علامه
قا
مجلسی رحمه الله در کتاب شریف حق الیقین از قول متکلمین و مشهور سه شرط برای امام را مطرح می فرمایند
۱_افضل بودن از همه امت
۲_معصوم بودن
۳_هاشمی بودن
در شرط دوم می فرمایند امام امین خداست بر دین و دنیای مردم پس اگر خودش در احکام الهی خیانت کند دیگر قابلیت برای امامت ندارد بلکه لایق ملامت هم هست۷ چون خدا می فرماید
اتامرون الناس بالبر وتنسون انفسکم وانتم تتلون الکتاب افلا تعقلون
آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمایید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را می‌خوانید! آیا نمی‌اندیشید؟!
اصلا عمده فائده در نصب امام آنستکه حفظ ناموس شریعت کند و حافظ شریعت باشد
در احوالات حضرت امیر داریم که به هیچ کس باج نمیداد حتی به خویشان خودش
در سال دهم هجرت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم علی علیه السلام را به فرماندهی لشکری به یمن فرستاد. به هنگام بازگشت، برای ملاقات پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم راهی مکه شد.
در نزدیکی های مکه یکی از لشکریان را به جای خویش گذاشت و خود پیش تر، به حضور پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید.
در غیاب آن حضرت، عده ای از یاران، حُلّه های قیمتی را از غنایم جدا کرده و پوشیدند. وقتی حضرت امیر علیه السلام به طرف لشکر برگشت و متوجه قضیه گردید، خشمگین شد و حُلّه ها را از آنان باز پس گرفته و در میان غنایم قرار داد و به آنان متذکر گردید که پیش از تقسیم غنایم حقِّ تصرّف در آن را نداشتید.
لشکریان وقتی خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند، از کار علی علیه السلام شکایت نمودند. پیامبر فرمود:
ای مردم، از علی شکایت نکنید؛ سوگند به خدا که او در راه دین خدا سخت گیرتر از آن است که مورد شکایت قرار گیرد.[1]
در روایت دیگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ارْفَعُوا الْسِنَتَکم عَن علی بنِ ابِی طالبِ فَانَّه خَشِنٌ فی ذاتِ الله عزوجل غَیرُ مُداهن فی دینه
زبان از شکایت علی بن ابی طالب باز دارید، چرا که او در راه خدا سخت گیر است و در دین خدا اهل مداهنه و معامله و سازش نیست.[2]
از خود امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز روایت شده است که فرمود:
لا اداهِنُ فی دینی[3]
هرگز در دین خود سازش و معامله نخواهم کرد.
همچنین امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
لا تَخافوا فِی اللَّه لَوَمةُ لائِم[4]
در راه خدا و عمل به وظیفه از سرزنش سرزنش گران نهراسید.
آن حضرت در خطبه ایی دیگر فرمود:
سوگند به جان خودم؛ در مبارزه با مخالفان حق و آنان که در گمراهی و فساد غوطه ورند، یک لحظه سستی و مدارا نمی کنم…[5]
پی نوشت ها
[1] . «يا ايها الناس لا تشكوا علياً فَوَالله انه لأخشن فى ذات الله من ان يُشكى»؛ سيرة ابن هشام، ج 4، ص 2500.
[2] . محمّدى رى شهرى، موسوعة الامام علىبن ابىطالب، ج 4، ص 1311.
[3] . همان، ص 132.
[4] . بحار الانوار، ج 78، ص 100.
[5]. و لَعمرى ما علىّ من قتال من خالَفَ الحقَ و خابَطَ الغىَّ من ادهانٍ و لا ايهانٍ»؛
نهج البلاغه، خطبه 24.
