حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■ حکمت شماره ۸۵

● وَ قال (علیه السلام):لایَترک النَاس شَیئا مِن امرِ دینِهِم لاستصلاح دُنیاهم الَا فَتح الله عَلیِهم مَا هُوَ اضر مِنه.

▪︎ کلام امروز از حضرت امیر صلوات الله علیه یک کلام خیلی ارزشمندیه ، اگر همین کلام به گوش خیلی از ماها برسه تحمل بکنیم، باید تغییر رفتار بدیم ،تغییر برنامه بدیم.

حضرت صلوات الله علیه می فرماید که

لا یترک الناس شیئا مردم چیزی از امور دین شون رو من امر دینهم چیزی از امر دین شون رو ترک نمی‌کنند برای اصلاح دنیاشون .

لا ستصلاح دنیا برای اصلاح دنیاشون یعنی دین شون رو میزاره کنار دنیاش اصلاح بشه، دنیاش  اصلاح بشه ، دین رو میزاره کناردنیاش اصلاح بشه .

مثل راننده ماشین که اسنپ داره کار می‌کنه ، یا مثلا راننده تاکسیه این آقا موقع اذان یهو یدونه مسافر خوب میفته از این مسافرهای ۱۵۰ هزار تومانی.

موقع اذان این نمازشو می‌ندازه کنار اون رو سوار کنه اسنپ رو بگیره ، مسافر و بگیره یه ۱۵۰ هزار تومان گیرش بیاد.

پس صورت مسئله این شد دین را کنار گذاشت ترک کرد لاستصلاح دنیا

امیرالمومنین می‌فرماید هیچکی این کارو نمی‌کنه الا فتح الله علیهم مگر اینکه خدا باز می‌کنه برای اون‌ها  ما هو اضر منه خدا زیانبارتر از اون رو به روی اون‌ها باز می‌کنه.

یعنی فکر می‌کنه ۱۵۰ هزار تومان گیرش میاد یهو می‌بینی یه اتفاقی می افته چرخ ماشینش پنچر میشه یا مثلا مشکل پیدا می‌کنه بعد اون موقع ۵۰۰ هزار تومان پیاده می‌شه .

فکر نکن دین را گذاشتی کنار دنیات آباد میشه نه دنیا خراب میشه

نگو من مثلاً نماز، حالا خدا آوانس داده ، خدا تخفیف داده تا پنج ، شش ساعت من وقت دارم

بعد به خاطر این دینت رو بذاری کنار دنیات رو آباد کنی.

یهو می‌بینی دنیات چی میشه خراب میشه گرفتاری‌هایی برات درست میشه که اصلاً عجیب و غریبه ، حد و حساب نداشته باشه.

این شاه کلیده رو بایدخیلی بهش توجه بکنه که حالا تو خیلی از اوقات دستورات دینی و منافع دنیایی برابر هم قرار می‌گیرند

مسجد آمدن و فوتبال نگاه کردن ، مسجد آمدن و رفتن عروسی تو عروسی یهو میبینی میره مجلس عروسی موقع نمازه میگن آقا تشریف بیار بالا

یهو میری اون بالا پات چنان پیچ می‌خوره بعد اون موقع این زانوهات خورد میشه تا یه عمر باید هی بدویی دنبال زانوها….

مثلاً دین رو گذاشته کنار ، حالا دنیا یه شب که هزار شب نمی‌شه.

همون یه شب چنان کار میده دستش که خدای متعال یه جوری چیزش می‌کنه که بدبخت میشه.

خب میگه پس بعضی وقت‌ها این‌ها روبروی هم قرار می‌گیرند برابر هم قرار می‌گیرند .

حالا رعایت هر کدام باعث ضایع شدن دیگریه یعنی اگر بیایی دنبال دین اون دنیا ضایع میشه

اما خیالت راحت خدای متعال جبران می‌کنه برات اگر دینت ضایع بشه فکر نکن دنیات هم آباد می‌شه اتفاقاً دنیات بدتر میشه.

انسان‌های موحد شعارشون یه چیزیه لا موثرن فی الوجود الا الله این هم شما بگید.

این هم یه چیز قشنگه که من دارم به شما یاد میدم امروز صبح لا موثر فی الوجود در عالم وجود موثری نیست جز  الا الله

لا موثرا فی الوجود الا الله هیچ موثری در عالم وجود نیست جز خدا.

متدین شعارشون اینه لا حول و لا قوه الا بالله به خاطر همین وقتی می‌بینن تعارض می‌کنه یه پشت پا به دنیاشون میزنن برای حفظ دین،

برای حفظ ایمان،  برای حفظ این‌ها…

از این رو شامل رحمت الهی میشن. وقتی شامل رحمت الهی شدن بهتر از اون عائدشون میشه خدای متعال گشایش می‌کنه

براشون بالعکس اون‌هایی که دینشون را فدای دنیا می‌کنند خب خدا بدتر از اون که بیم داشتن به سراغشون چیکار می‌کنه می‌فرسته حالا دیگه اینجا خب قصه‌ها هست .

خدا لعنت کنه عمر بن سعد رو کی از مثال‌هایی که اینجا می‌شینه همینه یکی مصداق‌هایی که این کلام داره همینه…

عمر بن سعد دنیا رو انداخت جلو دینش رو چیکار کرد؟  تو امام حسین دینته، دینته امام حسین ، میری امام حسین بکشی که برسی به حکومت ری .

اینی که می خواست به دنیا برسه دینو کنار گذاشت،

امام حسینو گذاشت به چی رسید ، به چی دنیا رسید، به دنیا رسید یا نرسید؟به دنیاش نرسید که …

یزید همینجوری راه به راه عبیدالله بن زیاده این رو هی بازیش دادن اینقدربازیش دادن اخر دیوانه شده بود.

خب اومدی امام حسینو بکشی به دنیا برسی، به دنیا هم که نرسیدی. دارد چقدر این ها پول داشتن بعضی هاشون نگاه کردن دیدن چیشده

شده خاکستر، سنگ سیاه شده خب بعد شعارهای عجیبی،

رو پول‌هاشون نوشته می‌شد به دنیا هم نرسیدن اونایی که فکر می‌کردن اگر حالا اینجا امام حسین رو بکشن گیرشون میاد چیزی نه ،

نه اتفاقاً هیچی گیرشون نیومد جز خسران و ضرر هیچی برای اون‌ها نبود ….

صلی الله علیک یا اباعبدالله

صلی الله علیک یا اباعبدالله

صلی الله علیک یا اباعبدالله

امروز صبح میخوایم‌ یه چندجمله روضه بخوانیم انشالله …

تو جبهه‌ها موقعی که یه روضه خوان میومد شروع می‌کرد به روضه خواندن اینا انقدر گریه می‌کردن

روضه خوان می‌ترسید دیگه نمی خواند می گفتش احتمال داره بلایی سرشون بیاد با این گریه ای که می کنند

فلذا تو خاطرات بابا سعید هستش شهید سعید زندی

ایشون یکی از اطرافیانش نقل می‌کنه میگه روضه خوان ها جرات نمی‌کردن توی گردان عمار روضه بخوانن

میومدن و اینا نمی‌خواندن

میگه یه وقتی یکی از این مسئولین ما می‌خواست یکی از بچه‌ها رو صدا بزنه

گفت حسین جان همین اسم حسین جان رو آورد

یهو همه زدن زیر گریه شروع به گریه کردن می‌گفت خب اسم حسین جان به گوششون رسید همه گریه کردن

حال باید این باشه این حال شماها اینجوری بشه هرجا حسین جان می‌شنوی اشک گوشه های چشمات سرازیر بشه

امروز صبح این قصه ما رو خوب به دلت بسپار من می‌خوام روضه من این باشه

وقتی طفل سه ساله ی حسین تو خرابه بود هی صدا می‌زد بابا بابا بابا

همین که بابامی‌گفت همه به گریه می‌افتادن همه اشک می‌ریختن

سه ساله امام حسین می گفت بابا

زینب کبری گریه می‌کرد انقدر گریه‌ها به آسمان بلند شد اوج گرفت که یزید ملعون از خواب بیدار شد

یزید که از خواب بیدار شد گفت چه خبرت ما میخوایم بخوابیم‌

چرا این صداها بلنده چرا گریه می کنند یه نفرگفت امیر اینها بهانه باباشون رو گرفتن

بهانه پدر کردن خب سر باباشون توی تشته

چرا براش نمی برید برای او ببرید من بخوابم

همچین تو تاریکی های شب راه افتادن این سر بریده رو آوردن یه مرتبه غوغایی به پا شد

خانم‌ ها نمی خواستن این سر وارد خرابه بشه چون می‌دونستن بچه که طاقت دیدن سر بریده نداره اما به هر حال اینها به زور وارد شدن

سر رو که مقابل رقیه خانم گذاشتن این خانم یه مرتبه صدا زد

تاریکی‌های شب عمه من که گشنه هستم اما غذا نخواستم گفت عزیزم همونی که دنبالش هستی همون مطلوب تو زیر این پوشش است

روپوش رو کنار زد، چشمش به سر بریده بابا افتاد صدا زد عمه

بیا گم شده پیدا شده

کنج خراب به یلدا شده

صلی الله علیک یا مظلوم ابا عبدالله

صدا زد بابا بس که دویدم عقب قافله

پای من از ره شده پر آبله

پدر فدای سر نورانیت

سنگ‌ جفا که زد به پیشانیت

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *