حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جلسه دوم

 

بحث در رابطه با خطبه ی فدکیّه ی خانم فاطمه زهرا سلام الله علیهاست

خب عرض کردیم این خطبه هم در میان اهل تسنن و هم میان شیعیان روایت شده و معروف هستش

حتّی ابن ابی الحدید شافعی ظاهراََاهل تسنن هست.

ایشون توی شرح نهج البلاغه در زیل نامه ی امام به عثمان بن حنیف به مناسبتی که مسئله فدک

پیش میاد این خطبه رو کامل با اسناد گوناگونش چیکار میکنه؟ تو همون شرح نهج البلاغه میاره

حالا در بین این اسناد یکی از راوی هاعبدالله بن حسن مثنی است

حسن مثنی پسر آقا امام حسن مجتبی علیه السلام که معروف است به حسن مثنی

تو کربلا هم شرکت کرده و منتها شهید نشد جانباز شد و فامیل های مادری او آمدند

و از مَعرکه بیرون بردنش مداواش کردند خوب شد و نجات پیدا کرد و

حالا یه فرزندی داشت بنام عبدالله محضوچرا میگن عبدالله محض؟

بخاطر اینکه نوه ی امام حسن مجتبی است از طریق پدر و نوه ی امام حسین از طریق مادر

بخاطر این میگن عبدالله محض، پدر و مادر هر دو سید‌ سیادت دارن دیگه

و لذا ایشون هم در سلسله ی سند هستش. بعد خدا بیامرزه حاج اقا مجتبی تهرانی

و علمای دیگه هم غالباَََ روایشون رو به سند کی نقل می کنند

سند عبدالله بن محض نقل میکنن روایت کرد عبدالله بن حسن از پدران بزرگوارش

وقتی که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند منع کردن فاطمه از باغ فدک، این خبر به گوش فاطمه زهرا سلام الله رسید

که در این لحظه بی بی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله پیچید عمامه رو دور سرش

حالا خانم چی رو پیچید؟ خِمارها یه چیزی بلندتر از روسری که الان خانم ها می بندند

به سرشون یه چیزی بلندتر و بزرگتر وقتی به سر میبندی سر و سینه رو کاملا می پوشاند.

حالا یه نکته هم بگم اینکه دارد تو کربلا می فرماید چادر از سر مابرداشتن

وقتی اون چادر رو برداشتن این خِمار رو سر آل االله زن و بچه ها دخترا و خانم زینب کبری سلام الله بوده

بعضی ها تصور میکنن وقتی چادر رو از سر اینا برداشتن هیچی دیگه رو سر و صورت اینها نبوده

خیر این تصور غلطی هست خِمار این هست که تو قرآن هم هست

روسری هاشون رو طوری روی سر بیندازند خانم ها که سینه رو بپوشاند

پس خمره تو این ایه جمع اومده که جمعش خمار است که عبدالله حسن داره روایت میکنه

از پدرانش که فاطمه سلام الله این روسری بزرگ رو چیکار کرد؟ کشید روی سرش

حالا به چه طریقی؟ جِلباب نوعی پوشش هست سراسری بوده روی لباس ها می پوشیدند

شاید مثل این عبایی که روی دوش من هست بعد از اون روسری این عبا میاد که شایدم پیراهن عربی بلند بوده

اون حضرت پوشیدند بعضی ها میگن روی این پوشش یه چادر هم قرار میدن

یکی خمار یکی عبا یکی هم چادر بلندی که بعداََ اشاره می کنم می پیچید

وقتی حضرت راه می رفت به پای خانم فاطمه زهرا سلام الله، حالا چرا می پیچید رو هم میگم

بعضیا میگن خانم عجله داشت تو راه رفتن به سمت مسجدکه زود برسه و اِحقاق حق بکند

ادعا بکنه که آقا اینا دزدند دیروز اون عزیز گفت حاج اقا بعضیا میگن این خطبه رو خطبه ی ولایت

اتفاقاََ اسمش رو باید بزاریم فدکیه چون این قصّه اثبات دزد بودن حکومت ابوبکر است

خانم فاطمه سلام الله میخواد این رو اثبات بکنه اینا دزدی کردند

وقتی خانم فاطمه سلام الله تشریف میارن مسجد ابوبکر حدیث جعل میکنه

از پیغمبر حدیث میاره که نه ما انبیاء بعد خودمون چیزی به ارث نمیزاریم

که خود اهل تسنن اینجا میگن خانم فاطمه زهرا قهر کرد از مسجد رفت بیرون

شما به من بگید فاطمه زهرا میخواد بفرماید: اگه حدیث از پیغمبر بود باید قبول می کرد

دیگه اما خانم نمی پذیره و قهر میکنه از مسجد میاد بیرون یعنی دروغ میگه

پس این قصه ی فدک اثبات دو کار کرد. ۱_ دزد بودن حکومت اینها ۲_ دروغگو بودن اینها

ببینید اون ور آبی ها دست گذاشتن رو همین قصه‌میگن این حکومت دزد این آخوندها دروغ میگن. غیر از این هست؟

اگه شما بتونید این رو اثبات بکنید دیگه هیچکس پای حکومت وانمیسه

یا اینکه آیندگان واسه حکومت تره خورد نمیکنه آیندگان که بیان نسبت به حکومت خود زاویه پیدا میکنن

نمونه ش دیگه اونا میگن اینا دروغگو هستن و دزدند تا می تونن میگن

حالا خانم فاطمه زهرا سلام الله با مدرک اومده؛خطبه فدکیه ، اثبات نامشروع بودن حکومت

اون خانمی که از مرد کور چهره می گرفت رو می گرفت بلند شده با این وضعیت اومده مسجد

میان اینهمه نامحرم، از پشت پرده حرف میزنه ولی صداش رو می شنوند

اومده ادعا میکنه اینا دزدند اینا دروغ میگن اینا لکه ی ننگی است برای حکومت ابوبکر و عمر که

نباید از این اسم ها کوتاه بیاییم این یکی از الطاف الهی است

که خانم فاطمه زهرا سلام الله پای این کار می ایستد. ادامه بحث جلسه ی بعد ان شاءالله عرض می کنیم.

آدم هر چی بیشتر اینا رو می شنوه از غصّه بمیره خدا میدونه جا داره

اصلاََ از اصحاب پیغمبر وقتی که میومدن میگفتن این مال ماست شاهد نمی خواستند

جابربن عبدالله اومد گفت آقا فلان مارک که میخواد از فلان جا بیاد مال من است

پیغمبر گفته که بعد ابوبکر گریه کرد گفت اسم پیغمبر اومد یادش افتادم باشه اشکال نداره

عمر فلان چیز که اومد همه رو بده به جابربن عبدالله گفت از جابربن عبدالله

که تو مدرک نمیخوای شاهد نمیخوای میگه همین که اصحاب بگن اصحاب شآن آن ها اجل اینه که

دروغ بگن بخاطر یه تیکه مال بیان شاهد بیارن چطور شد فاطمه زهرا که مال تو دستش بود

و شما کشیدید بیرون میگید شاهد بیار؟ من روضه م این باشه

به فاطمه گفتن شاهدت کیه گفت علی بعد اون نامرد رو منبر گفت

من نعوذباالله زبونم نچرخید بگم به چیز گفتن شاهدت کیه گفت دُمم

که این رو مزحکه کرده بودند انداختن سر زبانشون میگفتن و نقل بازار شده بود

صلّی الله علیک یا فاطمه الزهرا

صلّی الله علیک یا فاطمه الزهرا

صلّی الله علیک یا فاطمه الزهرا

این خانم در نقل دارد وقتی تشریف میارن به منزل آقاامیرالمومنین

وقتی او رو اینجوری می بینند و میخوان یه گزارش بدن به آقا امیرالمومنین

دارد خانم می فرماید علی جان تو مسجد یه چیزهایی به من گفتن که کاش نبودم و نمی شنیدم

ببینیدخانم چی کشیده اونجا چه حالی داشته بهش چقدر سخت گذشته

به فدای تو بشم بی بی جان ان شاءالله عزیزان یه ساعتی تو مدینه جمع بشیم برای خانم فاطمه زهرا گریه کنیم

السّلام علیکِ یا فاطمه الزهرا یابنت رسول الله یا قُره عَین الرسول یا سیّدتَنا وَ مَولاتنا اِنا تَوجهنا وَ استَشفَعنا و تَوسلنا بِکِ اِلی الله و قَدمناکِ بَین یَدی حاجاتنا یا وَجیههَ عِندالله اِشفعی لَنا عندالله…

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *