حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
حضرت صادق صلوات الله علیه فرمودند که اگر یک بنده‌ای این سه تا توفیق رو پیدا کرد  یعنی خدا او رو به این سه چیز گرامی داشته اش یک. اینکه در اونچه که خدا بهش داده ملکیتی نبینه  دو. تدبیر برای نفس خودش نکنه تدبیر رو بسپاره دست خدا  و تمام اشتغالش هم امر و نهی الهی باشه که خدا از من چی خواسته و از من چی نخواسته  اونایی که خواسته رو انجام بدم اوناییم که نخواست رو ترک بکنم  اگر کسی به این سه چیز گرامی داشته شد از طرف خدا  خدا توفیق یه چنین چیزی بهش داد بعد اون موقع یه اتفاقی می‌افته  دنیا و شیطان و خدمتتون عرض بکنم که این‌ها و همینطور خلق  برای او آسان میشه خب به هرحال خدا رحمت کنه حاج آقای خسروشاهی رو می‌فرمود  ما تو قم که داشتیم میومدیم یه مینی بوسی با یه ماشینی برخورد کرده بودند  شاخ به شاخ شده بودند ما اومدیم دیدیم که این حالا ماشینی که برخورد کرده با مینی بوس  ۹ نفر این چیزا گفت اینا خانواده یه طلبه‌ای بودن طلبه خودش نبوده  زن حامله و نمی‌دونم دو تا بچه و کیو کیو کیو اینا همه مرده بودند  می‌گفت خبر دروغ این کافی بود اون طلبه رو سکته بزنه  یعنی یه کاری بکن اون طلبه همون درجا سکته کنه خبر دروغش ها
عنوان بصری این شخصی که سنی ازش گذشته  محضر آقا امام صادق صلوات الله علیه رسید حضرت او را راه نداد  رفت و دوباره آمد بعد از یک راز و نیازی حضرت او رو پذیرفت  و پرسید که کنیه تو چیه ؟گفت ابوعبدالله و فرمود خدا این کنیه تو رو تثبیت کنه  مستدام بداره و در اونچه که رضای اوست موفقت بداره  بعد عنوان بصری گفتش من پیش خودم گفتم که اگر از این ملاقات امام  و عرض سلام به اون حضرت هیچ بهره دیگه‌ای غیر از همین دعا من نداشته باشم برام بسه بعد حضرت اندکی تأمل کردند بعد سرشون رو بلند کردند فرمودند که ای اباعبدالله چه می‌خواهی ببین کنیه خود امام صادق علیه السلامم اباعبدالله است
بعد خوندن نماز عصر حرکت کردم سمت خانه ی امام صادق(ع) میگه وقتی رسیدم اونجا اجازه ورود خواستم در زدم، خادم امام صادق (ع) اومد بیرون گفت: چی میخوای؟ گفتم خواستم خدمت آقا برسم و سلامی بدم همین حاج آقا خسرو شاهی رحمه الله علیه ایشون می فرمود: هر روز بلند بشید رو به امام زمان کنید و بگید السلام علیک یا ولی الله السلام علیک یا حجه الله السلام علیک یا صاحب الزمان همینه ببین عنوان بصری نماز عصرش رو خونده رو کرده به سمت امام صادق(ع) رفته در خانه ی امام صادق(ع) حالا شما با پای دل میری کجا؟ در خانه ی امام زمان (ع) رفتم گفتم آقا میخوام سلام بدم گفت: آقا دارن نماز میخونن کنار در توقف کردم بعداز مدت کمی خادم بازم اومد و گفت: با برکت خدا داخل شو! داخل بشید با سلام این یه اصطلاحی هست. با بسم الله داخل بشید اینا الان دیگه بساطش جمع شده کسی دیگه اینجوری حرف نمیزنه ادبیات ما تغییر کرده. اون هنگام میگفتن با برکت داخل بشید. امروز مثلا ما میریم خونه تو ذهنمون بمونه بالبرکه یعنی با سلام با بسم الله با انا انزلناه وارد بشیم میگه: وارد شدم و سلام کردم. امام صادق(ع) جوابم رو داد مگه میشه جواب نده شما میری مشهد میگی السلام مگه میشه جواب نده. خدا حجاب انداخته از فهم من من سلام رو نمیشنوم ولی می فهمم که حضرت جواب رو میده. خب میگه که فرمود: بنشین خدا تو را رحمت کند میگه: نشستم و آقا شروع کرد احوالپرسی کرد
یکی از احادیثی که خیلی مفید هست برای خودسازی شاید میشه گفت که  برای خودسازی حدیثی کامل‌تر از این حدیث پیدا نمی‌شه  حدیث عنوان بصری که آیت الله سید علی آقای قاضی ایشون برای گذشتن از نفس عماره و خواهش های نفسانی  به شاگردانش به مریدانش دستور می‌داد سفارش می‌کرد که  اگر سیر و سلوک می خواید این روایت عنوان بصری رو بنویسید  و این روایت رو که نوشتید بهش عمل بکنید این بهترین دستورالعمله  برای سیر و سلوک بهترین دستورالعمل برای مبارزه با نفس و... و می‌فرمودند که به این دستورات این‌ها عمل بکنید یعنی در واقع یه دستور اساسی و مهمی هستش که اگر کسی عمل طبق مضمون این روایت بکنه خب موفق میشه علاوه بر این آسید علی آقای قاضی فرموده بودند که این حدیث رو که نوشتید در جیب مبارکتون قرار بدید
عرض تعزیت و تسلیت دارم درگذشت مادری مهربان مؤمنه ام الشهید  مرحومه مغفوره حاجیه خانم گوهر سعیدی مادر شهید محمد باقر رضایی  رو خدمت عزیزان دلشون فرزندانشون اصغر آقا و دختران داغ دیده خواهر داغدیده و یگانه برادر جناب آقای محمدرضا سعیدی و همین طور خانواده‌های محترم رضایی و فتح اللهی و سعیدی تشکر و قدردانی می کنم متقابلا از لسان عزیزان و بستگان متوفی از اهالی محله و همینطور از کسانی که از دور و نزدیک به این مجلس و محافل و همینطور در مراسم تشییع و تدفین شرکت کردند خداوند متعال به همه شما بزرگواران خیر و برکت عطا کنند هدیه کنید به روح همه گذشتگان علی الخصوص این مادر مهربان و مؤمنه الفاتحه مع الصلوات مجلس از یک جهت حائز اهمیت هست که مجلس مادر شهید هستش و شهدا هم به گردن یکایک ما حق دارند و اگر ما اینجا جمع میشیم کنار هم برای این مادر خب کار خاصی نکردیم شاید کم‌ترین کاری که ازمون بر می اومد این بوده مادرانی که یک عمر زحمت کشیدند فرزندانی رو در دامن خودشون پروراندند و این جوانشون رو که دسته گل شاخ شمشاد تحویل اسلام دادند و برای این امر الهی هم تسلیم بودند هم قلبا هم جانن روحا تسلیم بودند شاید سالیان سال در داغ این عزیزشون سوختند و خب تحمل کردند حالا ما کم‌ترین کاری که می تونستیم بکنیم این بوده که در این مجلس و محفل گرد هم نشستیم و برای اون مرحومه مغفوره یک طلب مغفرت می کنیم همینطور یک یادی هم بکنیم از پدر شهید که خداوند متعال غریق بهار رحمت بکنند دومین سالگرد مرحوم حاج محمد علی رضایی هستش اون پیرمرد نورانی و خوش چهره و پیرمرد که همیشه خنده بر روی لبهاش بود حالا بنده توفیق داشتم یکسالی هم کربلا که مشرف شده بودیم در معیت ایشون  خدا ان شاءالله اون‌ها رو با اولیای خودش محشور بکند دوباره هر چقدر
قال الصادق علیه السلام ، لَو يَعلَمُ النّاسُ ما في فَضلِ مَعرِفةِ اللّه ِما مَدُّوا أعيُنَهُم إلى ما مَتَّعَ اللّه ُ بِهِ الأعداءَ مِن زَهرَةِ الحَياةِ الدّنيا و نَعيمِها و كانَت دُنياهُم أقَلَّ عِندَهُم مِمّا يَطَؤونَهُ بِأرجُلِهِم   این روایتی که از حضرت صادق صلوات الله علیه هست  خیلی قابل توجه و خیلی قابل بحث هستش گاهی اوقات ما قدر اون گنجینه‌هایی که داریم رو نمی‌دونیم  مثلا ما هیچ وقت قدر مفاتیح الجنان رو نمی‌دونیم و نخواهیم دانست  هیچ وقت قدر قرآن رو نمی‌دونیم هیچ وقت قدر صحیفه سجادیه رو نمی‌دونیم نهج البلاغه این‌ها یک گنجینه‌ها و یک دریا
ما مقداری از زندگی مون ، دوره کودکی  در این دوران تحت سرپرستی پدر و مادر هستیم یا حالا نهادهای خاصی هستیم  یه مقدار که بزرگ میشیم فرق می‌کنه زندگیمون فقط از این جهت که  در اون کودک تهیه آذوقه و مسکن و لباس به عهده دیگران بود  الان به عهده خودمونه پس بنابراین هیچ فرقی نکرده زندگی همونه  ما هم همون کارایی رو می‌کنیم که باباهامون کردن همون کارایی که باباهاشون می‌کردن  خیلی فرق نمی‌کنه اول و آخرش اما اگر یه شرایطی درست بشه یه فرصتی پیدا بشه میشه  یه زندگی متفاوت‌تری داشته باشیم یک تولد دومی داشته باشیم  غیر از این تولد اولی ما هر ساله اون روزی که به دنیا اومدیم رو جشن می‌گیریم  فقط یک تولد داریم کسی رو من نمی‌شناسم که برای تولد دومش جشن بگیره بگه من برای تولد دومم
حضرت می فرماید اقوام پیشین امت‌های گذشته عذاب شدند دلیلش انحراف عقیدتی بود  خدا بر یهودی ها غضب کرد چون انحراف فکری اعتقادی پیدا کردند خدا بر مسیحی‌ها غضب کرد چون انحراف عقیدتی ، خدا بر مجوس غضب کرد چون انحراف عقیدتی پیدا کردند خدا بر این امت هم غضبش شدید شد چرا چون اینا اتفاق کردن بر کشتن پسر پیامبر  که خب او هم چون کلمه خداست چون نماینده خداست  چون کانال ارتباطی خدا هستش دستور خدا هستش اونا در واقع  با خدا دارن جنگ می‌کنند گفتیم پس مسئله عاشورا مسئله بشری نیست مسئله الهی  خب اگه بخواهیم امروز این جلسه آخر یه جمع‌بندی داشته باشیم این حرفایی که همه این حرفایی که تا الان زدیم  و تو این چهار جلسه گذشته زدیم با یه مطلب جدید جمع بکنیم  من توجه شما رو میدم به این آغاز حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه  اگه خوب دقت بکنید انشالله به حول قوه خدا مطلب خوبی شاید گیرتون بیاد 
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخرعهد منی لزیارتکم  السلام علی الحسین  و علی علی بن الحسین
ما زندگی که داریم خب در دوره کودکی با دوره بزرگسالی خیلی تفاوت نمی‌کنه  در دوران کودکی لوازم و آذوقه و پوشاکمون رو شخص دیگه‌ای به نام پدر و مادر تهیه می‌کردند  بزرگتر که میشیم خودمون تهیه می کنیم پس از این جهت فرقی نمی‌کنه  مگر اینکه یه فرصتی پیدا بشه ما یک تولد دیگری پیدا کنیم  عرض کردیم که اسمی که در تولد ثانی هست با اسمی که در تولد اول هست فرق می‌کنه  ما بعد از تولد اولمون اسم برامون می‌ذارن مثلاً احمد باقر محمد...دختر باشه فاطمه زهرا از این اسم‌ها  خب اما تو تولد دوم دیگه این اسما نیست اسمی که تو تولد دوم روی ما می‌ذارن انسان بنده خدا  عاقل اینها ایم هایی که تو تولد دوم رو ما میزارن کسی که وارد تولد دوم میشه  براش مهم میشه که بقیه رو هم به سمت این حیات ثانوی بیاره حتی لازم باشه خودش رو فدا می‌کنه جانش رو در این راه نثار می‌کنه

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر