موقع چی میشه اون بده،مثلا  آدم قیامت رو یادش میره، مرگ رو یادش میره،یه جوری آرزوهای طول و دراز داره که انگار نه انگار مسافره، دلخوش می کنه به اینکه حالا مثلا اون رو چیکار کنم، این رو چیکار کنم، میگه حالا بذار این بچه هارو رد کنیم برن خونه بخت خودمون با حاج خانوم راحت می‌شیم میریم این ور اون ور،بعد ان شاءالله ترکیه هم میریم حاج خانوم، حالا خیلی چیز نکن به کسی نگو یه بلیط بگیریم بریم دبی،برید این ور اون ور، یادش میره اون آرزوهای طول ودراز
پیغمبرفرمود رنگ بزارید،خضاب کنید،وسمه کنید ، وسمه و خضاب کنید که بعد مسلمانهاچیکارکردند بعداز اون ریش ها را رنگ میزاشتن میشد سیاه بعدکه سیاه میشد طرف فکر میکنه کیه یه جوان خب بعد یه اتفاقی می افتاد با این کاریه اتفاقی می افتاد هم دل دشمنها می لرزید خب چون وقتی که می خواستن بجنگن دشمن یه نگاه می کرد می ایستاده از دور می دید اینها همه محاسن سیاه ایستادن دلش می لرزید فکر می کردن همه چی هستن جوان هستن ،
باید ببینیم که چه جوری چیده شده ،شاید مثلا یه کسی خودش رو خیلی هم زرنگ بدونه خیلی هم خبره بدونه ،منتها زندگیشو ،اون تیز و بز بودنش کاررو از آب در نمیاره ،یه بخشش اینه. ببینیم تقدیرات الهی چه جوری رقم میخوره به چه شکل میشه ، پس وقتهایی عرضم به خدمتتون انسان حالا باید در همه امور هوشیارانه ،مدبرانه عمل بکنه.اما این جوری نیستش که از لطف خدا چی باشه؟ بی نیاز باشه.

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر