حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

            بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

سلام علیکم و رحمت الله سلامتی امام زمان ارواحنا له الفدا صلواتی بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم در رابطه با زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام صحبت میکردیم امام هادی علیه السلام امیرالمومنین را اینجور زیارت کردند السلام علی محمد رسول الله خاتم النبیین و سید المرسلین امین الله علی وحیه و عزائم امره والخاتم لما سبق والفاتح لما استقبل والمهیمن علی ذالک کله ورحمه الله وبرکاته وصلواته وتحیاته السلام علی انبیاالله ورسله وملائکته المقربین وعباده الصالحین

سلام دادن به پیامبر و خصوصیاتی از پیامبر را فرمودند و بعد هم سلام به همه انبیا اما در عبارت بعدی

لقب امیرالمومنین

السلام علیک یا امیرالمومنین

خب اوصافی که حضرت دارند بسیاره.. القابی که مولاعلی دارند بسیار هستش با این اوصاف کدومش از همه مهمتر این القاب کدومش از همه مهمتره بالاترین لقب حضرت همین سِمَت امیرالمومنین و این سمت رو کسی به حضرت نداده مگر خدای پس این سمت آسمانی این لقب چشم دشمن رو کور میکنه در زمان حیات خود رسول الله این عنوان به امیرالمومنین داده شد و مردم به اینکه بیان به نزد مولا علی و حضرت رو به این لقب سلامش بدن ..

عبدالله بن عباس می گوید: «به خدا قسم ما او را به امیرالمومنین نام نبردیم تا اینکه رسول خدا او را به آن نامگذاری کرد. روزی با رسول خدا صلی اله علیه و آله در یکی از کوچه های مدینه می رفتیم که علی ابن ابی طالب از راه رسید و به رسول خدا این گونه سلام کرد: «السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته (سلام بر تو ای رسول خدا و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (پیامبر نیز در پاسخ فرمود: «و علیک السلام یا امیرالمومنین (و بر تو سلام باد ای امیرالمومنین).

از لقبی که رسول خدا به علی بن ابی طالب داد، تعجب کردم و به پیامبر گفتم: «ای رسول خدا، آنچه درباره پسرعمویم، علی گفتی از روی محبت و دوستی شخصی با او بود یا لقبی از ناحیه خداوند؟». رسول خدا فرمود: « نه، به خدا سوگند آنچه درباره علی گفتم با چشم خودم دیده ام».

پرسیدم: «ای رسول خدا چه دیدید؟» پیامبر فرمود: «در شب معراج به هر دری از درهای بهشت نظر می‌کردم، روی آن نوشته شده بود: علی بن ابیطالب از هفتاد هزار سال پیش از خلقت آدم امیرالمومنین بوده است».

لقب امیرالمومنین

پیغمبر فرمود حرام این لقب بعد از علی بن ابیطالب به کسی خطاب بشه هیچ کسی را حق ندارید امیرالمومنین بنامید امام زمان علیه السلام را سلام شما امام زمانتان را هم وقتی اومدم امام صادق با این عنوان سلام دادن آقا رگ گردنشان متورم شد خیلی ناراحت شدند بعد روی دو کنده زانو بلند شدن فرمودند این لقب اختصاص به امیر من علی بن ابی طالب حق ندارید کسی رو به این نامه خطاب کنیم بعد پرسید که آقاجان پس امام زمان آخرین امام رو امامی که میاد چی می نامند آقا فرمودند حضرت را بقیة‌الله می‌نامند شما هم بقیه الله بنامید این لقب امیرالمومنین اختصاص به  علی بن ابی طالب داره خب پس با این این عنوان با این سمت حضرت رو ما سلام میدیم السلام علیک یا امیرالمومنین اگر هم خواستید حضرت را سلام بدید هر روز به این لقب سلام بدید خیلی خوشنود میشن اهل بیت به این سلامی که روز جمعه متعلق به امام زمان علیه السلام من بدون مقدمه دیگه زیاد شد وقت گذشت بدون مقدمه دلهاتون رو میبرم کربلای معلا روضه آقا اباعبدالله الحسین را خدمت شما عرض می‌کنم که شما هم حق مطلب را ادا کنید

حرم

روز عاشورا آقا ابا عبدالله الحسین یکه و تنها شد بی یار یاور ساعت ها جنگید ساعتها جبرئیل نازل شد است یا حسین تو قصدت چیه میخوای چیکار بکنی به خدا بگو اراده خدا چیه رفت و برگشت خطاب کرد یا حسین خدا دوست داره تورو کشته ببیند و دوست داره زن و بچه‌ات رو اسیر ببینه اینجا دارد آقا    ابا عبدالله تن به شهادت داد تکیه داد به نیزه غریبی یه بار دیگه برای بار آخر صدا زدن هل من ناصر ینصرنی نگاه به سمت راست کرددیدنه اباالفضلی هست نه علی اکبری هست نه قاسم هست یه نگاه به سمت چپ خودش کرد دیدنه حبیب نه زهیرنه مسلم نه بریر یه نگاه به پشت سرکرد دید۸۴ زن و بچه عزیزان وقتی صداش به غربت بلند شد مرحوم دربندی نوشته تا گفت هل من ناصر ینصرنی ۷۲ تن نیم خیز بلند شدن یا حسین یا اباعبدالله اگه اجازه بدی دوباره بلند میشیم امام حسین فرمود آرام بگیرید این‌ها دوباره افتادن روی زمین اما غربت آقا ابی عبدالله حسین اینجا خیلی اوج گرفت موقعی که شیون و ناله از خیمه بلند شد

صل الله و علیک یا مظلوم یا اباعبدالله فرمود تا زنده ام گریه نکنید گریه هاتون رو بزارید بعد از من یه خانومی از خیمه بیرون اومد گفت یا ابا عبدالله یه بچه شیرخوار تو خیمه داره سه روز آب نخورده لب به آب نزده فرمود ایتینی بولدی الصغیر حتی اودع بچه شیرخواره منو بیارید با او وداع کنم نمی خواست سیرابش کنه ببردش میدان فرمود می خوام وداع کنم تا آوردند دادن دستش یه نگاه کرد دید چشماش تو گودی افتاده لب ها مثل ماهی باز و بسته میشه رنگش تغییر کرده بدنش داره میلرزه دیگه دلش نیومد رهاش کنه دید اگه پسش بده بغل مادرش جون میده قربون اباعبدالله بشم چقدر مراعات حال همه رو میکرد مراعات حال زن و بچه رو میکرد فرمود میبرمش سیرابش می کنم وقتی آورد میدان همتون شنیدید آنچه که این بچه رو از شیر مادر جدا کرد تیر حرمله..( فذبح من الاذن الی الاذن من الوریدالی الورید )گوش تا گوش برید دیشب تو تلویزیون نگاه میکردم یکی از علما فرمود. رباب شعر میخوند می‌گفت باور نداشتم بچه با تیر از شیر بگیرند??? امروز با چشمم دیدم یا اباعبدالله صدا بزن حسین جان….

روضه حضرت علی اصغر حاج آقا ذوالقدر

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *