حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

صوت جلسه??

 

اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله و صلی الله و الله سیدنا و نبینا و طبیب نفوسنا حبیب قلوبناالذی سمی فی السما باحمد و فی الارضین بابوالقاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم و لعن الدائم علی اعدائهم اجمعین به پیشگاه مولامون حجت بن الحسن روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا اجماعا صلوات حیدری بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
مجلس مزین هست بنام آقا امام سجاد زین العابدین (ع) تقدیم به امام سجاد صلواتی صلواتی بفرستید. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم آنچه که از تاریخ نسبت به آل الله فهمیده می شود این است که بعد از واقعه شام برخورد اموی ها با اهل بیت عصمت و طهارت تغییر کرد قبل از واقعه کربلا قبل از واقعه شام یک برخورد تندی داشتند برخورد زننده و تندی داشتن نسبت به آل الله و به شیعه

بعد واقعه عاشورا تغییر کرد مخصوصا نسبت به اهل بیت نسبت به خانه امام سجاد  و واقعاً متاسفم نسبت به حال مسلمان ها در این برهه از زمان که خیلی این واقعه تاریخ واقعه تلخی که مدینه ای که مرکز اسلام بود مدینه ای که اسلام از اینجا رشد و نمو پیدا کرد این مدینه کمترین حمایت را داشت از آن اهل بیت است و از مدینه کسی به یاری امام حسین نیامده بود گفتن یک زن رقاصه هست که مدلش خیلی فرق میکنه مدل قیافش و  مدل آوازش خیلی فرق داره و جوانان مدینه به عشق دیدن اون زنه راه می افتادند تا بصره می رفتند تا بصره ولی به یاری امام حسین نمی‌آمدند اینا بی حترامی کردند بی ادبی می‌کردند و این واقعه رخ داده به نام معروف شده و حدیث الخیط بعضی از حدیثها عنوان دارند مثلاحدیث غدیر حدیث منزلت حدیث طیر بعضی از آیه ها عنوان دارند مثلاً آیه مباهله آیه ولایت آیه مودت واقعیت رخ داده که این تغییر می کند و حدیث الخیط این واقعه چیه بعضی از دوستان اهل بیت بعضی از محبین اهل بیت از این حرف و حدیث‌هایی که مردم می‌کردند توهین‌هایی که مردم می‌کردند دلشون به‌درد می‌آمدمومن باید طوری باشه که از حرف مردم نترسه داریم نامه هایی که معاویه به مولا علی مینوشته می گفته یا علی تو میدونی پشت سرتو چی میگن مولا علی فرمود هر چی میگن بگن مومن نباید بترسه خدا رحمت کنه آیت الله خوانساری تو خونه درگیر بود با خانمش یه مقدار میزون نبوده خیلی مراعات آقا را نمی کرده یکی از شاگردان آیت الله خوانساری میگه من آمده بودم برای درس یه مرتبه دیدم خانم ایشان از پشت در شروع کرده به فحش دادن توهین می‌کند و به آقا فحش میداد میگه دیدم که آقا رفته سجده دیگه من حرصم گرفت اعصابم به هم ریخت گفتم  اینکه دیگه سجده کردن نداره که زن داره فحش میده تو سجده می کنی آقای اعتراض کردم و گفتم شما چرا سجده می کنی وقتی خانم داره فحش میده گفت سجده می کنم به خاطر اون صبری که خدا به من داده این صبر سجده داره مومن باید یه جوری باشه که اگه همه عالم بهش فحش دادن ناراحت نشه اگه به هم نریزه نفرین کنه این خودش یک کمال یک درجه ای هست یه چیزیه

اگه بهم بریزه و نفرین کنه اونجا دیگه رشد نیست تکامل نیست تو مدینه به امام سجاد توهین می‌کردند و همینطور به شیعیان طرف اومده پیش امام سجاد گفته یابن رسول الله شما میخواین یه گوشمالی بدین دیگه خیلی بی باک شدند امام سجاد علیه السلام این ها را دعوت به صبر می کرد گفت صبر کنید هر روز میومدن اعتراض می‌کردند باز حضرت دعوت به صبر میکرد یه روز که خیلی اصرار کردند و گفتند آقا ما دیگه تحمل نداریم

امام سجاد همان کسی که اعتراض می کردند فرمودند فردا صبح بیا مسجد مدینه یا مسجد النبی طرف میگه من اومدم امام سجاد علیه السلام یک بقچه داشت بقچه را باز کرد توی این بقچه یک نخی بود حضرت سر این نخ را داد دست من  و سر دیگر نخ را به دست خودش گرفت گفت برو عقب تا این نخ باز بشه این عقب بره این خیلی تکون خورده نخ تکون خوردن موردی نداره ولی این اراده خیلی مهمه وقتی که نخ کاملاً باز شد و صاف شد حضرت فرمود خیلی آرام تکان بده طرف میگه وقتی من تکان دادم آقا فرمود بسه همه چیز خراب شد  همین که جمع کرده شد دیدم از بیرون مسجد سر و صدا میاد دیگه بیرون مسجد را نگاه کردم دیدم زلزله اومده همه خونه ها خراب شده امام سجاد از بلندی فریاد زد طوری که صداشون جوهره خاصی داشت که تمام مدینه را پر می‌کرد ای مردم خاندان  نوبت میان شما هست به خاندان رسالت توهین میکنید چرا میکنه برای تنبه شما

که شما برگردی  دوباره برگردید به راه مستقیم دوباره برگردید به راه درستی از این اخلاقاتون دست بردارید دست از این رفتارتون بردارید در قرآن هم هست..سوره مومنین که می‌فرماید..لواخذناه بالعذاب اگه شما را به عذاب می گیریم برای اینکه برگردید اصلاح رفتار درست کنید و رفتار تو چیزی نسبت به آقا امام سجاد علیه السلام است که میگه اگر اراده کنه خب اراده امام سجاد در طول اراده خداست

این آقایی که همه کون و مکان به دست اشاره اوست همه چی میشه به هم میریزد این آقا دستش رو بستن پاهاش رو بستن در اسارت همینطور دارن میارنش طرف اومده اینجا از امام سجاد گدایی کردن آقا می فرماید مگه نمیبینی دست من اینجا بسته است دست من را بستن به گردن من مگه نمیبینی پاهای ما را چجوری بستن شما خودتان خواستید خودت خواستی یعنی چی یعنی اگر خودتون اراده کنید همه این ها به هم میریزه شما اراده بکنید تموم این عالم هم میریزه این خواسته خودتونه هستی خواست خدا همین خواست کیه خداست

امام سجاد

و اگر امام سجاد این خواسته برای چیه اراده خداست اما عبده همون چیزی رو میخواد که خدا میخواد خدا خواسته شهادت امام حسین را خدا خواسته اسارت زین العابدین علیه السلام را امام هم تو همین زمینه حرکت میکنه ولی دست و بالش درسته که بسته هست ولی میتونه تصرف کنه کار من و شما چی بشه؟

راه بیفته که از امام بر میاد که بله این الان دست امام بسته است خواست خداست خواست خود امام است ولی اراده که میتونه بکنه دعا که میتونه بکنه کارمون درست بشه معرفت همین جاست حضرت فرمودند شتر من که حرکت کرد زیر پای شتر را بکن آنچه که میخواهی میرسی طرف اومد زیر پای شتر حضرت رو کند شمش طلا را برداشت و برد این وضع امام سجاد علیه السلام در تمام مسیر بوده و حضرت اوج مصیبت را تحمل می کرده اوج مصیبت را داشته امام سجاد علیه السلام پایه گذار همه این مجالس هست وقتی که توی شام بودند امام سجاد فرمودند که ما میخواهیم عزابپا کنیم شام استارت این قضیه خورده و تا رسیدن به مدینه به مدینه وارد شدن حضرت یکی از کارهایی کردن اقامه مجالس عزا بود

یه نمونه اش رو بگم از امام سجاد دعوت کرده گفت آقا تشریف بیارید خونه ما خوشحال میشم امام سجاد فرمودند میام خونه شما به شرط اینکه خونه شما اقامه روضه باشد برای بابای من حسین اگر قبول می کنید که مجلس عزا تو خونتون باشه من میام شما بزرگواران هم اگر در خانه‌های خود روضه به پا کنید اهل بیت به خانه هایتان می آیند اگر می‌خواهید اهل بیت را به خانه‌های خود بکشانید روضه اباعبدالله الحسین در خانه‌های خود به پا کنید اون موقع سنت شده بوده که مردم تو خونه های خود روضه به پا می کردند آقا امام سجاد علیه السلام تشریف آوردند صاحبخانه منتظر بود که امام سجاد بیاد درو باز کرد دید امام سجاد علیه السلام پشت در ایستاده آقا چرا نمیای تو ما روضه به پا کردیم دارند مصیبت را می خوانند امام می فرمایند چطور وارد بشوم در حالی که جدم رسول خدا آنجاست جدم امیرالمومنین اینجاست یعنی توی خونه هست جده ام فاطمه زهرا هست عمویم امام مجتبی توی منزل هست من اینجا دم در ایستادم برای نوکری

مجلسی که امام سجاد دم در ایستاده باشه مجلسی که پیامبر توش باشه امیرالمومنین بیاد سیده نسا فاطمه زهرا  امام مجتبی بیاد گریه کن باشد ببین چه شأن و چه جلالتی داره چه مقامی دارد اونی که مداح ها میگن روضه خون ها میگن منبری ها میگن خانوم فاطمه زهرا میاد اینجا میشینه همه اش برداشت از این روایات برداشت از همین احادیث هست اینکه میگن امام زمان دم در وای میسته همش از همین جاها مشخص میشه امام سجاد میگه من دم‌در وایسادم خدمت کنم به اینها حالا ما ها ببینید تو چه جایگاهی هستیم وقتی دور هم میشینیم و روضه برپا می‌کنیم غلغله می شود ملائکه میان

روایات معتبر میگه وقتی مجلس روضه برپا میشه کسانی که اینجا میشینم گوش می کنم و اشک می ریزن آنقدر شان پیدا می کنند ملائکه می آیند بالهایشان را زیر پای این گریه کنان حسین می گسترانند امام صادق فرمود به روضه خوان که آیا می خواهید بدانید که الان که تو روضه خوانده اینجا چه خبر بود مداح گفت بفرمایید چه خبر بود امام صادق فرمود آن قدر ملائکه آمده بودند اینجا و خیلی گریه کردند فرمودند از شما تعدادشان بیشتر بود و بیشتر گریه کردند مجلسی که روضه اباعبدالله الحسین باشه ببین چه جایگاهی مقامیه شما الان دعوت به این مجلس هستید دعوت به این روضه هستید حالا من عرض کنم یا امام زمان هرجا مجلسی به پا می شه شما حاضرید به آن مجلس نظر می کنید میشه یه گوشه چشمی هم به این مجلس داشته باشید بدانید امروز هم امام زمان یه نظری به شماها کرده چقدر برای شما افتخار یک امام زمان شما را در حال گریه کردن برای جدش اباعبدالله الحسین میبینه دلها بی تاب کربلاست وقتی که شب جمعه میشه آدم بی قراری میکنه برای کربلا میگه امان از اون ساعتی که مادرش فاطمه بیاد کربلا امان از آن ساعتی که بیاد و صدا بزنه مظلوم مادر اگر کشتن چرا آبت ندادن اگر کشتن چرا خاکت نکردند حسین جان حالا اگه دلت میخواد بره کربلا چشم سرتون رو ببندیم ای خدا اگر ما الان کربلا بودیم چه میشد از حرم آقا اباعبدالله می رفتیم حرم آقا ابوالفضل العباس دلها را ببریم پایین پا فهمیدی کجا میخوایم بریم امام سجاد جون که میدید مثل ابر بهاری گریه میکرد سپه کوفه و شام ایستاده به تماشای شه و شهزاده شه به روی نعش پسر ایستاده همه گفتند حسین جان داده امام صادق گفتند بهترین لذت برای پدر چیست امام صادق در مورد اینکه خدا بهم یه بچه بده بزرگ بشه و جوان بشه جلو پدر راه بره جلوی مادر را بره این بالاترین لذت هاست بعد پرسیدم که آقا بدترین چیز برای پدر مادر چیست آقا فرمودند که همون جوون جلوی پدر و مادر دست و پا بزنه این بدترین عذاب هاست امام حسین تا رسیدید بدن ار با اربا شده میگن امام حسین از روی اسب افتاد نه اینکه پیاده بشه افتاد زمین بعضیا میگن روی دو کنده زانو میومد وقتی رسید دید نفس بند اومده چه کرد امام حسین هرچه صدا زدی فایده نداره صورتش رو گذاشت رو صورت علی اکبر هرچه صدا زد پسرم علی پسرم علی صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ای پسر من پدر پیر توام?? پدر پیر و زمین گیر توام?? سخنی گویم و دلم را خوش کن تو که آتش زده ای خاموش کن اباعبدالله یک جوری گریه کرد که صدای ناله اش تا خیمه آمد خواهرش زینب از خیمه بیرون اومد صدا میزد ای وای برادرم ای وای پسر برادرم حسین جان??

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *