میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

 

در کتاب خزیمه الجواهر به نقل از ریاض الازهار آمده

مادری دخترش را از دست داد در فراق دخترش خیلی بی قراری و نابه کرد

تا اینکه یک شب دخترش را در خواب دید که خیلی اوضاعش وخیم است ودر حال عذاب است

از خواب که بیدلر شد ناراحتی اش دو چندان شد و گریه و ناله میکردَ

شب دیگر در خواب دید دخترش وضع متفاوتی نسبت به قبل دارد از دخترش علت را جویا شد

گفت مادر من حالم همان بود که دید ولی دیروز مردی غریبه ای از  کنار قبرستان عبور کرد و چند صلوات فرستاد و ثوابش را هدیه کرد به اهل قبور

ثواب آن را تقسیم کردند و به من رسید

از برکت صلوات او فعلا ما نجات پیدا کردیم

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *