نکوهش بدگمانی در قضاوت از دیدگاه نهج‌البلاغه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■حکمت شماره ۱۷۸

● و قال( علیه السلام):لَیسَ مِنَ العَدلِ اَلقَضاءُ عَلَی الثِّقَهِ بِالظَّنِّ

 

●امام علیه السلام فرموده است :

از عدل و دادگری نیست حکم کردن با بدگمانی به کسی که طرف اعتماد است( زیرا بدگمانی به چنین کسی معصیت و گناه می باشد، در قرآن کریم س ۴۹ ی ۱۲ می فرماید:”یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم” یعنی ای اهل ایمان از بسیار بدگمانی درباره یکدیگر دوری کنید که برخی بدگمانی معصیت و گناه است.

 

 

آقا جانمون امیر المومنین صلوات علیه جان عالم به فداش می‌فرماید:

لیس من العدل ، یعنی این عادلانه نیست، این عدل نیست، بر رسم عدالت نیست .

القضا ،یعنی قضاوت کردن داوری کردن بر ثقه ، اطمینان داری مثلاً خلاصه قبولش داری کارشو درست انجام داده اطمینانتو به دست آورده .

بر یه چنین شخصی قضاوت کنی رو چه حساب؟ الثقه بالظن ، یعنی با سوءظن با بدگمانی نسبت به او بدرفتاری کنی ،

قضاوت بکنی ، مثلاً این بنده خدا که حسابشو درست انجام داده مثلاً اومده کارشو درست انجام داده چرا دیگه نسبت بهش سوءظن داری،

این عادلانه نیست. عنایت فرمودید،

دقیقاً همینطوریه حالا رهبر معظم این همه توی موارد متعدد،

دلسوزی‌هایی که داره برای این مملکت ، کارایی که می‌کنه حرص و جوشی که می‌خوره واقعاً سابقش ، شما نگاه بکنی می‌بینی سابقه فوق العاده ای.

حتی تو همون دوران ریاست جمهوریش کارایی که کرده خب شما وقتی یه چنین آدمی رو می‌بینی که نه به فکر بخور بخور نه به فکر سیر کردن اطرافیانش دور و بریاشه ،

خب وقتی یه چنین آدمی رو پرونده ش رو می‌بینی به این قشنگی، چرا دیگه مثلاً سوءظن دارید بهش،

این بدگمانی شما به او این عادلانه نیست.

مثلاً آقا جانمون امیرالمومنین خب این همه به اسلام خدمت کرد این همه جنگید در راه اسلام .

حتی تا جایی که فرمود اون روز، روز احد ۹۰ زخم کاری کاری ، بدن من برداشت طوری که مثلاً جبرئیل اومد زیر بغلم رو گرفت ، صدا زد یا علی بلند شو امروز کسی دیگه نیست غیر تو کمک بکنه غیر تو کاری بکنه،

ذوالفقار از بهشت آوردن این همه ،

همه هم دیدن شما که دیدید سابقه علی رو ، نامردا بدکارا حیله‌گرا ، برای چی دوباره جمع شدید نسبت به این آقا بدرفتاری کرد سوءظن پیدا کردید،

گفتید نه نمی‌تونه جوونه…

 

این پیغمبر دیدید پیغمبرتون با علی علیه السلام چه معامله ای کرد دیگه. هر جا می رفت سعی می کرد مثلا امیرالمومنین رو ببره،

یه جاهایی امیرالمومنین رو به عنوان جانشین خودش ،

چرا می‌خونی و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعرش، چرا اینو می‌خونی.

وعده کرد خدا با جناب موسی، ۳۰ شب فتم میقات ربهی اربعین لیله

این میقات ۱۰ تا دیگه بزاریم روش بشه ۴۰ تا.

و قال موسی لاخی گفت موسی به برادرش هارون، هارون این برادرش هارونه چی بهش گفت؟

اخلفنی یعنی چی، تو خلیفه منی، منو خلیفه باش .

اخلفنی فی قومی خلیفه باش در قومم.

ولا تبع سبیل المفسدین

چرا اینو ما بخونیم تو این دهه ، چرا اینا همش حکایت داره . اینا همش می‌خواد ما رو توجه بده ، می‌خواد بگه که ببین و پیغمبر فرمود:

یا علی انت منی بمنزلت هارون من موسی

تو هم همونجوری که هارون خلیفه بود تو هم خلیفه ای.

اینو پیغمبر چقدر فرمود چقدر فرمود چقدر فرمود،

اما این امت چقدر بدگمان، چقدر سوءظن این عادلانه است به کسی که این همه دلسوز شما بوده این همه برای شما کار کرده شما بازم نسبت بهش سوظن داشته باشید .

حالا این تو اون فاز بالاشه تو فاز پایینشم تو همین مملکت ،

من نگاه می‌کنم می‌بینم این آقای حسن‌زاده واقعاً برای مسجد داره کار می‌کنه زحمت می‌کشه ، هرجا که لازم بوده اومده وسط.

خب حالا جا داره الان من مثلاً بهش بازم سوءظن داشته باشم. نه دیگه سوابق حسنه او بر همه ما روشنه،

پس اینکه من الان پس این سوءظن به او بدگمانی به او این عادلانه نیستش،

اگر ما سوظن داشته باشیم چرخ جامعه ما نمی چرخه.

اسلام به ما توصیه کرده به حسن ظن یعنی اینکه خلاصه به همدیگه حسن ظن داشته باشید معامله کنید ،

کارا جلو بره مملکت چرخش بچرخه و الا خرابکاری بار میاد.

خدا انشالله به حق محمد و آل محمد به ما توفیق بده که بتونیم نسبت به اون کسانی که کار می‌کنند سوءظن نداشته باشیم .

یه مورد دیگرم بگم اینجا جاشه‌ها ، اگه جاش نبود وقتتونو نمی‌گرفتم.

ببینیر این آقای رئیسی سابقه کاریش انصافاً روشنه ، سابقش روشن،

ببینید تو هر دوره ای که اومده الحق و الانصاف کار کرده تو همین دوره هم داره کار می‌کنه،

همین الانم داره چیزهای اون رو می شوره. بعد الان من میگم اگه زد فلج کرد مملکتو معلوم نبود چیکار کرد،

 

یعنی یه چیز عجیب و غریبی، حالا این دو سالم الحق والانصاف کجا دیدید این مرد یه بار بره استراحت.

جمعه‌ها که ما خواب بودیم می‌گرفتیم استراحت می‌کردیم این بدبخت این بیچاره پسر پیغمبر خدا اینور اونور می دویید.

داشته کار می‌کرده زحمت می‌کشیده این روابط خارجی برقرار کردنش، اینا همش نه همون پنج تا کشور…

خیلی می‌خوام بگم که بابا شما که دیدید کار این بنده خدا رو ، الان بازم سوءظن دارید سوءظن دارید به این آدم ،

اگه سوءظن داشته باشید به این آدم شما عادل نیستید.

خدا می‌دونه الان یه جوریه که مسجدیای ما حزب‌اللهی‌های ما ، جرات نمی‌کنن بگن آقای رئیسی خوبه،

مثلاً تو فامیل اگه بگن آقای رئیسی خوبه آقای رئیسی خوبه ،فلان با ضرس قاطع با شهامت می‌گم می‌گم آقای رئیسی اگر الان یه چیز دیگه شده بود.

پناه بر خدا . خدا به حق محمد و آل محمد، خدا یاری کنه هرکسی که تو هر لباسی خدمت می‌کنه به این اسلام به این نظام به این مردم حفظ و یاریش بفرمایید.

خب یه چند جمله هم ذکر مصیبت ذکر روضه

دلهامونو ببریم در خانه کی فاطمه زهرا سلام الله جان عالم فدای بی بی

جان عالم فدای خانوم

چقدر آقا پیغمبر خدا میگه هرجا رو که پیغمبر بوسه زده این امت ببین باهاش چه کرده

اگر دست فاطمه زهرا رو می‌بوسید پیغمبر شما ببین با این دست چه کردن

گفت قنفذ دست فاطمه رو کوتاه کن

انقدر با غلاف شمشیر به بازوان بی بی فاطمه زهرا زدن

دست بی بی افتاد میگه پیغمبر خدا سینه فاطمه‌اش رو می‌بویید سینه فاطمه‌شو می‌بوسید

این امت بعد پیغمبر با این سینه چه کردند

یه کاری کردن که از سینه او خون می‌چکیده

 

دنبال حیدر می‌دویید

از سینه‌اش خون می‌چکید

شکر خدا زینب ندید

زینب نگاهش بر در است

در ذکر مادر مادر است

 

بگرفته او دامان من

زهرای من زهرای من

زهرای من زهرای من

این یه بندم بگم وعده ما باشه مدینه قبرستان بقیع

به یاد پدرها و مادرامون بخوانیم

 

بودی چراغ خانه ام

فاطمه جان

بودی چراغ خانه‌ام

تاریک شده کاشانه ام

در بین آن دیوار و در

دادی تو شش ماهه پسر

زهرای من زهرای من