حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■حکمت شماره ۱۳۵

●و قال علیه السلام: الاَمر قَریب ، وَ الاَصطَحاب قَلیِل

 

●حضرت امیر صلوات الله علیه جان عالم به فداشون می‌فرماید که:

فرمان مرگ نزدیکه الامر قریب ،یعنی مرگ نزدیکه ،

اصطحاب قلیل،  مدت همراهی با دنیا کوتاهه.

چقدر قراره ما بمونیم این در برابر با ابدیت چقدره؟ که خیلی این دنیا مثل برق یه لحظه میای به خودت می‌بینی هیچی تموم شد.

انگار یه چشم به هم زدن بود، انگار یه خوابی بود، از خواب بیدار میشی مثلاً دیدی یه عالمه خواب بودی همش خواب بود حالا الان نگاه می‌کنی به گذشته‌ات می‌بینی ، انگار همش یه خوابی بوده .

پناه بر خدا پناه بر خدا ، انگار فرمان مرگ برای غیر ما نوشته شده این مرده‌هایی که با چشممون می‌بینیم مسافرانی هستند که به زودی ما هم به اون‌ها ملحق می‌شیم .

 

پیغمبر خدا ازشون سوال کردن گفتن زیرک ترین مردم کی هستند؟  اونایی که خیلی مال بردن پول بردن خونه دارن و دنیا دارن آبادانی دارند باغ دارند دلار دارن،

زیرک ترین مردم چه کسانی هستند ؟کیس ،اکیه یعنی خیلی زیرک زرنگ پیغمبر فرمودند:

اونهایی که ازهمه بیشتر به یاد مرگ هستند و خودشون را از همه بیشتر برای مرگ آماده کردن.

 

یاد اون جمله آقا امیر المومنین افتادم که ازش سوال کردن یاعلی چی نزدیکه چی نزدیک‌تر ؟

حضرت فرمود :نزدیک قیامته، خدا میگه تو قرانش میگه اخترب للناس حسابهم

حساب قیامت اینها نزدیکه.

گفتن چی نزدیکتره آقا فرمود: نزدیکتر مرگه.

از یه چشم به هم زدن به تو نزدیکتره. برای همسایه نوشتن مرگ رو، برای ما نیست .مرگ‌ برای ما نیست برای همسایه اس.

خب آدم هرچی هم باشه بالاخره یه روز شما بگو هارون الرشید باشه ، منظورم اینه که تو قدرت و حکومت و اصلاً میگن مقتدرترین خلیفه مسلمون‌ها تو تمام این مدت‌ها هارون الرشید بود، این آخر عمری نزدیک مرگش که شده بود خدا لعنتش ًکنه تو طوس ، همین خراسان خود مون، مشهد اونجا حالش خیلی بد شد و این‌ها یه طبیبی رو آوردن فارسی زبان، فارسی بلد بود و گفت که بگید زهرماری کنه.

آره تو شیشه خلاصه بول کنه تو شیشه بریزن افراد سالمم بول کنند افراد مریض هم بول کنند بریزن توی شیشه.

الانم هست دیگه آزمایشات ادراری اون موقع اینجوری بوده الانم هست واینها بعد نگفتن این مثلا بول ،ادرار هارونه ،

گذاشتن همه رو توی یه شیشه بعد این طیبی اومد دونه دونه اینا رو بررسی کرد رسید به اون شیشه هارون الرشید گفت به صاحب این ادرار بگید وصیت خودش رو بکنه دیگه ، هیچ بنیه‌ای تو این نیست.

وقتی به هارون الرشید خبر دادن که طبیب اینجوری گفته گفتش که این الاغ ما رو بیارید سوار الاغش شد و خیلی با حسرت با اومد حرکت کرد رسید به همون جایی که برای حرم امام رضا هست ضریح حضرت رضا، رسید به اونجا گفت قبر منو بکنید و یه نگاهی به قبرش کرد و بعد گفت ما اغنا عنی مالیه ،

همه مال و دارایی من هیچ کدومش به دردم نخورد آخر کار هلک انی سلطانیه ،

حکومت من اصلا هیچ تموم شد، بعد نانجیب دارد همونجا گفت اینجا قبر مرا بکنید و همین جا دفنش کردن.

بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

دیدی آخرش چی شد آخرش اینه…..

نادرشاه با این دبدبه ، آخر عمری دیگه خیلی وضعش بد شده بود خیلی حالش بد شده بود هی گریه می‌کرد و اینا ،

یه حسنعلی معین الممالک بود از نزدیکان نادرشاه گفتش که چرا انقدر هی…

گفت من اون اول کاری خواب دیدم من رو بردن دو تا مامور منو بردن پیش امام‌ها ، بزرگ امام‌ها حالا فکر کنم منظورش پیغمبر بود،

یکی از بزرگان به من شمشیر بست به کمر من گفت برو ولی حواست باشه با بندگان خدا خوب رفتار کن ، بعد اما وا اصفا اینجوری کرد نادرشاه گفت وا اصفا هند رو فتح کردم، ایران را از افغان‌ها خالی کردم،

اما وا اصفا گفت چطور گفت، همین دیشب خواب دیدم دوباره دو تا مامور من رو آوردن پیش همون امام‌ها و اینا شمشیر از کمر من گرفت و گفت وای به حالت این بود رفتار تو با بندگان خدا.

گفت چقدر چشم درآوردم ، چقدر آدم‌ها هلاک کردم ، اخرخط چیه ، میگن همون روز نادرشاه به درک واصل شد مرد.

حالا خدا عاقبش رو بخیر بکنه خب چطوری بخیر بشه این همه چشم درآورد ، این همه ظلم کرد این همه فلان فلان….

اخر دنیا چیه ؟ چرا اون چیزی که آخرش اینه، اولش چرا اینقدر حرص و جوش بخوریم، چرا اینقدر نگران باشیم  چرا اینقدر هی به هم ریختگی داشته باشیم .

 

پس حکمت امروز امیرالمومنین یادتون نره آقا فرمود الامرو ، قریب یعنی مرگ نزدیکه ،خیلی هم نزدیکه ، از یه چشم به هم زدن .

خدا رحمت کنه عاشق جواد کربلایی اینا کهنه نمیشه اینایی که می‌گیم هرچند شما شاید بارها از من شنیدید ولی کهنه نمیشه حاج جواد حدیث نقل می کرد می گفتش که،

اومد به امام صادق علیه السلام گفت چرا بعضیا می‌میرن چشماشون بازه ، چرا بعضیا چشماشون بسته است ، چرا بعضیا نیمه بازه .

مردم هرکی یه جوری تفسیر می‌کنه یکی میگه اونی که چشمش بازه چشم انتظار بود،

اونی که چشمش بسته بود خیالش از دنیا ..،

بابا این حرفا چیه خداوکیلی، این تفسیر های صد من یه غاز رو از کجا آوردی، کی گفت این چشم انتظار بود کی گفت اون خیالش از دنیا راحت بود کی کجا..

بعد می‌گفت آقا امام صادق علیه السلام فرمود: نه معنی این که بعضیا چشما شون بازه بعضیا چشماشون بسته است معنیش اینه که مرگ از یه چشم به هم زدن به تو نزدیکتره .

آقا فرمود : عزرائیل وقتی میاد اون بابا که چشمش بازه نمیزاره چشمشو ببنده ، میگه بیا اون آقا می‌گفت پستونک گذاشته تو جیبش که عزرائیل اومد سریع پستونکه رو بذاره دهنش بگه اوعه اوعه اوعه

اداء در میاره عزرائیل اومد این سریع پستونکه رو گذشت تو دهنش گفت اوعه اوعه گفت بابا جون زود باش سریع پستونکتو بخور می‌خوایم بریم خلاصه ، حالا کار تمومه .

گفتش که آقا فرمود اونی که چشمش بسته است عزرائیل نمیزاره باز کنه نمیزاره چشمش رو باز کنه نگاه کنه دور و برش رو نگاه کنه نه تموم شد.

نمیزاره اونی که نیمه بازه نمیزاره باز کنه نمیزاره ببنده می‌گیره درجا تموم کار الامر قریب.

آقا فرمود: قیامت نزدیک مرگ ، نزدیکتره.

حالا رسیدیم به اینجا بگیم تهش رو اصطحاب، برای اینجاش می‌گیم گفتن آقا چی عجیبه چی عجیب‌تر آقا فرمود:

عجیب دنیاست. ببین دنیا رو می‌بینی هر کی امروز عزیز بود فردا می‌بینی ذلیل .

امروز با کبکبو دبدبه راه می‌رفت، فردا می‌برنش بهشت زهرا میزارن روی سنگ غسال خونه مثل کباب کتلت اینجوری پرتش می‌کنن.

این همون آقاس که میگفتن بالای چشمت ابروعه میزد خانمش، جرات نداشت بگه بالا چشمت ابروعه ، هیچ همون آقا رو اینجوری مثل شکلات به قول حاج آقا رجایی یه استاد داشتیم خدا رحمتشون کنه،

تو کرونا از دنیا رفت خیلی باحال می‌گفت خیلی قشنگ خدا رحمت کنه ایشون رو حالا بین الطوعین ما ایشون رو یاد کردیم ،

آقا رجایی حیف شد می‌گفت مثل شکلات پیچ می‌کنن دیدی شکلات بالاش رو پیچ می کنند پایینشم پیچ می‌کنن میگفت آقا کفن رو میندازن دور تو از این بالا پیچ می کنند ازاین پایین هم مثل شکلات، شکلاتت می‌کنن .

سرت میدن آره، آقا این دنیاست ، آخرش اینه اولش دیگه نیازی نیست دل ببندیم .

چی عجیبه آقا فرمود: دنیا

گفت چی عجیب تره فرمود: عجیب تراینکه یکی به این دنیایی هفت خط وخال دل ببینده دل خوش کنه، به بچه ت دل خوش می‌کنی، همون بچه ت چنان لگد میزنه عصات میره هوا با کله میان…

این بچه ت ،به زنت، به هیچکی نباید دلت خوش باشه . به این دنیا دلت نباید خوش باشه.

این کجا وفا کرد به کیا به اون هارون الرشید وفا کرد؟ به نادرشاه وفا کرد ؟به کی وفا کرد ؟…

خب این از این قسمت آخر، البته دوتا دیگه هست ولی خب من این رو میگم و عرضم تمام. گفتن چی سخته چی سخت‌تر آقا فرمود:

سخت شب اول قبره، شب اول سخته .

گفتن چی سخت‌تره آقا فرمود: شب اول قبر دستت خالی باشه.

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *