بعد از جنگ بدر قریشیا داغدار بودند مصیبت زده بودند از جمله اینها ابوسفیان بود لعنة الله علیه
که یک پسرش توی جنگ کشته شده بود یکیش هم اسیر شده بود
بعد ضمن اینکه حالا اطرافیانشم کشته شده بودند و اینها این خیلی به هم ریخته بود
خیلی عصبانی بود این ملعون قسم خورد که تا وقتی انتقام نگرفته نزد خانومش نره
و آب به بدنش هم نزنه یعنی حمامم نره تا بدنش رو شستشو نده و خیلی همه ش آشفته و به هم میریخت
و مکه رو داد و بیداد و فریاد تا می تونست اوضاع رو بر علیه مسلمونها خراب میکرد ومنافقین و مشرکین رو تحریک میکرد.
ماه ذیالحجه دو ماه بعد از جنگ بدر این تصمیم گرفت با دویست نفر از جنگجویان قریش
به سمت مدینه حر کت بکنه اومد نزدیکی های مدینه و شب هم بود