حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر
پیامبر خدا عفو عمومی داد غیر از ۱۰ نفر  که گفتیم یکی دوتاشون با شفاعت ام هانی خواهر امیرالمومنین آزاد شدند  یکیشونم توسط عثمان ، اکرمت بن ابی جهل که آتش افروز جنگ‌ها بود اینم فرار کرد رفت یمن بعد با شفاعت همسر خودش جالبه  همسرش اومد پیش پیامبر شفاعت کرد پیامبر فرمود خلاص صفان بن امیه که این هم جنایات بزرگی داشت به انتقام خون پدرش امیه این  
پیامبر خدا با لشکر اسلام اومدن تقریباً غیر از اون مورد جزئی خاص دیگه خون و خونریزی و درگیری و این‌ها نبود یعنی مکه بدون جنگ در تحت کنترل لشکر اسلام قرار گرفت و عظمت اسلام به رخ کفر و مشرکین کشیده می‌شد با تکبیرهایی که گفته می‌شد و با اون شعارهایی که داده می‌شد
نیروهای اسلام وارد شاهراه‌های مکه می‌شوند  پیامبر تمام فرماندهان را احضار می‌کنه و به این‌ها گوشزد می‌کنه می‌فرماید  تمام تلاش من اینه که فتح مکه بدون بدون خون و خونریزی باشه  و از این جهت از کشتن افراد غیر مزاحم جدا باید خودداری بکنید  ولی ۱۰ نفر به نام‌های اکرمت بن ابی جهل حبار بن اسود عبدالله بن سعد بن ابی سرخ مقیاس حبابه لیثی  هویرس عبدالله بن الخطل ثفان بن امیه وحشی قاتل حضرت حمزه  عبدالله ابن زبیری حارث بن تلاتله و ۴ تا زن که هر کدوم از این ده نفر مرتکب قتل و جنایت
پیامبر خدا از مدینه حرکت می‌کنند و شخصی رو نماینده خودشون در مدینه قرار می‌دهند  و در نزدیکی مدینه از سپاه خودشون سان می‌بینند و دارد که  حضرت در محلی به نام کدید آبی درخواست می‌کنند و روزه خودشونو افطار می‌کنند  و به همه هم دستور میدن شما افطار بکنید گروه
ابوسفیان آمد و خلاصه ببینید اسلام آوردنش از روی میل و رغبت نبود از روی اکراه و تحت فشار قرار گرفتن بود و ناچار شد بعد پیامبر دستور داد به عباس که این ابوسفیان ملعون رو بردارش ببر پایین تنگه تنگه ای بود که از اونجا مسلمونا لشکر میخواست عبور بکنه ببر اونجا نگهدارش دستگیرش کن ابوسفیان رو اگه مسلمون شده بود از روی میل و رغبت پیغمبر چنین دستوری نمی داد ببینید بزرگواران پیامبر حساب شده عمل می کنه میخواد عظمت اسلام رو اقتدار اسلام رو به رخ دشمن بکشه
بهانه ای که برای فتح مکه باشه جور شد. اون هم بخاطر پیمان شکنی بود که خود مردم مکه، قریشی ها انجام دادند خدمتتون بگم که یه نکته ای رو من دیروز باید می گفتم یادم رفت ابو سفیان لعنت الله علیه وقتی که متوجه میشه که خرابکاری شده تصمیم میگیره بیاد مدینه قبل اینکه نزد امیرالمومنین علیه السلام بره میاد خونه دخترش خانمی هست بنام ام حبیبه ام حبیبه زن آقا رسول خداست ابوسفیان که وارد مدینه میشه یکسره میره خونه دخترش ام حبیبه همسر گرامی رسول خدا خیلی عجیبه ها پدر اون طوری ولی دخترش همسر خوب رسول خدا ست ابوسفیان وقتی وارد خونه دخترش میشه در واقع خونه پیغمبر وارد شده میخواد بیاد که رو تشک پیغمبر بشینه، دختر فو
یکی از اتفاقایی که در این سال می‌افتد فتح مکه است  چطور شد که پیامبر اکرم تصمیم گرفتند به سمت مکه حرکت بکنند در حالیکه خب سال ششم با مکیان پیامبر صلحنامه امضا کرده بود اسمش پیمان نامه حدیبیه بود که تا ۱۰ سال جنگ نباشه دیگه صلح باشه و
در رابطه با جنگ موته خدمتتون عرض کردیم که یک جنگ کاملاََ نابرار چون سه هزار نفر بودن اونا چند صد هزار نفر بودند لشکر روم امپراتوری روم سپاهیانی از این طرف و اون طرف صدهزار تا فرستاده بود‌یه چیز عجیب و غریب بعد از اون طرف لشکر روم آشنایی با رموز جنگی، سالیان سال است که دارن با ایرانیان میجنگند بالاخره تاکتیک جنگی رو بلدن، اصلاََ قدرتمند هستن امّا مسلمانان جنگ هایی که داشتند با مکّی ها بوده
یه نقطه‌ای از شبه جزیره عرب اطراف مدینه حالا فاصله‌اشم کم نبوده زیاد بوده  این‌ها حول و حوش هزار نفر شروع می‌کنند با همدیگه هم پیمان میشن  که اسلام رو در هم بکوبند نابود بکنند بعد از حالا جالبه  مثلاً این همه قدرت و نفوذ اسلام که می‌بینن چقدر داره که فراگیر میشه با هم هم پیمان میشوند که اسلام رو بکوبند نابود بکنند  پیامبر هم متوجه میشه حالا اینجا علی بن ابراهیم قمي مفسر بزرگ میگه که مثلاً پیک وحی اومد به پیغمبر خبر داد از توطئه این‌ها  اما شیخ مفید رحمت الله علیه می‌فرماید یکی از مسلمون‌ها گزارش داد  به پیغمبر که محل توطئه رو گفت و بعد خدمتتون عرض بکنم که  تعداد این‌ها رو گفت و پیامبر هم شبانه به مدینه شبانه دستور داد
در سال هشتم هجری پیامبر خدا تصمیم می‌گیرند که  فشار دعوت خودشون رو متوجه مرز نشینان شام بکنند  خب چون یه بار نامه نوشتند اگه یادتون باشه حارث بن ابی شمر  خب این نامه رو دریافت کرد و پذیرفت تا یه حدودی منتها یه سری موانع براش پیش اومد  حالا پیامبر تصمیم می‌گیرند که یه خورده فشار رو بیشتر بکنند  چون دعوته دیگه و به هر حال خب این قسمت شامات دست کی هست مدیریتش با کیه  نظارتش با کیه ؟ با قیصر رومی هستش و حارث بن ابی شمر میاره اینجا فرماندار می‌کنه و حالا حاکم می‌کنه  و در واقع دست‌نشانده قیصر رومه این حارث بن ابی شمر 

عکس نوشته

تصاویر مذهبی از حاج آقا ذوالقدر

ویدئو کلیپ های دیدنی از حاج آقا ذوالقدر

مطالب صوتی از حاج آقا ذوالقدر