اون بزرگوار در سیری که بین مغرب و مشرق داشت به امتی برخورد کرد
که اونها بسیار بسیار مورد اذیت و آزار قرار گرفته بودند از موجوداتی عجیب و غریب به نام یأجوج و ماجوج
که اینها شبیه به بهائم بودند مثل حیوونا میخوردن و میآشامیدن و فرزند به هم میرسوندند
نر و ماده داشتند رو و بدن اینها مقداری شبیه به انسانها بوده
ولیکن از انسان کوچکتر بودند در جثه اطفال
اینها همه عریان و برهنه پا بودند بدنشون یه کرکی داشته مثل کرک شتر