بسم الله الرحمن الرحیم
💠حلیه المتقین
💫قسمت یازدهم
در سایر آداب جامه پوشیدن و کندن این بخش هم بخش بسیار مهمیه .
از نبی مکرم نقلی هستش که فرمودند که نهی کردن ،
نهی کردن یعنی این کار رو انجام ندید حالا از چی نهی کردن ؟
از عریان شدن در شب و روز که تماما برهنه نشید در شب و روز فرقی نمی کند
مثلا میخوام اینجوری باشم نه بعد از امیرالمومنین اینطور اومده که هر وقت مرد عریان بشه شیطان به سوی او نظر میکنه و طمع میکنه
در اینکه او رو به معصیت بکشتش ، ببرتش سمت معصیت. شیطان تو اون لحظه ای که مرد عریان میشه نگاهش میکنه .
روایات هستش حتی ببین ما تو حمامم که هستیم همینه ، تو حمام ولی به خاطر همین بود قدیما لنگ میبستن ،
اینا رو دقت میکردن همین مسائل رو دقت میکردند. فرمودند که ؛
سزاوار نیست مرد را که جامه خود را از ران خود دور کند این مثلا شلوارش مثلاً حالا یا لباسش رو یه طوری قرار بده که این رونش معلوم بشه.
وقتی که در میان جماعتی نشسته این رون معلوم بشه .
فرمودند که ، چون جامه را ، لباس را از بدن بیرون میارید بزرگواران بسم الله بگید ،
تا جنیان نپوشند و اگر نگویید جنیان آن جامه را میپوشند تا صبح ، بعد می پوشی می بینی یه جوری شدی
نگو این تا صبح تو تن اجنهها بوده .
خیلی حرفا هستش ماها نمیتونیم بگیم ، خیلی حرفام بودش نشده بگیم نشده بگند
و خیلی از حرفام بوده که دستمون نرسیده خدا لعنت کنه یه عدهای رو آتیش زدن کتابا رو
آتیش زدن ایناش رسیده دست ما ، ما یه ظاهری میبینیم یه چیزی میبینیم خیلی متوجه نمیشیم .
یه حوادثی هست ، یه وقایعی هست توی این عالم فقط باید یه کسی باشه توضیح بده که فقط من نیستم
فقط تو نیستی تو این عالم ، ملائکهها رو شما میبینید الان اینجا نشستن نه منم نمیبینم فکر نکنید من می بینم ولی هست اینا هست .
این خروسه رو دیدی الان می خونه صداش میادا همین ما میام نماز رو شروع کنیم میخونه ، چرا می خونه ؟
همیشه این ساعت میخونه اگر دقت کرده باشید میگه وقتی این خروسها میخونن ملائکهها دارن میان پایین ، حالا من و شما اینا رو متوجه نمیشیم.
از امام صادق علیه السلام هست که فرمود :
سزاوار نیست که خانم مسلمون این روسریش رو پیراهنش رو یه طور ی قرار بده که تن نما باشه.
یه روسری سرش بکنه که این موهای سرش معلوم باشه ، یه روسریهایی هست که یه مدلیه قشنگ موهای سر معلومه
سرشه ها ولی موها معلوم این نمیدونم یه بافت خاصی داره قشنگ موهام همه معلومه
یا مثلاً یه پیراهنی نپوشی که بدن معلوم باشه.
امام باقر علیه السلام فرمودند : عرض مقنعه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها انقدر بود که تا نصف بازوی اون حضرت میرسید ،
میپوشوند تا نصف بازوی خانم فاطمه و همه زنان را باید که چنین کنند.
همه خانم ها باید چنین کنن مقنعه سرشون کنند برن سمت مقنعه فرهنگ بشه .
مقنعه ای بشه از این فرهنگ روسری در بیایم ما .
امام صادق علیه السلام روایت هست از اون بزرگوار که ؛ ادنای اسراف
ادنای اسراف یعنی کمترین درجه اسراف ، کمترین درجه اسراف اینه که لباس بیرون و داخل خونه یکی باشه .
یعنی با همون لباسی که میای مسجد با همون لباسم سر سفره شام بشینی
با همون لباسم مثلاً تو خونه بگیری بخوابی نه دیگه لباس بیرونت با لباس خونت باید دو تا باشه فرق بکنه.
توی حدیث دیگه هستش که ، اسحاق ابن عمار از اون حضرت پرسید که میشه یه مومنی ده تا لباس داشته باشه
ده تا پیراهن داشته باشه آقا فرمود بله ،
گفت آقا بیست تا چی ؟ آقا فرمود : بله این اسراف نیست
آقا جون یه کسی ده تا لباس داشته باشه، بیست تا لباس داشته باشه ؟
آقا فرمود اسراف اینه که یه لباسی که باید برای زینت نگه داشته باشه به عوض جامه ای که در وقت دیگه بپوشه،
بپوشی مثلاً لباس بیرونت با لباس خونت یکی باشه اسراف اینه ، لباس مهمونی با لباس خونت یکی باشه
تو همون لباس مهمونی رو مثلاً این ور اون ورم بپوشی لباس مهمونی فقط برای مهمونی دیگه خرابش نکن بزار سرجاش باشه.
یه روایت دیگه هست از امام موسی علیه السلام که سوال کردند کسی که ده تا پیراهن داشته باشه اسراف ؟
آقا فرمود : نه بلکه از برای محافظت لباس این بهتره این رو در بیاریم اون رو بپوشی دیرتر پاره بشه ،
بلکه اسراف اینه که جامه نگه داشتنی رو در جاهای کثیف بپوشی
مثلاً میخوای بری ورزش حواست باشه اون لباس خوبت رو نپوش اسراف میشه .
از امام باقر هست که کوتاه کردن لباس جامه راحت لباس کوتاه کردن جامه راحت
جامه است و بیشتر باقی میمونه شما لباساتونم کوتاه باشه بهتر میمونه
فرمود جامه پاکیزه پوشیدن دشمن رو منکوب میکنه دشمن رو سرکوب میکنه .
امیرالمومنین علی علیه السلام نقل هست که فرمود :
شستن لباس اندوه و غم رو برطرف میکنه و باعث قبولی نمازتونه .
مومن باید تمیز باشه هرچند لباس نو نداره ولی تمیزه .
از رسول خدا هست که هر کس جامه بپوشه باید پاکیزه باشه لباس میپوشی پاکیزه باشه ، تمیز باشه کثیف نباشه.
روز یکشنبه است من خیلی دلم می خواد شماها رو ببرم در خانه امیرالمومنین و خانم فاطمه زهرا سلام علیها
ما مهمون روز یکشنبه مهمون این دو تا بزرگواریم امیرالمومنین حضرت زهرا
و چقدر خوب که انشالله شماها یه گریه ای برای حضرت زهرا بکنید
امیرالمومنین دستتون رو بگیره من اعتقادم اینه که آقا نگاه میکنهها نظر میکنه
یه شعری آقا امیرالمومنین گفتند تو مصیبت حضرت زهرا سلام علیها
بعد کجا گفتن من اینا رو آروم آروم میگم خورده خورده میگم یادتون باشه یه بیانی امیرالمومنین دارند کنار قبر حضرت زهرا سلام الله علیها
اون ساعتی که خانم فاطمه زهرا رو تو قبر گذاشتن بعد این شعر مال امیرالمومنین برای اون لحظه فرمود
نفسی علی ظراتها محبوسا
جون من علی با نالههام تو سینه م حبس شده
ببینید اوج مصیبت امیرالمومنین جان من علی با نفسهای من تو سینه من حبس شده
یا لیتها خرجت مع ظفرات
حالا ای کاش جون من با نالههام از سینه من خارج میشد
تو این لحظه ای کاش من تموم میشد کار من
بعد یه جمله فرمود
لا خیر بعدک فی الحیاة و انما
فاطمه جان بعد از تو دیگه خیری تو این زندگی دنیا نیست
ابکی مخافت تتول حیاتی
گریه میکنم من علی برای چی گریه میکنم از ترس اینکه زندگی من تو این دنیا طولانی نشه
ای کاش میشد منم همین جا کنار تو با تو دفن می شدم
فدای دلت یا امیرالمومنین
صل الله علیک یا فاطمه الزهرا
تنی ضعیف غریبانه به شانه میبردن جنازهی که همه انبیاء به قربانش
چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردند
به فدای دلت یا امیرالمومنین
آی خانوما آی آقایان
مدینه فاطمه را روز روشن آزردند
چرا جنازه او را شبانه میبردند
همین یه جمله رو عرض کنم
ز غربت علی و قصه در و دیوار به دادگاه پیامبر نشانه میبردند
صدا زد اون لحظه بهم برگردان بدن مبارک فاطمه سلام الله علیها رو
به پیغمبر داد اما جا داشت تو اون لحظه امیرالمومنین بفرماید
یا رسول الله امانتی که به من دادی سیلی نخورد زهرا جان زهرا جان زهراجان