حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

صوت سخنرانی??

 

به پیشگاه آقا امام رضا(ع) جان عالم فدای او صلوات بلند بفرستید
شب گذشته خدمت شما بزرگواران عرض کردیم که زمین خالی از حجت نمیشود اگر لحظه ای زمین خالی از حجت باشد زمین اهلش را فرو مییرد هیچ گاه زمین خالی از حجت نخواهد بود
عرض کردیم که زمین همیشه باید خلیفه خدا درش باشد این عالم فعل خداست و فعل خدا معلل به حکمت است خالق کاری بدون حکمت انجام نمیدهد کارش عبث نیست غرضش از خلقت حضرت آدم و انسان ها این بوده که او را خلیفه قرار دهد در زمین گفتیم خلیفه چه کسی هست . خلیفه کسی هست که تمام اسماء و صفات خدا در او ظهور کرده باشد هر چه اسم خداست هرچی صفت خدا هست در او جلوه کرده باشد پس بنابراین بزرگواران فعل معصوم هم خالی از حکمت نیست افعالی که از معصوم صادر میشود در عین حکمت و علم است هیچ کار امام بدون حکمت و بدون دلیل نیست هیچ فعل امام بیهوده صادر نمیشود اهل بیت عصمت و طهارت افعالشون این طوری است منتهی چون ما سرّ افعال آنها رو نمیفهمیم بعضی اوقات اعتراض میکنیم بعضی اوقات انتقاد میکنیم بعضی اوقات اصلا پا از این هم فراتر می گذاریم در جریان موسی (ع) و حضرت خضر(ع) این قشنگ نمود دارد جناب موسی و خضرحضرت موسی (ع) و حضرت خضر(ع) با هم برخورد کردند قرار شد جناب موسی شاگردی مکتب خضر را بکند به شرط اینکه سوال نکند اعتراض نکند حضرت خصر سه تا تصرف کرد نمیخوام به این بپردازم یکی از تصرفاتش این بود که اون قایق یا اون کشتی رو سوراخ کرد تو دریا خب یک رخنه درست کنی خیلی خطرناکه این یه کار بود کار دوم این بود اون پسر بچه رو زد کشت گفت چه کار زشتی این کار ظالمانه ایست که شما زدی پسر مردم و کشتی خب حضرت خضر ولی خداست دیگه همچون عزرائیل که در هر لحظه جان هزاران از مردم رو میگیره او هم ولی خداست الان مامور به این کار هستش این دومین کارش بود سومین کارش این بود رفتن به روستای ناصریه اون هارو راه ندادن هیچ پذیرایی از موسی و خضر علیهم السلام نداشتند و اینها رو از اون روستا بیرون کردند جناب خضر دید اون دیوار شکسته شده و اون رو مرمت کرد چون موسی سر افعال رو نمیدونست انتقاد کرد یه جاهایی ما چون سر افعال معصومین رو نمیدونیم اعتراض میکنیم چرا اینکار و کرد که بعدا که حضرت خضر شروع کرد به توضیح دادن که جریان چی بوده جناب موسی یه آرامشی پیدا کرد خیالش راحت شد ببینید امام حسین (ع) میخواد بیاد سمت کوفه چه کسانی میان اعتراض میکنند افراد برجسته ایی میان و اعتراض میکنن که شما چرا دارید میرید اصلا سر کار امام حسین (ع) رو هیچ کسی نمیداند که چرا دارد میاد کوفه یه عده پرخاشگری میکنند یه عده اعتراض میکنند یه عده چوب لای چرخ میکنند و میگویند نباید بری یا اباعبدالله این نباید بری این انتقاد برای چیست این است که امام رو میشناسه امام کسی است که فعلش درش حکمت نهادینه شده کاری بدون حکمت و مصلحت انجام نمیدهد خب کی متوجه میشن سر حرکت امام حسین (ع) چی بود آیندگان متوجه شدند بعد هزار و خورده ایی سال ماها الان می نشینیم میگیم اونها چه عقلی داشتند که رفتند اعتراض کردند شاید ماهم بودیم اعتراض میکردیم ماها میگیم اصلا بهترین کار رو امام حسین (ع) کرد امام که شهید شد دین زنده شد اگر شهید نمیشد دین از بین میرفت اون موقع شاید برای خیلیا مشکل بوده یا صلح امام حسن (ع) شاید خیلیا اعتراض میکردند که چرا شما صلح کردید سر فعل امام رو نمیدونستند حرکت امام رضا(ع) از مدینه به سمت مرو یه سری داره که این سرش در آینده مشخص شد این حرکت امام رضا(ع) به سوی ایران یه برکاتی داشته که الان داره نمودار میشه شاید بعد ها بیشتر خودشو نشون بده همون طور که امام حسین (ع) شهادتش یسریش تو قیامت مشخص میشه که چه فایده ایی داشته تو قیامت آقا اباعبدالله میخواد شفاعت بکنه میگه شفاعت در مقابل اون شهادت چون خونش ریخته شده میخواد اونجا شفاعت کنه حق شفاعت داره بعد ما میگیم چقد خوب شد اونجا شهید شدا ما اینجا مورد شفاعت امام قرار میگیریم آثار اون شهادت در آینده مشخص میشود اثار حرکت امام رضا(ع) از مدینه به سمت مرو اون زمان بر یه عده ایی مخفی بود مامون از این حرکتش چن تا غرض داشت چرا امام رضا(ع) رو مجبور کرد از اینکه از مدینه بیاد سمت ایران چن تا غرض داشت یکی اینکه حکومت خودش رو مشروعیت ببخشه بگه ببینید حکومت من شرعی است چون مهر امام رضا(ع) خورده پاش دوم اینکه این همه میگید ابوالحسن امام رضا(ع) ببینید امام رضاتون هم یه مرد دنیا طلب است مدینه رو ول کرد به خاطر دنیا اومد به مرو  یه دلیل دیگه هم که داشت میخواست اختلاف بندازه بین شیعیان که همین کار رو کرد خیلی از شیعیان می‌گفتند امام رضا(ع) کارش درسته یه عده می‌گفتند نه امام رضا(ع) رفت سمت دنیا آخرت رو ول کرد رفت سمت دنیا منتهی امام رضا(ع) خیلی حسابشده و اصولی حرکت کردند الان ماها نگاه میکنیم میبینیم بهترین حرکت رو امام رضا(ع) کرده بهترین کار از امام رضا(ع) صادر شده چجوری امام رضا(ع) حرکت کرد اول اینکه مامون مکرر نامه نگاری و درخواست کرد که یابن رسول الله شما پاشو بیا مرو ، مرو همون مشهد خودمونه آقا می فرمودند نه چندین نفر رو فرستاد بگم یه لشگر فرستاد به مدینه امام رضا(ع) رو تهدید کردند که یا میای یا همین جا می کشیم تو رو خب این چه اومدنیه چه ولایت عهدی است آقا امام رضا(ع) اومدن فرمودند که من رو مجبور کردند من رو دارند به زور میبرند آقا فرمودند من میرم پشت سر من گریه کنید یعنی این رفتن برگشتی توش نیست من رو دارند میبرند که اونجا بکشند امام رضا(ع) اومدند بالای قبر پیغمبر شروع کردند گریه کردن وداعی کردند مثل وداع امام حسین (ع)، امام حسین (ع) وقتی میخواستند از مدینه بیرون بیان سمت مکه و بعد کوفه اومد سمت قبر پیغمبر عباراتی رو بکار برد که اینطوره و من رو میخوان بکشند امام رضا(ع) همون عبارات رو بکار برد بعد که حرکت کردند امام رضا(ع) مثل یک اسیر از این شهر به اون شهر میبردند امام رضا(ع) به مانند یک اسیر خیلی غریب شده بودند خب آقا امام رضا(ع) رو آوردند میخوام بگم آثار و برکت حرکت امام رضا(ع) چیه وقتی اومدن مرو اونجا پوز این مامون رو به خاک مالیدند گفتند چی رو میخوای به من بدی میخوای امامت رو به من بدی امامت مگه دادنیه که تو میخوای به من بدی امامت رو خدا میده چی رو میخوای به من بدی یا ما امام هستیم یا نیستیم اگه هستیم که دیگه تو چی رو میخوای بدی به ما بعد اونجا بحث مفصلی با مامون داشتند امام دیگه اونجا ولایت عهدی رو قبول کردند به شرطی که در هیچ کار حکومتی دخالت نکند همین یه چیز تشریفاتی اینجا مامون شکست خورد حالا از اومدن امام رضا(ع)چه آثاری به وجود آمد بزرگترین برکات حضور امام رضا(ع) در ایران این بود که ایران پایتخت شیعه معرفی شد روایاتی که در فضیلت زیارت امام رضا(ع)هست رو برید نگاه کنید این روایاتی که در فضیلت زیارت امام رضا(ع) هست از کربلا بالاتر است کسی بله امام رضا(ع) رو زیارت کنه بیشتر گیرش میاد تا بره کربلا میخوان چیکار کنن میخوان ایران رو به عنوان یک پایتخت معرفی بکنن که چی بشه در آینده این پایتخت مهدوی بشه به مرور زمان آمدن مهدوی شکل بگیره و از همین جا هم تمدن مهدوی شکل میگیرد از دست همین رهبر معظم پرچم به دست امام برسه مرهون زحمات امام رضا(ع) هستیم و شما میبینید فرزندان موسی بن جعفر هم کمک میکنن در جای جای ایران قرار میگیرن و همه این ها میشود پایگاه پایتخت شیعه است قرار است از اینجا ظهور شکل بگیرد و ماها هم باید زمینه ساز ظهور باشیم آقا شیخ عباس قمی تو مفاتیح و شیخ صدوق میگوید کسی پیامبر را در عالم خواب دید به پیامبر بگوید کدام فرزندان شما را زیارت کنیم پیغمبر فرمودند فرزندان من بعضی مسموم برمن وارد شدند بعضی مقتول برمن وارد شدند گفتم اقا کدامشان را ما زیادت کنیم پیامبر فرمودند اونی که به شما نزدیک تر است گفتم منظورتان قبر رضا است میگوید دیدم پیامبر رو کرد به من گفت قل صلی الله علیک بگو درود خدا بر او همینجوری نگو رضا بگو صلوات خدا براو از این روایات می فهمیم که تشویق شیعیان ه حرکت به سوی ایران است که برید اونجا پایتخت شیعه هستش روایاتی هم در فضیلت زیارت امام رضا(ع) هست در کربلا نیست بعدش هم که اهل بیت میان امام جواد(ع) امام هادی(ع) همه تشویق میکنن به زیارت امام رضا(ع) این یک برکت مهم از حرکت امام رضا(ع) از مدینه به سمت مشهد است اما اثر دوم که خیلی مهم است تا قبل از امام رضا(ع) امام شناسی به صورت خصوصی است عمومی نیست امام صادق کنار کعبه نمی ایستد بگوید انا حجه الله نه نمیگه خصوصی میگه انا حجه الله اما از امام رضا(ع) به بعد امام شناسی میشه عمومی مامون یک جلساتی تشکیل میداد بسیار عظیم این بزرگترین امپراطوری جهان بعد این امپراطوری بزرگ جان بخواد علمای برجسته از هر نقطه زمین پاشن بیان مرو کاری نداره که یه سوت میزنه ده تا از اینا میان میگه که ببین این همه عالم را جمع کرد و همه را بسیج کرده که یه دستی به امام رضا(ع) حمله کنن امام رضا (ع)عالم آل محمد (ص) است با اینا می ایستد با آرامش دو نه دونه با متانت شروع میکنه صحبت میکنه و همه رو محکوم و بدنام میکنه اونی که جلوه میکنه اینجا اسم شیعه است اسم پیروان امام است معرفت به امام رو اینجا عمومی نشون میده لذا تا قبل امام رضا (ع) امام رو مثل یک عالم درجه بالاتر نگاه میکردن میگفتن اهل دله بریم پیشش نمیدونستن امام رو اون طور که هست نشون بدن اما بعد امام رضا(ع) معرفت به امام تازه مشخص شد به خاطر همین بزرگواران بعد امام رضا(ع) انشعاب نداریم یعنی دو دستگی ندارم بعد امام رضا(ع) اونایی که امام رضا(ع) و قبول کردن به عنوان امام ، امام جواد(ع) رو قبول کردن امام هادی (ع) رو هم قبول کردن امام حسن عسگری (ع) رو هم قبول کردن امام زمان (ع)این حجت رو هم قبول کردن امام قبل امام رضا(ع) میبینی انشعاب زیاده بعد امام حسین(ع) یه عده کیسانی شدند رفتند پی محمد حنفیه مختار هم همینطور گرایش داشت به محمد حنفیه حالا بحث مختار مفصله عبور بکنیم یه عده زیدیه شدند در یمن همین حالا هم هستن میگن بعد امام سجاد (ع) فرزندش زید امام است شما نگاه کن بعد امام صادق (ع) یه عده اسماعیلیه شدند بعد امام کاظم(ع) یه عده واقفی شدند منتها بعد امام رضا(ع) انشعاب نداریم به خاطر اینکه امامت جا افتاد بحث امامت مشخص شد امامت جوری که باید معرفی بشه شد توسط امام رضا(ع) تو اون مسجد جامع مرو امام رضا(ع) یه بحث مفصلی کرده درباره امامت خطبه ایی خونده اندازه جامعه کبیره اونجا درباره امامت بحث بسیار طویلی داره قربون امام رضا(ع) معروف به امام رئوف امام مهربان یه عده میگن این لقب از کجا اومده یعنی چی امام رئوف و مهربان
آقاوحید خراسانی ایشون می فرماید یعنی این که امام رضا(ع) دو تا رحمت داره یه رحمت عام داره یه رحمت خاص داره رحمت عام برای کیاست برای هر کی که بیاد مخصوص شیعه نیست هر کی بیاد در بزنه نگاهش میکنه ولو شیعه نباشه مامون اومده بود پیش امام رضا(ع) قاتل امام اما کارش رو راه میندازه چون داره در میزنه اصلا شان در زدن همینه هر کی در بزنه در خانه این اهل بیت رو بزنه درو براش باز میکنن هر کی باشه تو جنگ یه مرتبه طرف میگه یا علی چه شمشیری داری امام برمیگرده میگه بیا مال تو میگه آقا شوخی میکنی من دارم روبه روی شما می جنگم دشمن توام دارم میگم چه شمشیری داری چقد قشنگه داری شمشیر رو به من میدی آقا فرمود ما خاندان کرمیم تو در زدی تو خواستی منم دادم ببین این خانواده کی هستن چی هستن سه روز روزه گرفتن در افطار یتیم اومده مسکین اومده بار آخر اسیر اومده اسیر اصلا مسلمون نیست که یه کافر دشمن منافقه مشرکه اومده در زده غذای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) رو داده است در زدنه هر کی در بزنه دست خالی نمیره غذای حسنین (ع) آخه مگه کمه و چیز کوچیکیه شما امشب در بزن در خانه این آقا رو بزن بیا چن لحظه وایسا ببین چی کارت میکنن واقعا بیای مامونه اومده گفته به امام رضا(ع) من خیلی دوست دارم از این کنیزم بچه دار بشم امام رضا(ع) گفته میشه آقا جان دعا کن از این کنیز خدا بهم بچه بده امام گفت میشه سال بعد بچه بغلش بود اومد پیش امام رضا(ع) مامون که دشمن امام این رحمت عام امام رضا(ع) است هر کی بیاد در خونش ناراضی از در خونش بیرون نمیره یه رحمتش هم رحمت خاصه اون مال کیه مال من و شماهاست فرمود هر کسی زیارت من بیاد سه جای حساس میرم زیارتش رو پی میدم اونم چه جاهایی هولناک و وحشتناک اون موقعی که نامه عمل رو میدن دستت رنگت میپره تو این نامه صغیر و کبیرت رو نوشتن دادن دستت اونجا امام رضا(ع) میاد کنارت وایمیسته که دلخوشی پیدا میکنی میگی به به امام اومد اقام اومد اونجا آدم یه دلگرمی میگیره عند الصراط اونجایی که از مو باریک تره از شمشیر تیز تره امام رضا(ع) کنارت میاد میگه زیارت من اومده عند المیزان اونجایی که میزان امیرالمومنینه اعمالت رو با اعمال امیرالمومنین مقایسه میکنن یه کفه ترازو اعمال امیرالمومنین یه کفه اعمال تو چی باقی میمونه اونجا میبینی امام رضا(ع) میاد غریب طوس میاد اقا میزرا حبیب الله گلپایگانی ایشون از همین کسانی بوده که تو حرم امام رضا(ع) نماز میخونده امام جماعت بوده میگن ایشون یه دستی داشت که به هر مریضی دست میزد شفا می گرفت مریضی های عجیب و غریب سرطان که هیچی غیر سرطان بالاتر از سرطان میومد پیش ایشون دست میکشید رو سرشون شفا میگرفتن آقا وحید خراسانی میگه چجوری شما به این مقام رسیدی دست میکشی سر این مریض خوب میشه مریض لا علاج گفته بود ببین یه سری داره من چهل سال اولین زائر امام رضا(ع) بودم سحر بلند میشدم میومدم دم در رو که باز میکردن اولین زائر من بودم اینجا التماس امام رضا(ع) کردم توجه کردم یه روز مریض شدم بردنم بیمارستان حالم خیلی وخیم شده بود میگه من روی تخت همینجوری افتاده بودم نگاه کردم گفتم یا امام رضا(ع) چهل سال اومدم دم خونت نوکری کردم چهل سال اومدم اولین زائرت بودم این از من برمی اومد از تو چی برمیاد میگه به خدا یه وقت دیدم امام رضا(ع) کنارم نشسته جلوشم یه دسته گلی هست میگه دیدم امام رضا(ع) داره بهم لبخند میزنه یا امام رضا(ع) امشبم یه لبخندی به نماز گزارای مسجد رضایی بزنی دنیا و اخرتشون زیر و رو میشه میگه اشاره کرد امام رضا(ع) من نشستم یه دونه از اون گلایی که داشت دستشو دراز کرد یکی از اون گل هارو برداشت داد به من میگه دست من خورد به گلی که دست امام رضا(ع) خورده بود بعد اون به هر مریضی که دست میزدم شفا می گرفت هر مریضی که لاعلاج بود دست میزدم شفا میگرفتن یه جمله بگم از همتون التماس دعا یا امام رضا(ع) تو رو قسم میدم به مادرت فاطمه زهرا(س) دعبل اومده بود پیش رضا(ع) داشت شعر میخوند شعر زیادی میخوند تا اسم حضرت زهرا (س)رو برو یهو دیدن هق هق گریه امام رضا(ع) بلند شد چشماش پر اشک شد شروع کرد به گریه کردن شعر رو ادامه داد تا اومد رسید به امام حسین (ع) تا گفت حسین دوباره امام رضا(ع) گریه ش بلند شد شروع کرد بلند بلند گریه کردن یا امام رضا(ع) به این دو بزرگوار قسمت میدیم خدا میدونه همه شما رو هم فاطمی هم حسینی میدونمتون فاطمیه ها گریه کردیم محرما هم گریه کردیم یا امام رضا(ع) نمیخوام منتی بزاریما هر چی داریم از تو ،تو به ما گریه کردن رو یاد دادی اما امشب یه نگاه به ماها بکن زیارت مشهد ما رو امضا کن زیارت کربلای ما رو امضا کن از خدا بخواه یه کربلا باهم دسته جمعی بریم اینجوری هم بگیم بد نیستا یا امام رضا(ع) اربعین نزدیکه اینا اربعین کربلا رفتن مزه اربعین زیر زبونشونه یا امام رضا(ع) اربعین اینا رو امضا کن اربعین از خدا بخواه درست بشه همه باهم بریم اونجا ظهور مهدوی شکل بگیره

آخرین تشرف

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *