حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■حکمت شماره ۳۷

● و قال(علیه السّلام): قَدرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدرِ هِمِّتِهِ وَ صِدقُهُ عَلَی قَدرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَی قَدرِ اَنَفَتِهِ وَ عِفَتُهُ عَلَی قَدرِ غَیرَتِهِ.

● ارزش مرد به اندازه همت اوست، و راستگویی او به میزان جوانمردیش ، و شجاعت او به قدر ننگی است که احساس می کند، و پاکدامنی او به اندازه غیرت اوست.

▪︎حضرت می فرماید: ارزش هرکسی به اندازه ی چیشه؟

همتش، اراده ش.

وَصَدقُهُ علی قَدرِ مَروءتِهِ راستگوییش هم ، راستگویی هرکس اندازه ی چیشه؟ شخصیتش

وَ شَجاعَتُه علی قَدرِ اَنَفَتهِ

شجاعتش به اندازه ی چیشه؟ به بی اعتنایی اوست، به چی مثلا ؟ به ارزش های مادی

وَعِفتُهُ علَی قَدرِ غَیرَتهِ ، عفت هرکس به اندازه ی چیشه؟ غیرتشه.

خب حالا ایشون خودش یه شرحی داده ما این شرحش رو بگیم توضیح بدیم

ایشون می فرماید : اين جا امیرالمومنین به ۴ تا موضوع از صفات انسانی چیکار کرده؟ اشاره کرده.

یکی همون همت و ارده و این ها..

تصمیم هایی که انسان برای انجام کارهای مهمی می گیره، مثلا مسجد بساز

مثلا امسال رجب و شعبون همه رو روزه بگیره .

ببینید تصمیم هایی که اینجوری می گیره به دنبالش هم تلاش می‌کنه این از همت بلند اوهست

بعضی‌ها همت بلند دارن، همت قوی دارن، اراده ی قوی دارن، بلند میشن نماز شب می خونن، یا ۱۱ رکعت می خونن، بعد قرآن می خونن ، اوووه

اینا کلی عبادت می کنن بعد یکی هم می بینی آقا یَک خورو پفی راه می‌ندازه.

بابا همت نداره ، اراده نداره، هر چقدر تصمیم ها بالا باشه، تلاش‌ها گسترده تره و نشانه ی همت بلند انسان است این یک.

دو_ انسان با شخصیت برا خودش ننگ می‌دونه که چیکار کنه؟

دروغ بگه ،آره دروغ بگه، میگه ننگه، زشته که من آقا، آدم هرچی شخصیت بره بالا اصلاً یه دروغ هم نمیگه

میگه ولو اینکه در آینده فاش بشه این شخصیت من رو چیکار می‌کنه ؟

در شورای شش نفره  به امیرالمؤمنین گفتن ، که بیا بر کتاب خدا سنت پیغمبر و سنت شیخین به ما قول بده عمل بکنی.ما با تو بیعت می‌کنیم.

امیرالمومنین ها ،

خب عمر یه شورا تشکیل داد بعد گفتن که تو این سه تا رو به ما قول بده ،

خب امیرالمومنین که اصلاً غیر از کتاب خدا به هیچ کتاب دیگه‌ای عمل نمی‌کنه، بعد سنت امیرالمومنینم سنت کیه؟

همون پیغمبر اکرم.

منتها اینجا یه چیزی انداختن وسط سنت شیخین یعنی منظور از شیخین اینجا کیا هستن؟

آهان ،ابوبکر و عمر گفتند که اون چند نفر گفتن که، اون چند نفر گفتن که این سنت شیخین رو هم عمل بکنید،

امیرالمومنین کافی بود اینجا بگه اوکی اوکی، بگه باشه یه اوکی بگه آقا، خب تموم بود دیگه.

بایه اوکی تموم بود.

اما شخصیت بالای امیرالمومنین کجا اجازه میده که اینجا بیاد بگه اوکی بعدش ولو اینکه بعدش به سنت شیخین هم عمل نکنه

اما خب بالاخره در آینده فاش که می‌شه، خب اون موقع این اینجا ببینید

و صَدقوُ علَی قَدر مروءته فرمودند:

من به کتاب خدا، سنت پیغمبر عمل می‌کنم ،اما به سنت شیخین عمل نمی‌کنم. اونا هم گفتن پس ما با عثمان بیعت کردند .

البته دو نفرشون رای به امیرالمومنین دادند اون یکی که باید می‌داد، نداد که خب عثمان شد خلیفه.

چند سال حاج آقا؟ هان نزدیک به ۱۲ سال خلیفه بود، ۱۲ سال ،شما ببینید خیلیه ۱۲ سال، خیلی.

بعد اما امیرالمومنین دروغ نمیگه دروغ نمیگه شخصیتش لکه‌دار می‌شه خب

و شجاعته عَلی قَدَر اَنفَتِه

ببینید هر چقدر آدم اعتنا بکنه به چی ؟به مال، به شهوت، از شجاعتش چی میشه؟ کم میشه.

یعنی در واقع این دنیا و این شهوت و اینا به منزله زنجیر می‌مونن که اگر آدم اعتنا کنه به اینا گرفتار می‌شه، اسیر میشه، دیگه نمی‌تونه با شجاعت حرف خودش رو بزنه .

 

خب وقتی اسیر میشه دیگه ذلیلانه تعظیم می‌کنه نسبت به خیلی از موارد. نسبت به خیلی از مسائل .

حر به تعبیر عامیانه دیگه حر نیست، نمی‌تونه شجاعانه تصمیم بگیره .بعد در برابرحوادث سخت ایستادگی بکنه.

۴ _میشه چی؟ عفت

می فرماید که: کسی که نسبت به ناموس خودش غیرت داره هرگز حاضر نمی‌شه به ناموس دیگران چیکار کنه ؟

چشم بدوزه. پس هر چقدر غیرت انسان زیاد باشه عفتشم بگید ؟بیشتره.

توی خصائل من یه روایت دیدم همین اخیراً فرموده بود:

بررو آبائکم، باباهاتون رو احترام بکنید تا بچه‌هاتون شما رو چیکار بکنن؟ احترام بکنن.

بعدش میگه که نگاه به نامحرم نکنید تا به ناموس شما ،به زن شما نگاه نکنند.

بالاخره آدمی که غیرت داشته باشه نگاه نمی‌کنه، نگاه به ناموس مردم نمی‌کنه.

آدمی که غیرت داشته باشه عفتش هم چیه ؟حفظ می‌کنه و عفتش هم بالاست.

وقتی که جناب یوسف توی مصر بزرگ شد چهرش خیلی درخشان شده بود ،بعد نه فقط اون زنه،

بلکه زنان دیگه‌ای هم بهش پیشنهاد می‌دادند و هی درصدد روابط با حضرت یوسف بودند.

اما حضرت یوسف ببینید کوه غیرته، غیرتش باعث عفتشه، پاکدامنیشه، چیکار کرد ؟گفتش که نه .

گفت خدایا زندان برا من بهتر از چیزیه که اینا منو به سوی او چیکار می‌کنند؟

دعوت می‌کنند. حاضر شد زندان بره اما عفت و پاکدامنیش از بین نره .

این روچه حسابیه؟رو حساب غیرته دیگه غیرته.

خدا هم دعای او رو مستجاب کرد ‌. سالها تو زندان بود یه وقت خدای نکرده، بله این بی‌عفتی درست نشد.

خدا برای حفظ غیرت و عفت زن‌ها ببینید چی می‌فرماید؟

می‌فرماید: خانم‌ها باید موقع راه رفتن پاهاشون رو به زمین نکوبند

قرآن‌ها ،میگه زن‌ها وقتی راه میرن پاهاشون رو روی زمین نکوبند که نکنه زینتش چی بشه؟ آشکار بشه.

راه میرن یواش برن که زینت‌هاشون پنهان بمونه

طرف میره از قصد، زنه میره از قصد یه کفش می‌خره کفش چی؟ از این چی چی؟ تق تقی‌ها ،آقا تق تق .

بعدهمه نگاه می‌کنند اه ماشالله ،

ببین چه خانومی ،

بابا زن حسابی این چیه پوشیدی؟ چیه پات کردی؟ آقا بر طبل شادانه بکوب. میره همینجوری

خیلی آره بله .

سرش یهو نگاه می‌کنی یه چیزی رو سرش اصلاً این سرش کوچیک بود ها می‌بینی سرشم بزرگ شده.

خب پناه بر خدا این خانم‌ها موقع راه رفتن آروم راه برن .

بعضی از زنام می‌بینی انقدر پاکدامن میرن یه

یه کفش می‌خرن که پاشنه نداشته باشه، ساده باشه، تق تق صدا نکنه، مشکی می‌خرن ،میگه آقا قرمز .

بعضیا قرمز می‌خرن کفش قرمز می‌خرن راه میرن قشنگه این جیغه،این رنگه بزنه تو چشم مردا .

یکی هم می‌بینی نه ،سیاه می‌خره میگه آقا مومنیم ما خلاصه.

توی مدینه یه گروهی از اراذل اوباش بودند جوانان هرزه، یه خانم‌هایی که میومدن نماز مغرب و عشاء

اینا هی نگاه می‌کردن و بعد هی مثلاً متلک مینداختن و چی و چی و اینا .

مثل این جوونایی که  اینجا زنا می‌خوان برن مسجد اذیت می‌کنن آره اینجا می شینن دم در و این ها .

پیغمبر ببینید با اینا چه رفتاری کرد وقتی پیغمبر دید این خانم‌ها رو این جوونا دارن متلک میندازن به خانم‌ها، تبعیدشون کرد، از شهر بیرونشون کرد.

گفت برید گم شید، برید بیرون، اینا رو رد کرد بیرون گفت آقا اینجا جای این کارها نیستش که شما بیایید ،بی عفتی، بی‌غیرتی

غیرت ندارید که  زن مردم می‌خواد بره براش سلب امنیت می‌کنید، سلب آرامش می‌کنید

اینا توی چیز هست توی تفسیر هم هست ،که ذیل این آیه فی قلوبهم بگید همون مرض.

تو قلب بعضی از این جوونا چیه؟ مرض ،بیماری که وایمیستن چیگ جمع میشن .

بعد این خانم‌ها ،دخترای جوون دارن میرن تو مسجد اینا چیکار می‌کنن ؟هی دید می‌زنن، هی نگاه می‌کنن.

پناه بر خدا

صلی الله علیک یا اباعبدالله

بله حضرت موسی از روی غیرت به دخترای شعیب گفت شما نمی‌خواد جلو جلو برید

من جلو میرم که نکنه یه موقع چشم من به شما بیفته، پشت سر شما رو ببینم و اینا حجم بدنتون معلوم بشه خب..

علی و صل الله علی الباکین علی الحسین

رحمت خدا، درود خدا به گریه کنان اباعبدالله الحسین

و اینجا دارد که صلوات و رحمت و درود فرستاده شده بر گریه کنان امام حسین

هرکس که گریه کند بر اباعبدالله جاش تو بهشته معراج مگه الکی جنت برای کیه؟

برا اونی که برا امام حسین یه قطره اشک بریزه

همین که گریه می کنی میگی برا چی گریه می کنی یه وقتایی برا بهشت

برا کربلای امام حسین گریه می کنی

یاد کربلا می افتی میگی حسین جان

دلم برا کربلات لک زده

دلم برا حرمت لک زده

یه وقتی هم گریه می‌کنی میگی حسین جان

فدای غربتت بشم

کسی نبود کمکت کنه تو گودال دست و پا می زدی کسی نبود خودش رو سپر کنه

سپر تیرها و بلاها بکنی

یاد مصیبت های امام حسین می افتی

اما یه گریه م هست

گریه برا عطش امام حسین

برای تشنگی امام حسین

امروز صبح آقایون خانوما بیاییم یه لحظه یه لحظه برا تشنگی اباعبدالله گریه کنیم

زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

بودن دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

هی صدا می‌زد جگرم از تشنگی می‌سوزه یه جرعه آب بدید

آب بدید تا پیش پیغمبر شفاعتتون کنم

یا اباعبدالله

آب رو جلو چشم امام حسین رو زمین می‌ریختن

یکی می‌گفت حسین ما از این آب همه مون می‌خوریم به حیوونامونم میدیم

همه حیوون‌ها از این بخورن

اما یه قطره از این آب به تو نمیدیم

یا اباعبدالله حسین جان

این تشنگی اباعبدالله رو همه دیدن

لبهای امام حسین مثل چوب خشک شده بود تو بعضی از نقل‌ها هست

از دو لب اباعبدالله خون جاری بود

انقدر این زبون رو دور لب‌ها چرخونده بود

زبان زخم شده بود لب ها زخم شده بود

حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *