حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
حسود یعنی کسیه که به نعمت‌های داده شده به دیگری حسادت می‌کنه.مثلاً می‌بینه فلانی ماشین داره خونه داره مثلاً علم داره ایمان داره چی داره چی داره حسادت می‌کنه. قابیل دید که هابیل قربونیش قبول شد حسادت کرد ، که اون صاحب نعمت.
پیغمبر فرمودند: پنج چیزو قبل از پنج چیز غنیمت بشمارید،  یکیش این بود که فراغت رو قبل از مشغولیت. الان فراغت داری فکر می‌کنی هست دیگه همینجوری فراغت هست ، بعد یهو می‌بینی مشغول میشی دیگه نمی‌تونی اصلاً سرتو
حلم غیر از این ، آثار دیگه ای هم داره خیلی زیادن آثار فراوان داره از جمله ی آثار حلم اینه که به ادمی آرامش میده ،یعنی یه کسی بناش رو بزاره بر بهم نریختن ، خب همیشه آرامش داره دیگه. اما اونی که بناش بر بهم ریختنه یه نفر بیاد یه چیزی از عقب بگه از جلو بگه فحش بده فلانی
علی الذین استضعفوا بر کسانی که مستضعفن ضعیف شمرده شدن در روی زمین خب بر روی آنها منت بزاریم و نجعلهم ائمه، قرار بدیم اونها رو امام‌ ، ائمه جمع امامه. اونایی که ضعیف شمرده شدن رو ما می‌خوایم بر اونها منت بگذاریم اونها رو بکنیمشون پیشوا، امام  و نجلهم الوارثین و اونها رو قرار بدیم وارثان
 عرض کردیم حضرت صادق می فرماید: ای بنور الامام ، به نور امام روشن می‌شه و این رو گفتیم که انشالله هر کسی می‌تونه از این نور استفاده بکنه تو زمان غیبت.  منتها یه خورده باید کار کنه یه خورده باید زحمت بکشه،
از قوم بنی اسرائیل میگن یه نفر غرق نشد، از فرعونی ها بود. اونی که اداي حضرت موسی رو در می آورد ، شبیه حضرت موسی لباس می پوشید می خواست او رو مسخره کنه، و خدا به خاطر همین شبیه کردن او رو نجات داد
اونجا پیغمبر اکرم فرمود که دو چیز هیچ وقت با هم جمع نمی‌شه، امن و خوف. اولی که تو این دنیا ایمنه، آقا خدا ما رو می‌آمرزه و خیالش راحته، روز قیامت ترس داره می‌ترسه. اونی که اینجا می‌ترسه اون ور ایمنه.
استاد ما می فرمودند که: یه مسجدی بود در کربلا توش یه قبری بود ،معروف بود به بقعه.صاحب قبر یه سیدی بوده یه آدم خیلی بزرگواری بوده دولت و ملت ازش می‌ترسیدن ازش حساب می‌بردن که زمان صدام لعنت الله علیه اون مسجد رو تخریب کردن و یه نفر پیگیر شد که ،این چیکار کرده بود که اینجوری اینقدر مثلاً قدرت پیدا کرده بود قدرتومعنوی پیدا کرده. تهش به اینجا رسیده بوده که ، می رفته بوده تو یه اتاقی که پشتی داشت نه صندلی داشت نه کرسی هیچی، خاک بود خاک.ساعت‌ها توی اون اتاق خاکی می‌نشست سجده می‌کرد خدا التماس می‌کرد به امام زمانالسلام توسل می‌کرد همه معنویاتشو اینجوری گرفته بودش که همه یه جایگاه خیلی عجیب و غریبی داشتش .ببینید عزیزان این راه برای ما الان فراهمه که با توسل به اون حضرت به یک مقاماتی برسیم.
عنوان بصری نود سالش اومد پیش امام صادق علیه السلام،آقا امام صادق علیه السلام بهش جلوه کرد نگاه کرد خیلیا هستن دیگه و میشه راه بازه هرچند فرمودند :که العلم فی الصغر کل نقش فی الحجر علم توکوچیکی مثل نقاشی کردن رو سنگ والعلم فی الکبر النقش فی المدر اما تو بزرگی مثل نقاشی کردن رو کلوخه فرقش  اینه که اینی که رو سنگر اگر هرچی دستم بکشی
امیر المومنین علیه السلام فرمود: به خدا قسم فرزند ابی طالب مرگ رو بیشتر دوست داره تا بچه سینه ی مادرش رو .خب وقتی بچه سینه ی مادرش رو میگیره دیگه چقدر دوست داره ول نمیکنه مادر رو میکشه. امیر المومنین میگه من مرگ رو بیشتر دوست دارم تا اینکه سینه ی مادرش.

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر