حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
خدا حفظ کنه آقای جوادی آملی رو ایشون می‌فرمود : لازیدنکم ، نه به معنای اینکه نعمتتون زیاد بشه شاید اونم باشه ها منتها توی قرآن اومده خودتون رو زیاد می‌کنه از جهت وجودی بزرگ میشی آدمی اگه بتونه شکرگزار باشه بزرگ میشه ببینید حضرت امیر می‌فرماید :میگه چنین نیست که خدا در شکرگزاری رو بر بنده‌ای باز کنه و در زیادت رو به روی اون ببنده چنین نیست ، یعنی اینکه اگر کسی شکرگزار باشه باب زیادت به روش باز میشه. بگیم غرق نعمتیم الحمدلله حالیمون نیست استغفرالله
در نقل هست که سوال شد: گفته شد به او به امیرالمومنین که جان عالم به فداشون، یه شخصی بلند شد سوال کرد گفت: یاامیرالمومنین اگر در خونه کسی رو ببندن درخونش رو به روش بستن این مونده تو خونه و راه فرار نداره راه بیرون اومدن بیرون از خونه رو نداره . مولا جواب داد: از همون جایی که مرگش میرسه، اجلش می رسه‌،خدا مامور قبض روحش عزرائیله، ومیکائیل هم مامور رسوندن روزیش هست.
حضرت امیر صلوات الله علیه می فرماید: اگر حاجتی داشتی به سوی خدا اول یه صلوات قشنگ بفرست. اول صلواتی بفرست بعد حاجت رو بخواه  سل یعنی سوال کن، سوال کن حاجتت رو از خدا بخواه . پس اول بسم الله یه صلوات می‌فرستی بعد حاجت خواهی می‌کنی فان الله اکرم من ان یسال حاجتین  خدای متعال  اکرم یعنی گرامی‌تره، کریم تره از اونیه که  ان یسال حاجتین ، خواسته بشه ازش دو تا حاجت‌فیضی احدهما ، بعد یه دونه از این حاجتها رو برآورده کنه،
توی شرحش می‌فرماید که : به ظاهر اشخاص قناعت نکنید اون‌ها رو بیازمایید ، چه بسا با آزمودن اون‌ها رو دشمن بدارید ، بفهمی این آدم منافقیه . تو زمان حضرت امیر صلوات الله علیه این قصه عجیب و غریب بود، یه عده آدم‌های پول پرست یه عده آدم‌های دورو دور و بر امیرالمومنین بودن ، خب آقا امیرالمومنین چیکار کنه با اینا نامردها به معاویه نامه می‌فرستادند، امام حسن مجتبی جان‌های عالم به فداش چیکار کردند با امام حسن ؟اصلاً عجیب و غریبه اگه شما برید نگاه بکنید تاریخ امام حسن مجتبی رو ، نامردهای روزگار نامه می‌نوشتند به معاویه که اگه تو بخوای ما حسن علیه السلام رو کت بسته تحویل تو میدیم.آدمای عجیب و غریب اصلاً با امیرالمومنین هم همین کارو کردن. اینی که نگاه می‌کنی پشت سر من داره نماز می‌خونه ظاهرش رو نگاه نکنید این نماز خوندنش رو نگاه نکنید، برو امتحانش بکن خلاصه دستت میاد این چه جور آدمیه .یه آدمیه که دلش بنده مال دنیا و اینجور چیزهاست از هیچ کاری هم ابا نداره ،
خدا رحمت کنه حاج آقا مرتضی تهرانی رو خیلی این مثال رو می‌زد که پیش آ شیخ عباس گفتن چه جوریه که شما اصلاً به گناه فکر نمی‌کنید؟ ایشون فرموده بودند که شما اول این سوال منو جواب بده، تا به حال شده یک پرس نجاست فکر کنی بهش و بخوری ؟گفته بود آقا نه من اصلاً هیچ وقت فکر نمی‌کنم که یه پرس نجاست رو بخورم. گفته بود پس اگه اینو فهمیدی اونم می‌فهمی، گفته میشه گناهان لذت بخشه البته برای اهل دنیا. لذت‌هایی هم داره که ناپایداره و زودگذر .
حضرت می‌فرماید: العناه یعنی سستی کردن یعنی فرصت سوزی . می‌فرماید بعد از اینکه فرصت جور شد امکانات شرایط رسیدی به هدف ، اون موقع سستی می‌کنی . مثال عرض کنم ، هی اینجا نشسته میگه خدایایه کربلا بریم ،  ما یه ولی عجله می‌کنه در کربلا رفتن بعد که میره کربلا اونجا به جای اینکه بره زیارت کنه  هنش می گیره می‌خوابه فرصتو از دست میده ، آقا پاشو برو زیارت ، تو یه هفته بیشتر اینجا نیستی اون یه هفته رو هم ضایع کردی.فرصت سوزی سستی کردن یعنی همین دیگه .
این حکمت خیلی عجیب و غریبه آقا می‌فرماید: بدبخت‌ترین مردم زیانکارترین مردم ناامیدترین مردم تو تلاش کوشش همین کسه . تلاش کرد کوشش کرد بدنشم فرسوده کرد در طلب مال دنیا ، اما مقدرات کمکش نکرد. از دنیا خارج میشه با حسرت ، میگه خاک بر سرم یه عمر تلاش کردم به هیچ جا نرسیدم. ای کاش این وقتی که گذاشتم برای طلب مال می‌ذاشتم برای طلب علم برای طلب تقوا برای طلب معرفت. پا میزاره تو سرای آخرت منتها با گناهان چاپلوسی کرد دروغ گفت اینو زد اونو زد که به یه جا برسه هیچی نشد . خیلی نهج البلاغه عجیب و غریبه.
امیرالمومنین در این حکمت فرمودند ؛  ایها الناس ، یعنی ای مردم  لیرکم این امره یعنی اینکه باید اینجوری باشه  باید خدا شما رو ببینه حالا بایدش از سمت خدا نیستا  بایدش از سمت مائه یعنی ما باید اینجوری باشیم که خدا ما رو اینجوری ببینه باید خدا شمارو ببینه چه جوری ببینه  من النعمته وجلین  موقعی که نعمت بهت سرازیر می‌شه خدا باید تو رو ترسان ببینه  یعنی یه وقتی دیدی یه چیزی نصیبت شد روزیت شد یه چیزی گیرت اومد خدا بایدترسو در تو ببینه  ببینه که ترس افتاد تو جونت ،  کما یراکم ، اونجوری که اون گونه که از بلا ترسان می‌بیند  کما یراکم من النقمته فرقینانه من وسع علیه فی ذات یده  چون کسی که خدا بهش نعمت بخشیده و اون بنده خدا اون رو استدراج نمی‌شماره استدراج یعنی درجه درجه آروم آروم  خدای متعال به بعضی ها نعمت میده منتها این نعمت او هی داره او رو از خدا دور می کنه.
امیرالمومنین شنید حضرت فرمود :  لا تقل ذلک پدرمن، عزیز من اینجوری نگو  ولکن شکرت الواهب و لکن قل چه جوری بگو  شکرت الواهب ، بگو شکرگذار بخشنده باش برو خدا شکر کن بچه بهت داده، بچه سالمداده،بچه صحیح داده تو، تو کدوم کارخانه دنیا می‌تونستی یه چنین بچه تولید بکنی، بگو رفتی یه کسی رو دیدی بچه‌دار شده اینجوری بهش بگو، برو خدا رو شکر کن، ببین خداچی داده.
یه قاضی مشهوری هم بود زمان امیرالمومنین بنام شریح ابن قاضی ، بگو لعنت الله علیه ، خدا لعنتش کنه . حضرت بهش نامه ای دادن قباله یه سند براش درست کرد اون قاضی کوچیک مغز بود او یه خونه درست کرده بود. امیرالمومنین یه سند بهش داد ، حضرت بهش فرمود: ای شریح به زودی یه کسی به سراغت میادکه بدون نگاه کردن به قبالت ،یک جوری تو رو از خونت خارج میکنه ، نمیگه قباله داری اینجا نشستی یا نه ، چنان بیرونت میکنه به قبر تحویلت میده؛ همینه دیگه .

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر