بسم الله الرحمن الرحیم
✨️الحمدالله و صلی الله علی سیدنا محمد و آله و سلم
?داستان حضرت آدم علیه السلام
در رابطه با محل نزول آدم و حوا علیهم السلام بحث میکنیم.
اینکه این دو بزرگوار در کجا فرود اومدند احادیث در تعیین محل مختلفه بسیاری از احادیث معتبره ما دلالت میکنند
بر اینکه آدم بر صفا و حوا بر مروه نازل شدند.
ریئس مذهب شیعه امام صادق علیه السلام میفرماید
کوه صفا رو برای این صفا گفتند که مصطفی و برگزیده یعنی حضرت آدم بر اون فرود اومد
بنابراین این کوه رو نامی از نام حضرت آدم که مصطفی باشه اشتقاق کردند براش همون طور که خداوند می فرماید
ان الله استفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران
پس نام او مصطفی از نام مصطفی کلمه صفا اشتقاق کردند.
حضرت حوا بر کوه مروه فرود اومد این کوه رو مروه گفتند
چون مرء بر اون فرود اومد چون زن بر او نشست پس برای این کوه نامی از نام زن اشتقاق کردند.
بسیاری از روایات هم داریم که اینها دلالت میکنند بر اینکه این دو بزرگوار در کشور هند فرود اومدند.
یک نمونه از این روایات رو ما جلسه پیش گفتیم.
یه روایتم هست که ابن ابی بصیر از امام رضا پرسید که آقا منشاء بوهای خوش از کجاست؟
اول بوی خوش چطور بود؟ این بوهای خوش چه جوری شکل گرفت؟
امام رضا علیه السلام فرمودند اونایی که نزد شما هستند اونا چی میگن گویا اشاره داره به اهل تسنن به عامه اون نظر اونها چیه
اینها میگن آدم وقتی فرود اومد در زمین هند بر مفارقت بهشت شروع کرد به گریه کردن
همینطور اشک بود که از دیدههای او جاری بود از چشمان او جاری بود
از اشک او ریشهها شد در زمین و از این گیاهان و از این درختها بوهای خوش به هم رسید
پس منشاء بوهای خوش را اشک های حضرت آدم میدونند.
امام رضا علیه السلام فرمود اینجوری نیست که اینا میگن حوا گیسوان خودش رو از برگهای درختان بهشت خوشبو کرد معطر کرد
موهاش رو تو بعضی از روایات هست که موهاش رو تو بهشت بافت در میان موهای خودش از این برگها قرار داده بود
وقتی به زمین اومد بعد از اینکه به معصیت مبتلا شده بود خون حیض دید خدا بهش امر کرد غسل کن
اینجوری نباید بمونی باید غسل کنی خواست که غسل بکنه گیسوان خودش رو گشود موها رو که باز کرد
این برگهای بهشتی افتاد خدا به بادها امرکرد که این برگهای بهشتی رو متفرقش کن به هرجا که خدا میخواست این برگها رسانیده شد.
امام رضا فرمود بوهای خوش من منشاش برگهای بهشتیه نه اشکهای آدم که بگیم ریشه هاش درختها وگیا هانه
اصلا حضرت آدم وقتی به زمین اومد طبق روایتی که از امام صادق علیه السلام هست صد و بیست درخت با او به زمین اومد
چهل تا از این درختا از اون درختایی بودند که میوههاشو شما هم ظاهرشو میخورید هم باطنشو هم درونشو هم پوستشو میخورید
چهل تا از این درختا اون درختانی هستند که اندرونشو میتونید بخورید بیرونشو نمیتونید بخورید مثل نارگیل، مثل گردو
چهل تا هم از این درختها درختانی هستند که میوههاشو بیرونشو می تونید بخورید
اندرونشو نمیتونید بخورید باید بندازید دور مثل مثلاً همین میوه هایی که هسته دارند هستههای سخت.
امام صادق فرمود یه خورجینی یک ظرفی با خودش به زمین آورد که دانه و هسته هر چیزی در اون بود در اون کیسه در اون خورجینه بود.
حالا وجه جمع کردن این چجوریه بالاخره در هند بود یا در صفا و مروه؟
دو تا وجه میشه براش درونظر گرفت
وجه اول اینکه بگیم این روایاتی که میگه سرزمین هند اینا همشون موافق اهل تسننه
رشد در مخالفت چون اهل تسنن نظرشون بر اینکه سرزمین هند این روایاتی هم که میگه هنده همه شون رو میتونیم بگیم
محمول برتقیه است یعنی اهل بیت در مقام تقیه بودند اینطور بیان کردند.
وجه دوم اینکه ما بگیم اول در هند بوده نزولشون در هند بوده بعدا که وارد مکه شدند
حضرت آدم بر صفا قرار گرفت و حوا علیه السلام بر مروه قرار گرفت.
یه روایت معتبری از امام صادق داریم که حضرت فرمود حجرالاسود میدونی چی بوده ؟
گفتند نه آقا نمیدونیم حضرت فرمود یک ملک عظیمی بود از عظمای ملائکه پیش خدا
خدا وقتی از ملائکه پیمان گرفت اولین کسی که ایمان آورد و اقرار کرد همین ملک بود
خدا او را امین خودش قرارداد بر جمیع خلقش میثاق رو پیمان رو سپرد اصلا به همین ملک
که اینها هر سال تازه کنند اقرار به حج کردن رو وقتی حضرت آدم نافرمانی کرد و از بهشت بیرون شد
اون عهد و اون میثاق و اون پیمان رو فراموش کرد و او مبهوت بود حیران بود وقتی که توبه کرد
توبهش مقبول شد خدا همون ملک رو همون ملکی که اول اقرار کرد این رو به صورت یه در سفیدی قرارداد
و او رو از بهشت به زمین ارسالش کرد فرستادتش سرزمین هند
وقتی حضرت آدم این سنگ رو دید به این سنگ انس گرفت و بیش از این نمیشناخت این سنگ رو
فکر گوهریه خدا این سنگ رو به سخن درآورد گفت ای آدم من رو می شناسی گفت نه
گفت چرا میشناسی اما شیطان بر تو مستولی شد و تو یاد خدا رو فراموش کردی
و امرخدا فراموش کردی و اینها بعد این سنگ به صورت اول خودش برگشت
یعنی به صورت اون ملک حضرت آدم وقتی که او رو دید بلند شد شروع کرد به اقرار کردن
و همون عهد و پیمان گریه کرد و خضوع کرد و خداوند این ملک رو دوباره به همون سفید به صورت همون درسفید برگرداند
که نوری از او ساطع بود حضرت آدم این رو بر دوش خودش میگرفت و به نشانه اجلال و تعظیم هر وقت دلش تنگ میشد
این رو نگاه میکرد تا اینکه به مکه اومد حضرت آدم دستور بهش اومد که باید به مکه بیاد
این سنگ رو هم با خودش به مکه آورد وقتی که به مکه آورد در همین مکانی که هست رکن
در همین رکن این سنگ توسط جبرئیل نصب شد امر شد حضرت آدم در کوه صفا قرار گرفت
ببینید اول هند بوده بعدا که اومدند مکه تو مکه امر به حضرت آدم شد که در کوی صفا قرار بگیره و به حوا امر شد که در مروه قرار بگیره.
اونجاحضرت آدم وقتی نگاه کرد شروع کرد به تکبیر و تحلیل و تمجید خدا و این هم سنتی شد.
امام صادق میفرماید که در صفا رو به جانب رکنی بکنید که در اون حجر هست همین سنگ هست و الله اکبر بگند.
این از جمع روایاتی که اشاره دارد به هند و صفا و مروه که میتونیم بگیم که اینطور درسته ابتدائاً در هند بوده
بعداً به مکه اومدند و در اینجا حضرت آدم بر صفا قرار گرفت حوا بر مروه قرار گرفت.
?جهت دریافت صوت ?
به کانال میثم ذوالقدر در پیامرسان ایتا مراجعه نمایید.