حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
پیامبر عمامه ایی داشت به نام سحاب که این عمامه مشکی را روز غدیر از سرش برداشت و گذاشت رو سر امیرالمومنین دیگه رسمی شد یعنی از الان باید حرف امیرالمومنین را گوش کنند او مولاست نه اینکه بعد من مولا می شود او دیگر از الان مولا شد به خاطر همین بود که اونها آمدند و گفتند بخ بخ یا علی اصبحت مولای مولا کل مومن و مومنا تو مولا شدی دیگه از الان من زیر پرچم تو هستم تنفیذ شد از غدیر تا رحلت پیغمبر چند روز می
بعد از فوتش آیت الله بحرالعلوم آمده بود پیش پسرش او گفته بود من توی این فکر بودم که امیرالمومنین با پدر تو چه کار می کند برد علامه امینی مگر چه کار کرد خودش می‌گوید من چهل سال زحمت کشیدم چند هزار کتاب خوندم این ور اون ور برای یک کتاب تا کجاها رفتم چقدر منت کشیدم چهل سال زحمت کشیدم فقط به سنی ها بفهمونم که علی علیه السلام چیه علی علیه السلام آن چیزی که شما فکر میکنید نیست علی انسان خوبی است من فقط میخواستم این رو ثابت کنم به سنی ها بفهما
السلام علی محمد چرا به پیامبر سلام میدهد در حالی که زیارت غدیریه است؟؟ چون همه چیز از پیامبر شروع میشه ریشه پیامبر است اصل پیامبر است اگه می بینی یه عده ای دنبال پیامبر نمیان معلومه در نبوتش مشکل داره برای چی دنبال امیرالمومنین نمیره برای این است که پیامبر رو اونجوری که باید بشناسه نمیشناسه شما میدونید پیامبر ما چه معجزاتی را آورد؟!!!
در کتاب شریف تحف العقول هست  داوود صَرمى میگه : سَرورم [امام هادى عليه السلام ] دستورهاى بسيارى به من داد كه انجام بدهم .  سپس به من فرمود : «بگو كه چه مى گويى» یعنی تکرار کن ببینم یادت مانده یا نه.  من ، عينِ آنچه را به من فرموده بود ، به ياد نداشتم . لذا دوات را برداشت و نوشت : « «به نام خداوند بخشنده مهربان» . به خواستِ خدا ، به يادم خواهد ماند ؛ و كارها در دست خداست» . من لبخندى زدم . ايشان فرمود : «چه شد؟» . گفتم : خير است ! فرمود : «به من بگو» . گفتم : فدايت شوم ! به ياد حديثى افتادم كه يكى از شيعيان ، از جدّ شما امام رضا عليه السلام برايم نقل كرد كه هر گاه دستور كارى را مى داد ، مى نوشت : « «به نام خداوند بخشنده مهربان» . به خواست خدا ، يادم خواهد ماند» .
مأمون بدنام بود خیلی‌ها از مامون متنفر بودند چون معمون مادرش یک کنیز ایرانی هست این تعصب عرب هست می‌گفتند مامون را قبول نداریم چون مادرش ایرانیه اصیل نیست اصل نیست بعداً مامون می خواست از امام رضا علیه السلام این استفاده را بکنه
 فرمود: تعويذي است كه آن را از خود دور نمي كنم حميد گفت ممكن است كه ما را مشرّف كني به آن پس فرمود: اين حرزی است كه هركه نگاه دارد در گريبان خود دفع مي شود بلا از او و مي باشد براي او حرزي از شيطان رجيم پس تعويذ را برای حميد خواند
فرمود میدانی ما چرا سلمان دوست داریم بخاطر سه تا خصلتش 1_ سلمان بی نوایان را دوست داشت فقرا رو بر پولدارها ترجیح می داد با پولدارها نمی نشست می گفت رنگ و بوی اونهارو می گیرم 2_ سلمان علم واهل علم را دوست داشت 3_ هوای امام علی رو بر هوای خودش مقدم می کرد
آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی به نقل از مرحوم امام خمینی که به شاگردان خویش به جهت دفع بلا و مصیبت توصیه می‌فرمودند: عصر و غروب جمعه، به نیابت از تمام شیعیان عالم ده مرتبه: اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ ادْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیرٌ خدایا صلوات فرست بر محمد و آل محمد و دفع بنما از ما بلائی را که حتمی شده است از آسمان، همانا تو بر هر امری قادر و توانائی التماس دعا
غربت را اگر میخواهید بفهمید این بحث رو خوب توجه کنید امام رضا علیه السلام را می کشاند دنبال خودش بعد برای اینکه امام رضا علیه السلام را بدنام کند اومد چیکار کرد سکه زد به نام امام رضا علیه السلام تمام سکه های رایج مملکت همه به نام امام رضا علیه السلام بود میخواد چیکار کنه میخواد بدنام کنه امام رضا علیه السلام رو میخوادبگه ببینید این کسی که میگه خدا خدا سکه های این مملکت به نام اوست ا
آقا مرتضی تهرانی می فرماید مدتی من نتونستم نماز شب بخونم آخه علما و بزرگان نماز شب نخونن نمیشه باید بخونن میگه من چندسال نتونستم نماز شب بخونم بخاطر اینکه مادرم بیمار شده بود شب ها خوابش نمی برد و باید یه نفر وا میستاد با مادرم حرف می زد و حرف هایش را گوش می داد میگه من تا آخر شب وامی ایستادم گوش به حرفهایش می دادم بخاطر همین نمی تونستم نماز شب بخونم قصه می گفت و حرف می زد منم گوش میدادم

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر