بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جلسه چهل و پنجم
در ادامه کلمات خانم فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می رسیم به این عبارت که حضرت می فرماید:
پس ای مردم حریم خدا رو نگهدارید اون طوری که شایسه ی اوست
تقوا پیشه کنید اونطورکه شایسه است خب حالا یه نکته عرض بکنم این جمله در واقع پشتوانه ی جملات قبل هستش
و خانم یه سری عنوان ها رو مطرح کردن خدا نماز رو قرار داده به این جهت
روزه رو قرار داده به این جهت جهاد رو قرار داده به این جهت فلان و فلان
تقریباَ بیست تا عنوان حضرت مطرح کردن پشتوانه همه ی اون ها همین تقواست
اگه تقوا نباشه در واقع اینهاخیلی رنگ نداره ارزش نداره تقوا است که به اینها ارزش میدهد
خب خدمتتون عرض بکنم خود کلمه ی تقوا رو کسی میتونه بگه از چه ماده ای هست؟
از ماده ی وقایه س، وقایه یعنی چی؟ یعنی نگه داشتن خود نگه داشتن خود از گناه
عذاب آلودگی خودت رو نگهداری خدای تبارک و تعالی حالا یه معنایی هم تو قرآن میکنن که
بترسید از عذاب الهی، اتقواللّه یعنی چی؟ بترسید از عذاب خدا این معنا معنای لفظی نیست
معنای التزامی هستش حالا بعداَ با این کلمات آشنا میشیم بهرحال توی قرآن اگه نگاه کنید
این کلمه خیلی بکار میره اتقواللّه توی روایات هم خیلی بکار میره توی هر خطبهای که امام جمعه
هستن اگه نگاه بکنید همشون بالاتفاق تو خطبه ی اوله میگن ما شما رو به تقوا سفارش میکنم
به تقوای الهی خواین کلمه تقوا تو همه چی داره میاد تو سخنرانی ها خیلی از اوقات کلمه ی تقوا هستش.
خدا خودش بهمون یاد داد چرا هی گوشزد میکنه؟ چرا نمیگه بیایید برید بهشت
میگه از عذاب بترسید چون مردم نوعی خلق شدن از عذاب بترسونی بیشتر متأثر میشن
تا جایزه و حورالعین و گلابی و سیب و پرتقال و این چیزها یه مثال بزنم
اگه الان به شما بگن یه نیسان اومده داره مواد غذایی پخش میکنه سر خیابون
شما کمتر تحریک میشی بری اونجا بگی برم حالا شاید رفته باشه شاید تموم شده باشه
نمیری حرکت درت درسا نمیشه دقت کردی اما اگه بگن آقا یه نیسان مار افعی اومده
عقرب جک وجانور و اینها سر خیابون چپ کرده همه ریخته پایین و اینها بعد میخوای بری بیرون مواظب باشه.
اینجا شما می ترسی یعنی درت حرکت درست میشه گوشی رو برمیداری خانمت میگی دخترم که الان میخواد بره سر کار
بهش بگو از اونجا نره این حرکت درست میشه یا نمیشه خودتم میخوای بری میندازی از اون خیابون میری میگی نکنه
ما رو افتاده باشه تو جوی آب یهو کله در بیاره بیرون تق بزنه به ما ببینید اتقو اللّه یعنی همین
خدا چپ و راست میگه اتقواللّه خودتون رو نگهدارید یه وقت نیفتی تو جهنم نیفتی
تو دره ها اونجوری زندگی کنید که نمیرید مگر اینکه مسلمان باشید
هر کی که مسلمان نمیره این تعلقات و وابستگی به مادیات موجب میشه که
تو اون لحظات آخر عمر به همه چیز کافر بشه واقعاََ یهو می بینی این تعلقات دنیایی
کار میده دست آدم بعد یه عمر دم زدن از خدا وپیغمبر این کافر میشه و
منکر همه چیز میشه از اون لحظه به خدا پناه ببره بهترین راه برای مسلمون شدن
برای مسلمون مردن چیه؟ خودمون رو از بند علایق دنیایی چیکار کنیم؟ رها بکنیم و راهش هم همین تقواست.
یه کسی بگه خب بابا من تقوا پیدا کردم خب خودم رو میخوام نگهدارم چیکار کنم؟
بسماللّه میگی تقوا داشته باش دیگه از خدا بترسید باشه من میخوام بترسم
چجوری باید عمل بکنم؟ خود خانم حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید:
می خوای بیفتی تو این راه راهش اینه که هر چی خدا و پیغمبرش میگه گوش کن
اونچه خداو پیغمبر نهی کردن از اونا چیکار کن دوری کن راهش اینه میخوای آدم باتقوا باشی؟
نسخه ی جامع و کامل بهت میدم این نسخه رو عمل بکنی میشی متقین
متقین بشی عاقبتت ختم بخیر میشه متقین بشی مسلمان از دنیا میری
بدبخت از دنیا نمیری پس نسخه ش چی شد؟ هر چی که خدا و پیغمبر میگه اطاعت کن
و آنچه که نهی کرده دوری کن ان شاءاللّه بزرگواران این چند صباحی که هستیم تو این دنیا من که گاهی اوقات فکر میکنم
این قصّه ی میثم ذوالقدر تا کی هست واقعاَ فکر میکنم تا کی من رو نگه میداری تو این دنیا چه نقشه ای داری برای من
واقعاَ ما از یه ساعت خودش خبر نداریم میگم خدا نکنه یه طوری بمیریم
بریم قاطی آشغال کله ها بشیم قاطی آدم خراب ها بشیم خدایا اگرم میخواییم بریم از دنیا بریم
کنار امیرالمومنین بعدش راهش جز تقوا نیست راهش جز اطاعت خدا و رسولش نیست
یعنی تا لحظه ی آخردغدغه ت این باشه که دنباله رو و پیروامیرالمومنین باشیم
خدا بهمون رحم کنه تا تو این دنیا هستیم عاقبت بخیر از این دنیا بریم
صلّی اللّه علیک یا ابا عبداللّه
صلّی اللّه علیک یا ابا عبداللّه
صلّی اللّه علیک یا ابا عبداللّه
آخرش امام حسین دستومون رو می گیره این گریه کن ماست این نوکر ماست این عزادار ماست
این تو دنیا برای ما روضه خوانی کرده برای ما اشک ریخته برای ما گریه کرده بالاخره
شما هی توجه کردید به امام حسین این قیمت داره بخشی از زندگیتون صبح ها شده
امام حسین هر روز صبح اینجا جمع شدیم حداقل دست رو پیشونی گذاشتیم یا نه
حداقل دستمون رو به حالت عزاداری رو پا زدیم یا نه همین مگه قیمت نداره
سه شنبه س بنابر عادتی که دارم دعوی که دارم دل هاتون رو ببرم در خانه سه ساله آقا امام حسین علیه السلام
بس که دویدم عقب قافله
پای من از ره شده پر آبله
اینقدر این بچه دوید تو این بیابونا تو این بازار شام اینقدر این بچه گرسنگی کشید تشنگی کشید
سر بریده ی بابا رو که دید بغل گرفت انگار میخواد بره پاش روی زمین نیست بابا من رو ببر
حالا که آمدی من رو با خودت ببر آنقدر دخترانه حرف زد صدا زد
بابایی کی رگای گلوت رو بریده نتونست آرام بشینه و نگاه کنه
لب هاش رو روی لب های بابا گذاشت همینطور که بوسه بر لب ها می داد یه دفعه دیدند افتاد
حسین جان حسین جان



