حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
مورخین آوردند که ۶ هزار و ۱۶۳ سال بعد از هبوط حضرت آدم پیامبر خدا صلی الله و سلم به دنیا آمدند   پس حول و حوش ۶۰۰۰ سال بعد از حضرت آدم  در سال ۶ هزا و ۱۶۹ حضرت آمنه وفات کرد بعد از حضرت آدم فاصله عرضم به خدمتتون که  تو ۶ سالگی پیامبر اینطور پیامبر ۶ سالشون بود که مادرشون از دنیا رفتش  آمنه اومد پیش عبدالمطلب جد پیغمبر گفت که من فامیلامو اینا من قبیلم تو مدینه هستند  اگه اجازه بدید من برم مدینه میاد و مدینه حضرت رسول رو هم با خودش می‌بره پیامبر رو هم تو این سفر با خودش می‌بره
در احادیث معتبر هست عمر حضرت موسی صد وبیست وشش سال بود. عمر جناب هارون صد وسی و سه سال پس بنابراین هارون برادر بزرگتر محسوب می شد در حدیث صحیح هستش که در شب بیست و یکم ماه رمضان شبی بود که اوصیاء پیامبران در این شب از دنیا رفتند و در این شب عیسی به آسمان رفت موسی علیه السلام از دنیا رفت. در سند معتبراز امام باقر هست شبی که مولا علی علیه السلام شهید شد. هر سنگی که از زمین بر می داشتند از زیرش خون تازه می جوشید تا طلوع صبح همچین شبی بوده که یوشع ابن نون اون شب شهید شد.به سند معتبر از امام صادق علیه السلام هست حضرت موسی یوشع ابن نون رو وصی قرار داد یوشع فرزندان هارون رو وصی قرار داد با اینکه خودش فرزند داشت و حضرت موسی هم فرزند داشت
یکی از خبرهای غیبی که حاکم نیشابوری روایت کرده ببینید اینم از اهل تسننه حاکم نیشابوری از ابن عمر پسر عمر که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند یکون فی آخر هذه الامه رجال  یعنی در آخر این امت مردانی ظاهر میشن که این‌ها  یرکبون علی المیاسر می‌نشینند روی بالش‌های نرم  روی زین‌های نرم حالا بعضیا تعبیر می‌کنن از این زین‌ها به همین ماشین و موتور و اتوبوس و ... که شما رو صندلی‌های نرم می‌شینید و بعد حرکت می‌کنید  یرکبون علی المیاسر حتی یأتو ابواب المساجد  میاد تا دم در مسجد پارک می‌کنن بعد میان داخل مسجد می شوند  خب حالا با اینش کاری نداریم ، نساوهم کاسیات عاریات  این از پیشگویی‌های...
بخاری و مسلم روایت کردند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به عمار فرمودند که تقتولک فعت الباقیه تو رو گروه ظالم می‌کشند گروه ظالم تو رو می‌کشند. بعد حافظ سیوتی میگه این حدیث متواتره همین که پیامبر فرمود و بیشتر از ده نفر از صحابی این خبر را نقل کردند همین ده نفریه چیزی رو بگن خیلی زیاده یعنی میره دیگه تو متواتر بیهقی و ابونعیمم از کنیزی از بستگان عمار یاسر روایت کردند که عمار بیمار شد مریض شد و بیهوش شد بعد از مریضیش بیهوش شد وقتی بهوش آمد دید ما گرد او گریه می‌کنیم دور او داریم نشستیم گریه می‌کنیم
به سند معتبر از امام باقر علیه السلام هست که فرمود  وقتی جناب موسی علیه السلام با خدای عزوجل مناجات کرد گفت خدایا بارالها من به قضا قدر راضیم  منتها یک سوالی دارم آیا تو بزرگ رو می میرونی کودک خردسال رو میزاری ؟ مثلا تعبیر عامیانه اش چجور دلت میاد پدر یه خانواده رو ببری بچه ها بمونن بلاتکلیف اینا بالاخره خرج دارن خوراک پوشاک زندگی  خب پدر خانواده رفت اینا چیکار کنند حق تعالی فرمود ای موسی  آیا راضی نیستی که روزی ده این بچه‌ها من باشم اینا یتیمن دلی من متکفل احوالات اینا هستم الم یجدک یتیما فاوی  حضرت موسی فرمود بله خدایا راضیم که فنعم الوکیل و چه وکیلی بهتر از تو 
سند معتبر از امام علی نقی علیه السلام هست وقتی که خدای عزوجل با حضرت موسی سخن گفت جناب موسی علیه السلام مناجات کرد که خدایا جزای کسی که شهادت بده که من رسول و پیغمبر تو هستم و تو با من سخن گفتی چی هست؟ خدای عزوجل خطاب کرد ای موسی ملائکه من در وقت مردن به نزد او میان و او رو به بهشت بشارت میدن عرض کرد خدایا جزای اون کسی که نزد تو بایسته و نماز با به جا بیاره چیه؟  فرمود با او مباهات می‌کنم به ملائکه خودم در وقتی که در رکوع یا سجده است یا ایستاده است یا نشسته است
حضرت صادق صلوات الله علیه می فرمایند خدای عزوجل وحی کرد به حضرت موسی علیه السلام که ای موسی از من تشکر کن شکر من رو بجا بیار چنانکه حق شکر من هست جناب موسی عرضه داشت خدایا بار الها من چطور می تونم شکر تو رو بجا بیارم حال اینکه هر وقت میخوام شکر بکنم این شکر خودش یه نعمته من عاجزم حق تعالی وحی کرد ای موسی همین که فهمیدی از شکر من عاجزی و شکر هم نعمت من هست من رو شکر کردی چنانکه شکر حق من هستش خب حالا این یه مطلب؛ مطلب دیگه امام باقر علیه السلام میفرماید
امام صادق علیه السلام می‌فرمایند خدای تبارک و تعالی مناجات کرد با موسی که ای پسر عمران اون کسی که ادعا می‌کنه من رو دوست داره شب که میشه به خواب میره  تا صبح می‌گیره می‌خوابه دروغ میگه کیه که دوست نداشته باشه خلوت دوست خودش رو  دوست داره مثلاً یه جایی رفیقش دوستش باشه
امام صادق می فرماید وقتی نبی مکرم به معراج بردند در راه بوی خوشی مانند بوی مشک به مشامشون رسید و از جبرئیل سوال کردند که برادر این چه بویی هست جناب جبرئیل عرضه داشت یا رسول الله این بو از خانه ای به مشام میرسه که عده ای به سبب بندگی خدا عذاب کردند و اینقدر عذاب کردند که آن ها مردند حالا جبرئیل می خواد قصه گویی بکنه که این بو داستانش چیه آقا رسول الله خضر از اولاد پادشاهان بود ایمان به خدا آورد  در خانه پدرش اتاقی خلوت کرد عبادت خدا میکرد و پدر هم جز او فرزندی نداشت
شبهه اول که مطرح میشه این هستش که پیغمبر باید اعلم اهل زمان خودش باشه  چطور میشه که جناب موسی محتاج به دیگری میشه در علم  جواب ، پیغمبر از رعیت خودش باید اعلم باشه باید از امت خودش اعلم باشه  حضرت خضر که خودش پیغمبره رعیت جناب موسی نیستش که امت جناب موسی نیستش

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر