شرح خطبه فدکیه (پدر من خدایان دروغین شما را می شکست و …) _ جلسه چهل و هفتم

بسم‌اللّه الرّحمن الرّحیم

جلسه چهل و هفتم

عرض کردیم خانم فاطمه زهرا سلام اللّه علیها در خطبه ی فدکیه وقتی اسلام رو

معرفی می کند خلاصه اسلام چه شد رو میکند به مردم و صحبت می‌کنند

ای مردم بدانید من فاطمه هستم و اَبی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

میگم دوباره هم میگم نمیگم اونچه که میگم غلط نیست کار ناحقی نمیکنم کار بیجایی نمیکنم

که بعد ببینید اینجا رو میخواستم بگم خانم وقتی که میگه گفتارم غلط نیست و

کارمم غلط نیست یه مرتبه می فرماید: رسولی آمد نزد شما که از خود شما

بعد اون حالاتش چی بود که رسول خدا هم بود از میان شما هم بود.

سخت می شد براش وقتی که برای شما سخت می شد اتفاقی برای شما می افتاد

گرفتار می شدید حرص می خورد برای هدایت شما این روحیات پدرم رسول خدا بود

یه عبارتی هست خیلی عجیب و غریبه در خصوص پیغمبر اکرم هست

که آقا رسول خدا که جلوتر خانم می فرماید اگه یه کسی میومد مومن می شد ایمان می آورد

می گفت یا رسول الله اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدرسول الله

نسبت به او مهربانی می کرد ببینید دو تا صفت آورده شده یه رئوف یه رحیم

خیلی مهربانی می‌کرد مثلاَ وقتی عمار میومد زیر چتر اسلام دیگه آقا رسول خدا هواش رو

خیلی داشت و خدمتتون عرض بکنم که همینطور بقیه ی اصحاب

اگه شماها نمیدونید بشناسید من کی هستم بفهمید من کی هستم

اون آقا پدر من هست نه پدر زنان شما اینکه همسرم برادر او هست

پسرعموی من علی علیه السلام برادر اوهست برادر پیغمبر هست

شماها مردا نتون هیچکدوم از این صفت ها رو نداره و چه سعادتمند کسی که

به او نسبت داده میشه به آقا رسول خدا، چه سعادتمنده کسی که به آقارسول الله

نسبت داده بشه هم من به پیغمبر نسبت داده میشم چون دخترشم

هم همسرم به پیغمبر نسبت داده میشه چون برادرشه این یه مطلبیه یه نکته ایه

خانم فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می فرماید، بعد پشت سرش می فرماید :

پیغمبر خدا صلّی اللّه علیه و آله وسلم رسالت خودش رو ابلاغ کرد

پیامبر بود دیگه باید پیامش رو می آورد می داد پیامت رو دادی حالا برو سراغ کارت

امّا اینجوری نبود که رها کنه بزاره بره بگه آقا ما کار خودمون رو کردیم

بلکه مردم رو از جهالت و شرک انذار می‌کرد سَد اگه بگیم به معنای شکافتن است

از باب اینکه اون سکوت رو می شکافد چیزی اظهار می شود که جو غالب رو دگرگون میکنه

فضای مکه رو اگر تاریخ رو بخونید همش شرک و بت پرستی و اینجور چیزاست

مثل این میمونه یکی بیاد تو آمریکا اذان بگه یه مرتبه چی میشه؟

این شکافته میشه دیگه اون فضا شکسته میشه خب خدمتتون عرض بکنم

آیه ی قرآنم داره اونچه که مامور شده ای رو اظهار کن در حقیقت رسالت پیغمبر برخاسته

از شرایط موجود جامعه ی اون روز نبود بلکه برخلاف شرایط اجتماعی و جو حاکم

و مسیر طبیعی جامعه بود این یه نکته، خدمتتون عرض بکنم

خدا رحمت بکنه آقای مصباح رو ایشون هم خیلی خوب این عبارات رو توضیح می دادند

می فرمودند پیغمبر اینقدر نگران هدایت بود گاهی اوقات ببینید بعضیا رو از پشت

دست میزاره میگه برو برو گاهی اوقاتم از جلو یقه ی طرف رو میگیره میکشه میگه بیا بیا

پیغمبر هم از عقب مردم رو حول می داد سمت خدا هم از جلو یقه رو می کشید

سمت خدا و بهشت در حالیکه به طریق مشرکان پشت پا زده بود و مردم رو دعوت به توحید می‌کرد

در حالیکه بر کمر مشرکان زده که نرید سمت جهنم برید سمت بهشت،

گلوگاه اونا رو هم چیکار کرده بود؟ گرفته بود اینطور میشه معنا کرد

این مدلی هم میشه بر کمر مشرکان زده؛ گلوگاه اونا رو گرفته

یعنی قاطعیت پیغمبر با مشرکین اون شدت آقا رسول خدا، آیه هم داریم.

یعنی پیامبر و کسانی که به گرویدند با شدت در برابر کفار برخورد بکنند

این رو اینطور میشه معنا کرد؛ اون مدل آقای مصباح هم میشه معنا کرد

از پشت سر حول می داد از جلو هم میکشید شون پیغمبر چطور دعوت می کرد؟

پیامبر اینا رو با حکمت و موعظه دعوتشون می کرد بازم اینم اشاره به آیه ی قرآن داره

با حکمت، دلیل و برهان دو با موعظه خیلیا رو نمیشه واسشون کلاس استدلال گذاشت

و دلیل گذاشت ببخشید خودم رو میگم من شبا میام رو منبر مردم میدونن حالت موعظه است

بعد یه عده بیشتر میشینن پای موعظه اگه دقت کرده باشید

اگه ببینن حاج آقا رفت رو صندلی نشست جمعیت زیاد پا منبر امّا اگه ببین رفتم

پای تخته نصف جمعیت میرن این حس رو کردین یا نه خودم چند شبه میرم پای تخته

می بینم مسجد نصف که هیچی دوسوم جمعیت رفت یک سوم پای استدلال هستن

پای چوبه ی عقل هستن حوصله ی استدلال ندارن ولی موعظه رو چرا پای موعظه می شینن

یه عده ای هم نه موعظه ای هستن نه استدلال بلکه جدالی هستند

باید باهاشون جدال کنی منتها جدالی که به نحو احسن و نیکو اون مدلی باید

بعضيا لجبازن نه اهل منطق هستن نه اهل استدلالن نه موعظه درشون اثر میکنه

اینا رو باید از طریق مجادله واردشد و چیزایی خودشون قبول دارن هی به رخ شون کشوند

از این طریق اونها رو محکوم کرد و از این طریق اونها رو دعوت کرد به اسلام

پس این سه تا مرحله ی تبلیغی آقا رسول خدا بوده است

۱_حکمت دلیل ۲_ موعظه ۳_ جَدل کردن ، الان مردم کوچه خیابون رو نمیشه اینا رو

براش دلیل آورد و موعظه کرد باید با اونا جَدَل کردجدل خوب و نیکو و احسن

که اونارو با چیزایی که خودشن قبول دارن استفاده کنی بعد بیاریشون سمت اسلام

و مسلمین این از بحث امروز ما ولادت خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها

روضه نمیتونیم ان شاءالله خانم فاطمه زهرا سلام اللّه علیها

نظری به جلسه ما داشته باشن هدیه کنیدمحضر خانم سه صلوات.