بسم الله الرحمن الرحیم
●وَ اشرَقت الَارض بِه نُور رَبِها
عرض شد که آیه کریمه که میفرماید زمین نورانی میشود به نور پروردگارش.
امام صادق علیه السلام فرمود: به نور الامام به نور امام روشن میشه و اون امام کیه که این زمین رو روشن میکنه ؟
ولی امرمون حجه ابن الحسن مهدی فاطمه
یه حدیثی هست در لوح فاطمه زهرا سلام الله علیها که خیلی عجیبه این حدیث،
تو بحارالانوار هست جلد ۵۱ صفحه ۷۷ ،
که خدای تبارک و تعالی فرمود یا محمد(ص) ما به تو عطا کردیم .
فرمود ما به تو عطا کردیم کسی رو که یازده راهنما از نسل او خارج میشن، اون آقا امیرالمومنین علیه السلام.
فرمود ما به تو عطا کردیم کسی رو که از سلب او از نسل او، یازده مهدی خارج میشه و همگی از نسل تو این یازده تا مهدی،
اینا همشون از نسل تو از زهرای بتول هستش. فرمود آخرین اونها مردی هست که به دست تو از هلاکت نجات می بخشم ،
من خدا بخوام یه کسی رو از هلاکت نجات بدم به واسطه حضرت مهدی علیه السلام نجات میدم و به وسیله او از گمراهی هدایت میکنم .
من خدا اگه بخوام یه کسی رو از گمراهی هدایتش کنم بیارمش تو خط به واسطه کی هدایتش می کنم امام زمان علیه السلام .
و فرمود به دست او کور را بینا و بیمار را شفا میدهم و اشرقت الارض به نور ربها
زمین نورانی میشه به ، نورالامام به نور امام زمان روشن میشه .
خدا رحمت کنه شهید دستغیب رو تو نوشته هاش هست،
یه عالم قمی بود که خانمش سکته کرد سبب سکته هم این بودکه خبردادن بچههاش پسراش از کوه افتادن و اینها خبر ناگهانی رو این خانمه که سکته کرد ،
خانمه که سکته کرد پاش فلج شد و یه چشمشم کور شد شروع کرد به گریه کردن و مثلاً وضع زندگی به هم ریخت،
بالاخره خانم خونه از پا افتاده میگه دخترش اومد پیشنهاد داد گفت بابا از این تشرفات امام زمان علیه السلام رو هر شب یه دونه بخون اینهایی که مثلا مشرف شدن خدمت امام زمان توفیق پیدا کردن خدمت حضرت رسیدن ،
از این هر شب یدونه بخون . ازاین کتابها برداشتم و از این کتابهایی که تشرفات رو آورده شروع کردم هر شب یه دونه از این تشرفات رو گفتم،
یه شب جمعه ای بود و یکی از تشرفات رو خوندم حالمون هم عجیب بود ، این تشرفات رو که میخوندیم خیلی خوبه عزیزان خیلی خوبه. اگه انسان بتونه هر روز چند تا از این تشرفات رو بخونه حالش عوض میشه خدا میدونه حالش عوض میشه ،
می فهمه که بابا با اون حضرت ارتباط داشت، میشه با اون حضرت انشالله صحبت کرد گرهها باز بشه.
میگه شب جمعه ای بود و یکی از تشرفات رو خوندم و رفتم بالا اتاق بالا خوابیدم اینا نزدیکای سحر بود ،
یهو دیدم صدای پا میاد و یهو دخترم اومد بالا گفت بابا بیا مادر شفا گرفته،
اومدم پایین و گفتم چه خبره چی شده؟ گفت امام زمان علیه السلام آمده مادر ما رو صدا زد گفت بلند شید امام زمان اومده امام زمان اومده منتها ما چون خواب بودیم متوجه نشدیم ،
یه نگاه کردم دیدم خانومم چند مدت بود اون پاش فلج بود اصلاً نمیتونست بلندشه رو پاش وایسه ،
دیدم کامل رو پاش وایساده دم در خونه وایساده داره گریه میکنه .چشمشو نگاه کردم دیدم چشمش سالم هیچ عیبی نداره گفتم چی شده خانوم ،
گفت امام زمان علیه السلام آقا مستوی القامه میگن آقا قامتشون مثلاً کشیده و قامت بلندی داره، پیشانی بلندی دارند چه و چه …
میگه خصوصیات دیدم آقا امام زمان آمد و فرمود بلند شو گفتم آقا من که نمیتونم که فرمود شفا یافتی شفا یافتی بلند شو،
میگه یهو دیدم که توان دارم میتونم بلندشم یه حضرت فرمود دیگه دارو نخور شفا یافتی دارو دیگه نخور گریه هم نکن .
خدا میفرماید: به دست او کور را بینا میکنم و بیمار را شفا میدهم .
این خبر تو لوح خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و زمین را به وسیله او از دشمنانم پاک میسازم شرق و غرب جهان را به او تملیک نمود ،
من خدا تمام عالم رو میارم به ملک اون حضرت ، بادها را به تسخیر او درآورده،
دیگه همه این بادها میبینید در تسخیر امام زمان علیه السلام ابرها را زیر پای او قرار میدهم خداس ها ،
خدا اداره ش اینه ، میگه آخرالزمان آقا انشالله ظهور کرد اینطور بکنه فرمود برترین ابزارها را در اختیار او گذاشته ، با سپاه خود او را یاری نموده با فرشتگانم او را تایید مینمایم تا دعوت مرا آشکار سازد و همه مخلوقات را بر توحید من گردآورد.
و هو الذی ارسل الرسول بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله
گفت آقا الان اسلام آقا گفت نه حالا نشده قراره اون حضرت بیاد و انشالله این دولت الله تبارک و تعالی رو در روی زمین جاری بکنه.
اون حضرت میاد و اون دولت رو جاری میکنه و همه مردم گرد توحید دیگه میچرخن.
عزیزان کاهلی از ماست سستی از ماست تنبلی از ماست با اون حضرت صحبت نمیکنیم.
آیت الله بهجت فرمود :حرف شما صحبت شما از دهان شما که خارج میشه قبل از اینکه به گوش خودت برسه به گوش امام زمان علیه السلام میرسه.
ما حواسمون نیست متوجه نیستیم غافلیم اون حضرت رو نمی شناسیم.
همه انبیاء چقدر پیغمبر داریم صد و بیست وچهار هزار پیغمبر شما نبی مکرم رو از قلم بنداز همه انبیاء آرزوشون این بود ،
خدمت گزار امامان باشن ،خود امام نبی مکرمه همین بود. آرزوشون این بود که خدمتگزار انبیاء و امامها باشن.
انبیاء آرزوشون خدمت امامها بکنن، خدا امام ها آرزوشون بودحالا دوازده تا امام داریم ،
یازده تاشون آرزو می کردن کاش ما درک می کردیم اون آخری رو و خدمت گزار این آخری بودیم.
چی بهتر از این می خواید چی بالاتر از این می خواید که الان شماخدمت امام زمان بکنید ،
میگید چطوری خدمت امام زمان بکنم ؟
یه گناهمونو بذاریم کنار، نمی دونید انقدر اون حضرت خوشحال میشه وقتی پروندهها میرسه، اون حضرت دیگه مخصوصاً چند شب دیگه که شب قدره،
پروندهها میرسه دستش چقدر اون آقا خوشحال میشه وقتی ببینه شما یک گناه ترک کردی ،
چقدر اون ازت خوشحال میشه وقتی ببینه تو پرونده شما کار خیر هست، کار خوب ،
یعنی با اعمالتون اون حضرت رو کمک کنید خدمتگزاری کنید، اسلام رو کمک کنید اسلام رو یاری بکنید.
نائب او رو یاری بکنید ،اگر امام زمان ببینه من و شماها داریم مثلاً نائب او رو یاری میکنیم چقدر خوشحال میشه ،
و بدونید خدمت ما در ظاهر داریم خدمت امام زمان میکنیم ، اما در باطن میشه امام زمان داره به ما خدمت میکنه،
ظاهرش میشه خدمت ما، منتهی باطنش میشه خدمت امام زمان .
مثلا حر بن یزید ریاحی امام حسین رو خدمت کرد؟ یا امام حسین خدمت او رو کرد؟
تا روز قیامت شما دست روی سینه میزاری میگی السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی امام حسین راهش نداده بود که حر نبود
امام حسین راهش نداده بود که ما برای ،،،
خیلی عجیبهها یه کسی که تو تیم عمر سعد بود تا دیروز بر علیه امام حسین بود یه لحظه یه ساعت برگشته تو تیم امام حسین
ما تا روز قیامت شب چهارم ماه محرم که میشه گریه میکنیم برای او باورت میشه؟؟!!
آقا جان تا روز قیامت هی میگیم فدات بشم
پدر و مادرم فدات بشه حر
آقا اینجوریه وقتی بیایی وصل بشی به دریا دیگه تو قطره نیستی که تو دریایی
وقتی وصل به امام حسین بشی دیگه حر ملعون نیستی حر امام حسینی
دیگه اون قصهشو شنیدید دیگه شمر کربلا رو انقدر خوب نقش بازی کرد انقدر خوب شمر خوانی کرد
بعضیا هستن اینجوری شمر خونی می کنن اینقدر خوشگل مردم به جوش اومدن زدن شروع کردن آقا تعزیه است
منتهی این از بس خوشگل نقش ایفا کرد مردم جوش اومدن و اینا بعد ریختن رو سر شمر تا تونستن زدن
قربونت برم یا اباعبدالله حسین جان
ای کاش همینا بودن همین مردم بودن کربلا پدر و جد و آباد اون ملعونینو میآوردن جلو چشمشون
بعد شمر تعزیه زیر دست و پا مرد خیلی خبر تلخی بود خبر به گوش علمای نجف رسید
سه روز عزای عمومی اعلام کردن خیلی خبر تلخی بود بعد عزای عمومی اعلام کردن
یکی از علما بزرگان تو عالم خواب این شمر کربلا رو دید که پرسید شمر تعزیه رو دید گفت چه خبر
گفت امام حسین دست ما رو گرفت گفت چه جوریه قصه شب اول قبرش رو توضیح داد گفت که اینجوری شد ما رو که گذاشتن تو قبر امام حسین اومد
بعد گفتم آقا من خجالت میکشم گفت برای چی گفت اخه به من میگن شمر
فرمود تو شمر عمربن سعد نیستی که
شمر مایی تو شمر امام حسینی
حالا اینه انشالله ما هم تو تیم امام زماننمون باشیم بعد امام حسین خب می خواست یه جوری اینجا دستگیری بکنه دیگه فرمود که
خب من مضمونش رو میگم فرمود شمرخونی می کنی فقط بله
آقا فرمود بلندشو یه خورده اینجا شمرخونی کن برای من ببینم گفتم آقا نه مثلا من روم نمیشه و خجالت میکشم
آقا فرمود شمر خوانی کن بعد اون بلند شد جلو امام حسین علیه السلام شروع کرد اون شعرهایی که تو تعزیه میخونه رو خوند
گفت من همان کسی هستم که دستها را از بدن جدا میکنم من همان کسی هستم که سرها را از بدن جدا میکنم من همان هستم که پاها رو قطع می کنم
همین جوری داشت برای امام حسین شعر می خوند بعد داشتیم تعزیه خوانی میکرد
یهو گفت من همانی هستم که زنان رو به اسارت می کشم زنان رو میبرم
بعد یه مرتبه میگه دیدم امام حسین دستش رو گذاشت رو سرش نشست شروع کرد گریه کردن فرمود خواهرم زینب چه کشیده خواهرم زینب چه کشیده
خدا می دونه امامزمان چقدر دوست داره گریه بر عمه جانش زینب کبری رو
امروز هر کسی که می تونه به چشماش التماس بکنه یه قطره برای حضرت زینب گریه کنه
فرمود هر کی برای زینبم گریه کنه خدا ثواب گریه بر دو امام رو بهش میده حالا
او سعیکم ان تحبوا زینب
محبت به زینب سلام الله علیها سفارش آقا رسول خدا است
روضه بخونم شما گریه کنیدبرای حضرت زینب فرج امام زمان رو هم بخوایم
خدا رو قسم بدیم به اضطرار عمه سادات زینب کبری انقدر اضطرارها داشت انقدر
یه ساعتی اضطرارش میدونی کجا بود ساعتی بود که دید نیزهدار با نیزه میزنه
دید شمشیردار با شمشیر میزنه یه عده باسنگ میزنن اضطرار پیدا کرد اول رو کرد به عمر سعد گفت عمر سعد دارم پسر پیغمبرو میکشن پشتشو کرد به خانم زینب بعد روشو کرد به لشکر صدا زد
اما فیکم مسلم
یه مسلمون هم بین شما نیست دید اصلاً کسی جواب نمیده یهو روشو کرد سمت مدینه صدا زد
صلا علیک یا رسول الله ملیکه الاسماء هذا حسین مرمربه الدماء
این حسین توست
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
ناله ها میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
همه با هم بگیم
حسین جانم حسین جانم حسین جان