حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
نکته اول این هستش که تخت بلقیس با اون عظمت از اون راه دور تو این زمان کم چه جوری اومده  بعضیا گفتند ملائکه از رو هوا آوردن بعضیا گفتند که باد از روی هوا آورد بعضیا گفتند که حق تعالی حرکت سریعی در این تخت قرار داد که خود تخت آمد   بعضیا گفتند که خدا او را در مکان خودش نیست کرد مثل اون رو به قدرت کامله خودش در مکان حضرت سلیمان موجودش کرد 
به تعبیر علامه مجلسی رحمت الله علیه  یک نزاع عظیم یک دعوای بزرگی هست میان علمای شیعه و اهل تسنن  خب ما آیات رو ظاهرش رو معنی می‌کنیم بدون پرداختن به تفسیرها و همین قصه‌ها  و وهبنا لداوود سلیمان  ما بخشیدیم به جناب داوود سلیمان رو تعبیر بخشیدمپن یک طرف  نعم العبد چه خوب بنده ای  این هم از یک طرف علت اینکه این خوب بنده هستش چیه؟ انه اواب
منظر آیات حق تعالی در کلام مجید میفرماید ما مسخر کردیم برای جناب سلیمان باد رو بادها در تسخیر جناب سلیمان بودند این بادی که بسیار تند و سخته جاری می شد به امر جناب سلیمان به سوی زمینی که ما برکت داده بودیم علی بن ابراهیم رحمه الله علیه ایشون روایت آوردن که این زمین مبارک همون شام و بیت المقدس بود. از شیاطین جمعی بودن فرو می رفتن برای جناب سلیمان به سمت دریا فرو می رفتن تو دریا چیزهای نفیس و گرانبها رو بیرون میاوردن و تقدیم جناب سلیمان می کردن اینها کارهایی می کردن ساختمان قصرها کندن کوه ها صنعت های غریب ما اینها رو نگه می داشتیم که اینها نافرمانی نکنند
امام سجاد علیه السلام علیه السلام فرمودند که می‌دونید این کاکلی که برسر قبره یا قنبره یا به قول خودمون چکاوک هست از کجاست قصه‌ ش چیه؟ آقا فرمودند این برای دست کشیدن حضرت سلیمان هست رو سر این پرنده و قصه‌ش هم اینکه یه چکاوک نری بود
اون هنگامی که خدای عزوجل می‌ فرماید که جمع کرده شد برای سلیمان حوشره لسلیمان جنوده من الجن و الانس و الطیر و هم یوزعون ببینید همه لشکرهای سلیمان از جنیا آدمیان،مرغان اول و آخر اونها به هم پیوستند که پراکنده نشند حتی اذا اتوا علی وادی النمل عبور کردند از وادی مورچه‌ها قالت نملة یه مورچه‌ی گفت که ایها النمل ای گروه مورچه‌ها ادخلوا مساکنکم پاشید پاشید برید تو خونه‌هاتون تا در هم نشکنند شما رو سلیمان و لشکر او به نادانی ممکنه زیر دست و پای اینها قرار بگیرید و در حالی که اینها نمی‌دو نند
در رابطه با اصحاب سَبت بحث می‌کنیم خدای عزوجل می فرماید و لقد علمت الذین اعتدلوا منکم فی السبت فهمیدید دانستید حال اون‌هایی که تجاوز کردند از حد نافرمانی کردند در حکم روز شنبه شکار ماهی در روز شنبه کردند فقلنا لهم کونوا قرده الخسئین گفتیم بر اون‌ها که بوده باشید میمون دور از حمت خدا ذلیل و بی مقدار فجعلناها نکلا لما بین یدیها آقا امام باقر علیه السلام می‌فرماید خدای عزوجل می‌فرماید عبرتی قرار دادیم برای اون‌هایی که در زمان اون‌ها بودند لما بین یدی یه عده بودند دیگه همه شون هلاک نشده بودن دیگه یه عده اومدن دیدن میمون شدن اینها رو حالا خواهیم گفت تو داستان و ما خلفها و اونهایی که بعداً خواهند آمد قصه اون‌ها رو خواهند شنید ما هم یکی از اوناییم و موعظه للمتقین خب حالا امام سجاد علیه الصلاة و السلام می‌فرماید این‌ها گروهی بودند که در کنار دریا ساکن بودند حق تعالی و پیامبران این‌ها را نهی کردند که شکار ماهی در روز شنبه ممنوع ولی ببینید اینا خب در امتحان بودن دیگه و اومدن اینا حقه کردن چون دیده بودند شنبه‌ها یه امتحان الهی بود شنبه که می‌شد ماهیا میومدن
حدیث هست که حق تعالی طایفه ای از بنی اسرائیل رو مست کرد و اونچه که به دریا ریختند شدند مار ماهی و سایر حیوانات، به این شکل شدن و اونچه که به صحرا رفتن خوک و میمون راسو سوسمار و سایر حیوانات شدن علی بن ابراهیم رحمه الله علیه روایت کردن که اصحاب سبت رو خدا مهلت داد اونقدر که بسیار شدن اموالشون بعد گفتن شکار شنبه بر ما حلال است بر پیشینیان حرام بود چنانکه عده ای در همین دور و زمان میگن حلال و حرام برای هزار و چهارصدسال پیش بوده الان دوره ی مُدرنیته شدن است و از این حرف ها اصحاب سبت یعنی اصحاب شنبه
گاهی اوقات آدم قدر داشته‌های خودش رو نمی‌دونه گاهی اوقات آدم اهمیت اون کارایی که انجام میده رو نمی‌فهمه. ببینید تو روایت داریم جناب سلیمان نبی داشت با اون شکوه و جلالتی که داشت عبور می‌کرد یه عابدی از عباد بنی اسرائیل اونجا نشسته بود چشمش افتاد به این دبدبه و کبکبه چشمش افتاد به این ملک و به این سلطنت جناب سلیمان نبی که انه آه وافسوس که آنه آه و حسرت یه نگاهی کرد و گفت چه شکوهی چه جلالتی داری ای پسر داوود یا سلیمان
در رابطه با قصه‌های حضرت سلیمان علیه الصلاة و السلام آیاتی را عرض کردیم که حکایت می‌کرد از اینکه اجنه ها صورت هایی رو مثال هایی رو درست می‌کرد متأسفانه در کتابهای اهل تسنن ما این رو می‌بینیم که مثلا اینجور بیان می‌کنند تخت او از دندان فیل بود یاقوت و مروارید و زبرجد و انواع جواهرات مرسع شده بود دور اون چهار تا درخت بود از طلا و خوشه‌های اون از یاقوت بود و بر سر دو درخت دو تا طاووس طلا بود و بر سر اون دو تا درخت دیگه دو تا کرکس از طلا بود مثلا این بحثهایی که اینجوری هست و این تو خیلی مفصل خیلی مفصل ولی امام باقر علیه السلام می‌فرماید که نه یا مثلا اهل بیت می‌فرمایند این طور نبوده است. امام صادق علیه السلام می‌فرماید تماثیلی که خدا فرموده جنیا برای اون حضرت می‌ساختند تماثیل مردان و زنان نبوده تماثیل حیوانات نبوده صورت اینا نبوده شکل اینا مجسمه اینا ساخته نمی‌شده بلکه صورت درخت و مثل درخت بوده و حالا این یه مطلب. در یه روایتی از آقا موسی بن جعفر هست به
یکی از اسرا پسر ابوسفیان بود اسمش عمر بن ابی سفیان بود که این جالبه به دست امیرالمومنینم اسیر شده بود این‌ها که انقدر کینه دارن از مولا علی علیه السلام بی‌جهت نیست خب از اون طرف تمام کس و کارشون به دست امیرالمومنین کشته شدند اینم به دست امیرالمومنین اسیر شده خبر اسارت به ابوسفیان پدر همین اسیر رسید و گفتند یه فدیه ای بفرسته تا عمر رو آزاد کنند

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر