حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■حکمت شماره ۲۸۲

●و قال علیه السلام الفکر مراه صافیه

●و درود خدا بر او، فرمود : اندیشه ایینه ای شفاف

●و الاعتبار منذر ناصح

و عبرت از حوادث ،بیم دهنده ای خیر اندیش است

●وَ کَفَی اَدَباً لِنَفسِکَ تَجَنُّبُکَ مَا کَرهته لغیرک

و تو را در ادب کردن نفس همان بس که از انچه انجام دادنش را برای دیگران نمی پسندی بپرهیزی

 

حضرت امیر صلوات الله علیه که جان عالم به فدای او می فرمایند که :

فکر آئینه ای در خشان و صاف و صوفه

خب چرا حضرت ، اینجا فکر رو تشبیه میکنه به آئینه ی شفاف؟

ببینید اینه که اشیا اجسام برابر آیینه قرار می گیرند یه اتفاقی میفته

ابتدا از نور میخوره به این شی میخوره به این جسم ، بعد این نور منعکس میشه تو آئینه ، وقتی منعکس در آئینه میشه از این آئينه دوباره نور بر میگرده

بر میگرده به کجا ؟ منتقل میشه به چشم ما .

مثلا ما وقتی وایمیستیم جلو آیینه ، یه اتفاقی که میفته اینه که اول نور میخوره به بدن ما ،

مثلا نیخوره به صورت ما بعد که نور به صورت ما خورد ، این منعکس میشه تو آئینه

بعد تو آئینه نمایش داده میشه همه ی اون چه که مقابل آئینه قرار گرفته بود.

اینو نشون میده بعد اون نور رو دوباره منعکس میشه به چشم ما و ما میتونیم همه ی اون چه که در آئينه نقش پیدا کرده بود رو ببینیم.

و لذا فکر رو حضرت تشبیه میکنه به آئينه

اگر فکرت مثلا اون چیزی که به ذهنت منتقل میشه این اگر درست باشه میتونی برداشت درست بکنی .

چجوری؟ مثلا جسم کثیف ما مقابل آئینه قرار بگیره چه چیزی به آئینه منتقل میشه؟

تصویر کثیف ، اگر خدایی نکرده مثلا چیز های اشغال وغلط ، گناه و معصیت الهی بیاد تو ذهنت،

به اینا فکرکنی در صورت قلبت نقش پیدا میکنه.

اما اگر به خدا فکر کنی خدا رو مطلوبت قرار بدی تو ذهنت خدا نقش پیدا میکنه.

ببینید یه جمله معروفی هست در مورد فکر،

الفکر حرکه الی المبادی

فکر از دو تا حرکت تشکیل میشه مبادی به سوی مقصدحرکت میکنه،

حرکت دوم از مبادی حرکت میکنه به سوی مراد‌، از مقصد به سوی انسان؛ و حقایق اشیاء رو بهش نشون میده.

یه تعبیری هم توی منطق بود فکر حرکت ذهنه، که میان معلومات شما وقتی به مجهولات برخورد می کنید ذهن بین معلوماتی که تو ذهن داره گردش میکنه ،

حالا شما بستگی داره چه اطلاعاتی داده باشید، اون مبادی که تو ذهنتون هست بین اونا گردش میکنه

بعد همون معلومات میره سراغ مجهولات ، لکن روایاتی هست، شاعر میگه:

هنگامی که انسان فکر آماده ای داشته باشه، به هرچیزی نگاه کنه درس عبرت از اون می آموزه، اگه فکر درست داشته باشه مثلا بچه ای ببینه میگه: ما هم بچه بودیم

الان اینجوری شدیم ، اتفاقات رو ببینه حوادث رو ببینه، عبرت میگیره،

یا اینکه حضرت امیرصلوات الله علیه می فرماید:

اگرکارهای خودتون رو با فکر شروع کنید پایان همه ی کارهای شما خوب خواهدبود.

مطلب بسیار مهمی است. اگر تو افعالت فکر رو مقدم بکنی ، تو هر امری عاقبت کار خوب خواهدبود.

این مهمه، فکر قشنگ به تو نمایش میده، مثل آئینه س بزار جلو فکر،

میخوای ببینی زیبایی میری جلو آینه آیا آینه به تو دروغ میگه؟ نه به تو دروغ نمیگه.

همه چی رو بزار جلوی آینه ی فکرت، بستگی به مبادی داره حرکت ذهن، درمعلومات شما یه مبادی داری از قبل،

حالا پدر، مادر تلویزیون هرکی جامعه، دوست اینا اومدن ذهن تو رو پر کردن،

بعد که پیغمبر رو که میبینه این ذهنش میره تو اون مبادی می چرخه می گرده میگه این پیغمبر آدم دروغگوییه،

بعد از این ذهنش میادسراغ پیغمبر،که تو دروغگویی، وقتی مبادی مبادیه خوبی باشه، پیغمبر رو که میبینه پدر و مادر تو ذهنش خوب ریختن ،

من دیدم بعضی بچها تو خیابون مثلا من و میبینن دستشون تو دست مادرشه میگه مامان حاج اقا، سلام میکنه.

این من و دید رفت تو مبادی ، تو مبادی چرخش کرد گفت: اون همون خوبس،رسریع دستش رو میاره بالا میگه سلام حاج آقا،

اما اگر مبادی بد باشه اونم مطلبیه، خلاصه آینه هم باید خوب باشه، پس دو تا حرکت داریم.

آینه به شما نشون میده، فکر آینه ی درخشنده است ، این از فقره ی اول .

فقره ی دوم رو نگاه کنید، اعتبار یعنی حوادث  اموری که بر شما پیش میاد،

حوادث منذر یعنی هشدار دهنده، مثل چراغ قرمز میمونه هشدار میده،

در عین حال ناصح شماهم است نصیحت میکنه. دیدی فلانی با فلانی رفت بدبخت شد پس تو نرو با فلانی دیدی فلانی با سرعت بالا میرفت چپ کرد تصادف کرد ،

پس تو هم با سرعت بالا نرو آروم رانندگی کن، دیدی فلانی ربا گرفت زندگیش آتيش گرفت پس تو ربا نگیر.

دیدی فلانی مال یتیم خورد زندگیش آتیش گرفت تو مال یتیم نخور،

حوادث ها پیشامدها همه منذر است و ناصح،

آخرین بخش حکمت امشب قشنگه یه عالمه درسه برای ادب آموزی خودت یه چیز بسه کافیه، از اون چیزی که برای دیگران نمی پسندی خوشت نمیاد بپرهیز.

میبینم فلانی مثلا یه جوری نگاه میکنه تاقچه بالا میزاره خب این برای تو بسه،

تو هم تاقچه بالا نزار.

میبینی فلانی سلام نمیکنه چقد بدت میاد.این برای تو ادب باشه این معلم تو باشه تو سلام بده احترام بزار تکریم بکن.

از چیزی که خوشت نمیاد ناگوار میدونی تو برعکس کن.

صلی الله وعلیک یا اباعبدالله

صلی الله و علیک یااباعبدالله

امروز ابتداعا دل هاتون رو ببرم در خونه آقا جوادالائمه میوه ی دل امام رضا

وقتی به دنیا اومد آقا امام رضا او رو غرق بوسه کرد

اینقدر او رو غرق محبت کرد

آقا امام رضا ۴۰ سال بود بچه دار نشده بود

زخم زبان ، طعنه کنایه با اومدن امام جواد باب اینا بسته شد

و خیلی دل امام رضا خشنود شد با اومدن جواد الائمه همیشه هم مورد توجه خاص امام رضا قرار گرفته بود

میخوام عرضه بدارم یا امام رضا امان از اون ساعتی که همین جیگر گوشه ت تو حجره ی در بسته باشد

و جیگرش آتش‌ گرفته باشد از شدت عطش

هی صدا بزند نشنه ام یه جرعه آب بدید

اماپناه برخدا

اون ملعونه گفت: به غلام ها کنیزها سرو صدا کنید تا صداش به گوش نرسه

اون داخل حجره دست و پا میزد و هی صدا میزد جیگرم میسوزه

کنیزا و غلاما بیرون حجره صدا میکردن و هلهله و خنده انقدر بر آقا سخت گذشت تاجان به جان آفرين تسلیم کرد

اما حسین تو گودی قتلگاه بود تشنه بود

تشنگی انقدر غلبه کرده بود که آسمان را مثل دود تیره و تار می دید

دشمنم هلهله میکرد اما به هر صدای اسقونی که میومد یه نیزه به پهلوش میزدند

صلی الله و علیک یامظلوم یا اباعبدالله

همین یه جمله من و بس باشه

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودن دیو و دد همه سیراب و می مکید

خاتم ز قحط آب‌ سلیمان کربلا

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *