حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■حکمت شماره ۲۲۳

●قال (علیه السّلام) : جَاهِلُکُم مُزدَاد ، وَ عَالِمُکُم مُسَوِّف

●نادان های شما (پیوسته) بر اعمال خلاف خود می افزایند و دانشمندانتان امروز و فردا می کنند.

 

حضرت امیر صلوات الله علیه جان عالم به فداشون می‌فرماید که :

جاهلکم ، یعنی نادانای شما

آدمای نادونی که بین شما هستند ، اینا مزداد ، هی روز به روز اون خلافکاری‌هاشونو زیاد می‌کنن .

جاهلا ، نادونا خلاف کاری هاشونو روز به روز بیشتر می کنند،

مزداد از کلمه زیاد، ازدیاد .

هی بیشتر می‌شن و بیشتر انجام میدن ، یه سری امور غلط ، یه سری امور زشت ، خب مگه قوم حضرت لوط مثلاً اعمالشون کم می‌شد ؟

روز به روز هی بیشتر می‌شد. یا همچنین مثلاً آقا بعضیا هستن مثلاً قمار بازی می‌کنند،

خب مگه قماربازیشون کم میشه؟

دیوونه میشن هی مثلاً پولشو بیشتر می‌کنن ، وقتشو بیشتر می‌کنن ،

خودشو می‌کشه تو قمار بازی ، می‌میره‌ها برا قمار بازی ، اینا جاهلن دیگه .

بعد هی هم بیشتر می‌شه اون خلافکاری‌هاشون ، کارای زشتشون بیشتر می‌شه.

این از جاهلا .

عالما چی ؟

و عالمکم مسوف

عالمای شما ، علماتون مسوف ، هی سوفَ سوفَ می کنند.

یعنی فردا فردا ، آقا عالم باید وقت شناس باشه دیگه .

شما که الان فهمیدی قصه چیه ، سریع دست به کار بشو دیگه.

حالا چرا می‌ندازی به فردا ، چرا موکول می‌کنی به بعد،

این کمر امیرالمومنینو شکونده . شکایت امیر المومنین از مردم زمان خودش ،

یه عده هم که نمی‌فهمن تو نفهمی کارهای زشت شون رو می کنند ،

یه عده هم که می فهمند ،هی امروز فردا می‌کنند.

گریه امیرالمومنین ، اینایی که الان داریم می‌خونیم شکایت امیرالمومنین ،

اونایی که نمی‌دونن به خاطر نداشتن بصیرت ، به راه خلاف افتادن.

اوناییم که عالم هستند ، گرفتار تردیدند.

گرفتار ضعفن . اراده شون ضعیفه.

به خاطر همین جامعه ، جامعی میشه که به درد نمی‌خوره .

خب باید عالم وقت شناس باشه ، اینجا عالم منظور اینه که کسایی که می‌فهمن دیگه ،

هر کسی حالا خصوصاً یه لباس خاصی یا قشر خاصی نیست.

که همه این بدبختی‌ها این گرفتاری‌ها از کجا کلید خورد ؟

از زمانی که جمع شدن زیر ظل بنی ساعده ، یه عده جاهلا اومدن و دنبال یه کسی رو گرفتن و همین دیگه تا ادامه پیدا کرد سر عثمان اوج خودش بود.

حالا گویا این کلمات هم در زمان عثمان حالا یا امیرالمومنین انشاء کردن ،

که افراد نالایق هر روز بیشتر می‌شد هر روز بیشتر می‌شد .

آدمایی که لا یعرف الحر من البر

بیشتر می‌شد بعد کارای اینا هم بیشتر می‌شد.

مثلا خلاف کاری هاشون روز به روز بیشتر می شد.

اون ولید و اون خالد و یه کارایی می‌کردن بعدم میومدن از دست عثمان جایزه می‌گرفتن.

از دست عثمان جایزه می‌گرفتن ، به جای اینکه نادونا رو آدم بنشونه سرجاش ، بگه آقا تو رفتی مثلاً شراب خوردی و این غلط و این کارها رو کردی بعد میای یه جایزه می‌گیری.

از خلاف کاریاشون نه اینکه کم بشه قطع بشه ،آقا اینجوری بود .

بعد یه عده که می‌فهمیدن آقا می‌گفتن چیکار کنیم یا امیرالمومنین ؟

بریم با عثمان در بیفتیم ، مصلحت نیست آره حکومت در خطره.

از این حرفا .. و یه نفر بود صداش در می اومد اونم دهنش رو می‌بستن یه جوری می‌بستن که ،

ابوذری بود دیگه . یه ابوذری بود که حرف می‌زد میومد وامی‌ستاد مقابله می‌کرد ،

اونم تبعیدش کردن ربضه، یه جای بی آب و خشک تبعید کردن.

با دختر و پسرشو اینا گفتن برو اونجا ، که رفتش اونجا هم دیگه هم پسرش از دنیا رفت ،

هم خودش از دنیا رفت. پسرش جلوتر از دنیا رفت اینجوری ..

خلاصه اینکه خیلی وضع امیرالمومنین، اون دوران امیرالمومنین اینا دوران عجیبی بود .

دوران خیلی عجیبی بوده ، اگه کسی یه سیری قشنگ خوشگل بکنه از زمان امیرالمومنین ، خیلی چیزا گیرش میاد.

شاید بشه به جرات گفت که از این دوران امیرالمومنین یک دوران خیلی مخوف‌تر و ترسناک‌تری بود ، سخت‌تری بود از زمان پیغمبر.

چون زمان پیغمبر یه عده‌ای سکوت کرده بودن ، ولی زمان امیرالمومنین جولان می‌دادند.

خیلی خون کرد دل امیرالمومنین ، ببینید این جمله امروز این حکایت از این خون دل امیرالمومنینه.

نادون‌های شما ،هی روز به روز دارن زیادتر میشن ، این جهالتشون خلافکاری‌هاشون بیشتر میشه .

بعد علماتونم دانشمندان تونم ، اونهایی هم که یه چیزی می فهمند ،

اونام نمیان جلو ، هی دست نگه داشتن انگار مثلاً قرار از آسمون چی بیاد .

صلی الله علیک یا اباعبدالله

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *