میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈

✨حضرت ادریس✨

?داستان بسیار زیبا و شنیدنی? حضرت ادریس و? پادشاه جبار

⌛️ده دقیقه
?#حاج_آقا_ذوالقدر
♦️قسمت بیست‌ونهم

حاج آقا ذوالقدر:

امام باقر می فرمایند ابتدای پیامبری ادریس مواجه شد با پادشاهی یک پادشاه جبار این پادشاه با مومنی سر یک زمین درگیر شد زن پادشاه توطئه قتل را چید و مومن را کشتند و باغ او را مصادره کردند ادریس

خدا غضب کرد برآنها و ادریس را برای آنها فرستاد و  زن پادشاه نقشه قتل ادریس را هم ریخت  ولی خدا ادریس را نگه داشت  دوستان ادریس پیشنهاد کردند از شهر بیرون برو او هم رفت و با خدا مناجات کرد در خواست کرد که تا من نگفتم باران نفرست خدا هم پذیرفت خبر در شهر پیچید که مورد نفرین قرار گرفتند بخاطر همراهی با دولت های فاسد و فاجر

بیست سال باران نیامد تا اینکه مردم توبه کردند و از خدا طلب باران کردند چون خدا با ادریس عهد کرده بود صدای مردم را به گوش ادریس رسانید ولی او  نپذیرفت خدا هم غذای او را نفرستاد و او هم برای طلب غذا به شهر رفت برخورد کرد به پیرزنی نان بچه او را گرفت و خورد بچه از غصه مرد ادریس به اذن خدا اورا زنده کرد مردم فهمی



دند او ادریس است پادشاه پنجاه نفر را برای دستگیری ادریس فرستاد آنها را نفرین کرد و آنها کشته شدند ۲۰۰ نفر دیگر را فرستاد ادریس گفت برگردید که شما هم کشته خواهید شد آنها برگشتند و توبه کردند تا خدا باران را فرستاد

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *