حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

✨️الحمدلله و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

?داستان حضرت موسی علیه السلام

در رابطه با قصه‌های حضرت موسی و هارون علیهم السلام بحث می‌کنیم.

می‌رسیم به اینجا که خدای عزوجل به جناب موسی وحی کرد

که یا موسی من می‌خواهم اموال آل فرعون را به بنی اسرائیل به میراث بدم

بگو که بنی اسرائیل زیورها و زینت‌های اون‌ها را به عاریه طلب کنند اون‌ها هم میدن مضایقه نمی‌کنند

از ترس بلا و اونچه که از عذاب‌ها بر اون‌ها وارد شده می‌ترسن و سریع اموالشون رو تحویل میدن

اموالشون رو که به عاریه گرفتند حق تعالی وحی کرد که یا موسی اسرائیل را از مصر خارج کن

علی ابن ابراهیم از امام باقر علیه الصلاة و السلام روایت کرده که

بنی اسرائیل به جناب موسی استغاثه کردند که یا موسی دعا کن

خدا ما را از شر فرعون نجاتی کرامت کند خدای عزوجل وحی کرد که ای موسی

شبانه این‌ها رو از مصر بیرون ببر جناب موسی علیه السلام گفت خدایا خب ما روبرومون دریاست

چه جوری از دریا عبور کنیم نه قایق داریم نه کشتی داریم نه وسیله‌ای هست ما چطور از دریا عبور کنیم

خطاب رسید که من امر می‌کنم دریا مطیع تو باشه و برای تو شکافته بشه

حضرت موسی علیه الصلاة و السلام بنی اسرائیل را برداشت و شبانه روانه ساحل دریا شد

فرعون خبردار شد لشکر خودش رو جمع کرد و ایشان را تعاقب کرد تعقیب کرد

به کنار دریا رسیدن حضرت موسی به دریا خطاب کرد که شکافته شو برای من

گفت من بدون امر الهی شکافته نمی‌شم در همین لحظه بود که طلیعه لشکر فرعون ظاهر شد

بنی اسرائیل ترسیدن و دویدن سمت حضرت موسی علیه السلام گفتند

که تو ما رو فریب دادی تو ما رو هلاک کردی اگه گذاشته بودی ما الان بندگی فرعون رو می‌کردیم

همین بندگی اون برای ما بهتر از این بود که الان به طرز فجیعی به دست اون‌ها کشته بشیم

حضرت موسی علیه السلام فرمود اینطور نیست خدا با منه و من رو هدایت می‌کنه

به راه نجات و خیلی اینجا این سفاهت قوم حضرت موسی

بر حضرت موسی دشوار اومد خیلی نادونی بالاخره این همه معجزه دیده بودن سزا نبود که این‌ها اینجا بیان اینطور صحبت بکنن

می‌گفتن ای موسی تو ما رو وعده دادی که دریا برای ما شکافته بشه پس کو کجا رفت

حالا فرعون و لشکریانش به ما می‌رسند به ما نزدیک میشن ما بیچاره می‌شیم

حضرت موسی علیه السلام دعا کرد حق تعالی وحی کرد که یا موسی عصا رو بزن به دریا

چون عصا رو به دریا زد این دریا شکافته شد موسی علیه السلام و قوم او داخل این دریا شدن

در همین لحظه آل فرعون به کنار دریا رسیدند وقتی که این صحنه رو دیدن که دریا شکافته شده و قوم بنی اسرائیل از این عبور دارند می‌کنند

خیلی به تعجب اومدند و به فرعون گفتند که تو چی تو تعجب نمی‌کنی از این صحنه

گفت نه من تعجب نمی‌کنم آخه چون من خودم اینطور کردم من دستور دادم به دریا که دریا شکافته بشه

خب این هم از حماقت و نادانی فرعون و اطرافیان فرعون بود

که گفت من اینجوری کردم به فرموده من دریا شکافته شده داخل دریا بشید و از عقب بنی اسرائیل برید

فرعون و هر کی که با او بود همه داخل دریا شدند و حق تعالی امر کرد به دریا که این‌ها رو بگیر

همگی غرق شدن فرعون رو خدای متعال غرق کرد

در حین غرق شدن بود که فرعون صدا زد ایمان آوردم که نیست خدایی به جز خدایی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردند

و من هم از مسلمانان هستم حق تعالی وحی کرد الان ایمان میاری

که قبلاً عاصی بودی از فساد کنندگان در روی زمین بودی

پس امروز بدن تو رو نجات میدم فرمود قوم فرعون همه تو دریا فرو رفتن

احدی از اون‌ها دیگه دیده نشد فرو رفتند از دریا به سوی جهنم

اما فرعون خدا او رو به تنهایی به ساحل انداخت تا نگاه کنند به سوی او

و او رو بشناسند عه عه ببین همون فرعون ها همون که می‌گفت من خدام

تا اینکه این یک آیتی باشه برای اون‌هایی که بعد از او هستند

و کسی شک نکنه در هلاکت این فرعون و چون او خودش رو پروردگار می‌دونست دیگه حالا نگن که خب حالا اون رفته به آسمون

نه نه اینا این جنازش اینجاست حق تعالی جیفه مردار او رو در ساحل به اون‌ها نشان داد که این عبرتی باشه

موعظه‌ای باشه برای مردم در روایت هست که حضرت موسی خبر داد بنی اسرائیل رو

که خدای عزوجل فرعون رو غرق کرد اونا گفتن مگه میشه

اصلاً باور نکردن گفتن خلقت فرعون خلقتی نبود که توش مردن باشه

او نمی‌میره او مقام خدایی داره خدای عزوجل انر کرد که دریا رو که فرعون رو به ساحل بنداز

تا اینکه این‌ها ببینند که فرعون مرده است و آنها دیدند با چشم خودشون

در حدیث معتبر از امام صادق علیه السلام هست که جبرئیل هر وقت به نزد حضرت رسول نبی مکرم میومد غمگین و محزون بود

پیوسته اینطور بود از روزی که خدا فرعون رو غرق کرد همین حال او بود

و خدا امر کرد او رو که این آیه رو به سوی از حضرت رسول ببر

الآن و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین

تو اون لحظه که این آیه اومد جناب جبرئیل خندان و شادان شد

حضرت رسول از او پرسید گفت تا دیروز میومدی اینجور بود ناراحت غمگین

اما امروز که این آیه رو آوردی الان و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین

امروز که اینو آوردی بر من امروز شاد هستی دیگه اون اندوه رو من در چهره تو نمی‌بینم

گفت که بله یا رسول الله خدا فرعون رو که غرق کرد او اظهار ایمان کرد

من از لجن دریا کفی گرفتم در دهان او گذاشتم و این جمله رو من گفتم

الان و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین

چون اینو بهش گفتم خب اینکه فرموده خدا نبود که این این کلام من بود

و من ناراحت این شدم نکند که من این حرف رو زدم و حال اینکه خدا او رو در رحمت خودش داخل کرده

و به سبب این حرفی که گفتم من رو معذب بکنه

چون دیدم که خدا من رو امر کرد به سوی تو بیام و اونچه که من به فرعون گفته بود ایمن گردیدم

خب از اینکه خب پس این حرف من حرف درستی بوده که خدای عزوجل الان این رو به تو میگن

این آیه رو من برای تو آوردم از امام رضا علیه السلام منقول هستش که چون فرعون از عقب موسی به سوی دریا روانه شد

در مقدمه لشکر او ۶۰۰ هزار نفر بودند در ساقه لشکر او هزار هزار نفر

چون به کنار دریا رسیدن اسب فرعون رم کرد ترسید دیگه داخل دریا نشد

جبرئیل بر اسب ماده‌ای سوار شد در پیش روی فرعون روانه شد

و داخل دریا شد اسب فرعون هم از عقب مادیان داخل شد و همه از عقب او رفتند

به سندهای موثق و صحیح از امام رضا علیه السلام منقول است که

خدای عزوجل وعده فرمود به موسی علیه السلام هرگاه که ماه طلوع کنه اون‌ها را داخل دریا کن

امر فرموده بود موسی رو که جسد مبارک یوسف علیه الصلاة و السلام رو از مصر بیرون ببره

تا عذاب بر فرعون نازل بشه من این رو استنباط می‌کنم که تا زمانی که خب اون بدن مبارک حضرت یوسف در اونجا هست

اون‌ها از عذاب خب در امان هستند طلوع ماه از وقت خود به تاخیر افتاد

موسی علیه السلام فهمید برای اینه که جسد یوسف رو بیرون نیاوردند

پس پرسید کی می‌دونه که یوسف در کجا مدفون هست

گفتن زن پیری هست که می‌داند او را حاضر کردند زن بسیار پیر کور زمینگیر

حضرت موسی از او پرسید که تو می‌دانی موضع قبر حضرت یوسف را گفت بله من می دانم

حضرت موسی فرمود پس من را خبر بده گفت خبر نمیدم مگر اینکه چهار چیز به من بدی

پاهای من رو روان کنید جوانی من رو به من برگردونی دیده من رو بینا کنی و من رو با خودت در بهشت جا بدی

به روایت دیگه من رو در درجه خودت در بهشت جا بدی

سوال‌های او بر حضرت موسی دشوار اومد حق تعالی به جناب موسی وحی کرد که یا موسی عطا کن

بهش بده اونچه که سوال کرد بهش بگو وعده بده بهش بگو باشه

اونچه که میدی من عطا می‌کنم تو بگو من میدم حضرت دعا کرد

و حاجت او روا شد موسی علیه السلام رو بر موضع قبر یوسف در کنار نیل راهنمایی کرد

جسد مبارک او رو در صندوق مرمری گذاشت چون بیرون اومد ماه طالع شد

پس برداشت جسد یوسف رو و به شام برد در اونجا دفن کرد

به این سبب اهل کتاب مرده‌های خودشون رو به شام انتقال می‌دادند.

 

?جهت دریافت صوت ?

به کانال میثم ذوالقدر در پیام‌رسان ایتا مراجعه نمایید.

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *