خبر ظهور امام زمان عليه‌السلام در نهج‌البلاغه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■مباحث مهدویت

●غلبه اسلام بر سایر ادیان ، هنگام ظهور امام زمان علیه السلام

 

● بحث کردیم در رابطه با آیه کریمه که می‌فرماید:

و الذی ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکین

 

گفتیم که این حکومت تا حالا تشکیل نشده و تحققش هم با ظهور آقا حجت بن الحسن علیه الصلاه و السلام هستش

 

تا اون دولت کریمه نیاد اون دولت بزرگ تشکیل نشه ، این انسان‌ها هم به تکامل نخواهند رسید و اون غلبه اسلام به سایر ادیان هم تحقق پیدا نمی‌کنه .

 

یه نکته‌ای در کلمه اسلام هست که حائز اهمیت خدمتتون عرض می‌کنم .

اسلام خودش، کلمه اسلام یعنی قبول پذیرش اینکه من به شما ضرری نمی‌رسونم و در خدمت شما هستم .

از ناحیه من گزندی به شما نمی‌رسه و من در اختیار شما هستم که شما هر کاری دلت می‌خواد با من انجام بده.

 

الان یه نمادی شده این کلمه اسلام مسلمانی اصلاً سلام یعنی چه؟

 

اسلام با سلام از یه خانواده است دیگه سلام یعنی اینکه از ناحیه من به تو گزندی نمی‌رسه شما مثلاً از جانب من خیالت راحت ، من در خدمت شما هستم .

اسلامم به همین معناست .

 

اون ایامم که طرف میومد پیش آقا رسول الله می‌گفت من مسلمانم . یعنی من قبول می‌کنم به تمام معنا شاگرد شما باشم، شما هر کاری دلت می‌خواد با من انجام بده من یه خمیر دست شمام،

شما هرجور دلت می‌خواد…

 

تا این نباشد مسلمانی درست نمی‌شه. ببینید مردم زمان امام زمان علیه السلام اینجوری میشن ،

یعنی دنبال هوا و هوس نیستند ، دنبال اینکه من مثلاً فلان جا برم خونه درست بکنم.

میگه امام زمان از من چی می‌خواد ؟میگه آقا امام زمان چه جامعه‌ای می‌خواد؟ آقا امام زمان علیه السلام ملاکش برای انتخاب همسر چیه؟ امام زمان علیه السلام ملاکش برای انتخاب فلان چیز چیه؟

 

دیگه دنبال امیال نفسانی و شهوات و اینطور چیزا نیستند.

مثل همون خمیری که دستت می‌گیری باهاش یه چیزی درست می‌کنی ، آخرالزمان امام زمان علیه السلام که ظهور می‌کنه همه اینطوری میشن. به خاطر همینه دیگه کسی باقی نمی‌مونه که بخواد مثلاً خودش طبق امیال خودش ، نفس خودش پیش بره.

همه میشن در اختیار امام زمان علیه السلام.

بعد امام زمان تکلیف همه رو مشخص می‌کنه.

اینکه روایتش هم چندد جلسه پیش عرض کردم…

آخرالزمان مردم چه جوری می‌فهمند؟ حضرت فرمود از کف دستشون می‌خونن.

حالا این کف دستشون الان خیلی فهمش راحت شده ، آقا این موبایل‌ها کف دستشون می‌گیرند قشنگ متوجه میشن امام زمان..

الان یه پیغامی مقام معظم رهبری میده همه با گوشی می‌فهمند که مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن اینطوری فرمود خیلی هم قشنگ بوده .

اون جلسه‌ای که آقا با قاریان قرآن داشت رو نگاه بکنید آقا فرمودند :

قاری قرآن وقتی قرآن می‌خونه ، می‌خواد خودش رو نشون مردم بده، یا خدا رو نشون مردم بده ،کلام خدا رو می‌خواد نشون مردم بده.

اونی که اینو دقت بکنه خیلی از قاریا هستند نمی‌خوان کلام خدا رو به مردم برسونن .

دنبال اینن که خودشون رو به مردم برسونن مثلاً آره دیگه اون صوتش رو ، اون لحنش رو ، اون چیزی که اینجوری اینجوری می‌کنه ،می‌خواد خودش رو نشون مردم بده .

نمی‌خواد خدا رو نشون مردم بده .خب الان مقام معظم رهبری تو بیتش یه کلمه گفت من و شما چه جوری فهمیدیم؟ اینو این موبایلا رو گرفتیم کف دستمون دیدیم آقا اینطوری گفته .

 

امام زمان علیه السلام هم که تشریف میارن یه کلمه میگه همه عالم متوجه میشن همه تکلیف خودشون رو می‌فهمن.

انشاالله اون دولت خواهد آمد تو نهج البلاغه امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید که:

لتعطفن دنیا علینا

به طور حتم دنیا بعد از چموشی‌هایی که داره به سمت ما برمی‌گرده.

الان دنیا داره لگد می‌زنه به ما ، عیب نداره همین دنیایی که داره چموشی می‌کنه لگد پرت می‌کنه به سمت ما ، خب این دنیا برمی‌گرده.

عطف جمل بولدها

مثل برگشتن شتر بدخو و گازگیر به بچه خودش.

یه شتری که بدخوه هی گاز می‌گیره، بالاخره برمی‌گرده به سمت بچه‌اش .

این دنیا هم همینطوری الان از ما رو برگردونده .

بله امیرالمومنین رو خونه نشین کرد، امام حسن مجتبی را مسموم کرد، امام حسین رو برد تو صحرای بی آب و علف اونجا با لب تشنه سر بریدنش ،امام سجاد اونطور امام باقر اینجور اونجور…

هر کدومشون رو نگاه بکنی یه طور. اما همین دنیا که رفت یه روز بالاخره آقا با تاکیدم میگن ها می‌فرماید، بله بالاخره برمی‌گرده .

دنیا مثل یه شتر بدخوییه که به صاحب خودش سواری نمیده گاز می‌گیره لگد می‌زنه، بچه‌اش رو از خودش طرد می‌کنه. این دنیا الان با همه سر ناسازگاری داره ما رو از خودش طرد می‌کنه،

ولی یه روز حتماً به سمت ما برمی‌گرده و خودش رو به دامن ما می‌ندازه.

اون موقع ظهور ولی نعمتمون حجت بن الحسن ارواحنا له الفدا .

بعد مولا علی علیه السلام اینو فرمود پشت سرش فرمود و نرید

ما اراده کردیم که وارثین رو قرار بدیم و نمکن فی الارض، اون‌ها رو تمکین بدیم در زمین .

بعد امیرالمومنین فرمود اون جمله رو فرمود که برمی‌گرده آخرش هم اینو فرمود

رأیت المهدی

یعنی پرچم مهدی مکتوب فیها

روی پرچم مهدی ما نوشته شده

البیعت لله بیعت از آن خداست.

اسمعوا و اطیعوا بشنوید و اطاعت کنید انه یبالغ سلطان امیرالمومنین فرمود سلطنت مهدی ما به مشرق و مغرب عالم می‌رسه.

تمام عالم تحت سلطنت مهدی ما قرار می‌گیره

ولا یبقی فی الارض خراب الی قد عمر

در روی زمین هیچ نقطه خراب باقی نمی‌مونه مگر اینکه مهدی ما اون نقطه را آبادش می‌کنه.

 

روایت داریم که وقتی امام زمان علیه السلام ظهور می‌کنه زمین تمام ذخایرش رو بیرون می‌ریزه .

تمام زمین آباد میشه .

انشاالله ما هم جزو کسانی باشیم که در ظهور اون حضرت از یاران و اعوان اون حضرت باشیم .

 

یک جمله هم ذکر مصیبت و عرض روضه می‌کنم

 

صلی الله علیک یا اباعبدالله

امام زمان علیه السلام خودتون هم می‌دونید دیگه روضه عمو جانش ابوالفضل رو دوست داره خیلی علاقه داره به این روضه

همه اماما اینطور بودن

 

امام صادق علیه السلام هم نوه‌های آقا ابوالفضل رو می‌دید یهو شروع می‌کرد به گریه کردن بعد روضه می‌خوندن می‌فرمودند خدا رحمت کنه عموی ما ابوالفضل می‌فرمود

دو تا دست در راه خدا داد عوض اون دو تا دست دو تا دست خدا دو بال میده تو بهشت به تیران در میاد طوری که همه بهشتیان به مقام عموی ما ابوالفضل غبطه می‌خورند

 

فدای اون آقایی بشم که وقتی امام حسین چشمش بهش افتاد مثل زن بچه مرده زارزار گریه کرد

امام حسین علیه السلام خب هر کدوم این اصحاب که رفتن هر کدوم از این بنی هاشم که رفتن خیالش از جانب خیمه‌ها راحت بود

مثلاً آقا علی اکبر که رفت سمت میدان شهید شد افتاد رو زمین

امام حسین رفت بالین سر پسر جوانش علی اکبر یک لحظاتی رو اونجا هی صدا می‌زد صحبت می‌کرد با خیال راحت

اصلاً نگران این نبود که الان خیمه‌های من حمله بهش بشه

اصلاً خیلی راحت یه دل سیر گریه کرد هی صدا زد ولدی علی الدنیا بعدک العفی برای چی خیالش راحت بود

چون یه کسی مثل ابوالفضل کنار خیمه‌ها داره

پاسداری میده با خیال راحت اومد سر قاسم رو به دامن گرفت قاسم رو آورد سمت خیمه‌ها

با خیال راحت راحت رفت حبیب رو آورد زهیر رو آورد بریر رو آورد

تمام سپاهش رو آورد هر کدوم این شهدا رو امام حسین راحت رفت آورد

 

اما وقتی آقا ابوالفضل افتاد رو زمین دیگه امام حسین اصلاً نتونست

یه لحظه فقط سر برادر را به دامن گرفت تو اون لحظه هم یه مرتبه آقا ابوالفضل گفت برادر یه چشمم سالمه خیلی دوست دارم ببینمت برا بار آخر

اما حیف دست ندارم این خون رو کنار بزنم

امام حسین خون رو زد کنار

برای اینکه بار آخر ببینه یهو دید داره گریه می‌کنه گفت چرا گریه می‌کنی

گفت سر من رو الان به دامن گرفتی

یه ساعت دیگه تو گودال

کی بیاد سر تو رو به دامن بگیره

سر هممون رو به دامن گرفتی بعد گفت آقا جان یه خواهشی دارم

جانم عباس بگو داداش

گفت تا من زنده‌ام منو خیمه نبر نتونست ببره می‌دونی چرا نتونست ببره

چون تا اومد آقا ابوالفضل رو بلند کنه یهو دید به خیمه‌هاش حمله کردن

و لذا اینکه میگن چرا آقا ابوالفضل قبرش اون طرف قبر آقا امام حسین خب این طرفه

به خاطر اینکه آقا امام حسین نتونست بیاد حالا این بدن رو دید دارن به خیمه‌هاش حمله می‌کنند

رها کرد ابوالفضل و برگشت سمت خیمه‌ها

دیگه این حرومی‌ها رو دور کرد از خیمه‌ها دیگه دیر شده بود

موقعی که امام حسین می‌خواست دوباره برگرده بدن رو بیاره که دید

سر آقا ابوالفضل روی نیزه‌هاست

 

دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم روبرو شد

بیا برگرد خیمه ای کس و کارم

منو تنها نگذار ای علمدارم

آب به خیمه نرسید فدای سرت

حسین قامتش خمید فدای سرت

حسین جان