حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

✨️الحمدلله و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین.

💫داستان گاو کشتن بنی اسرائیل

درخصوص گاو کشتن بنی اسرائیل چند نکته از روایات رو می‌گیم.

به سند معتبر از امام صادق علیه الصلاة و السلام هست یه شخصی از خوبای روزگار علمای بنی اسرائیل

خوا ستگاری کرد یه زنی رو اون زن هم قبول کرد این مرد یه پسر عمویی داشت خیلی فاسق

خیلی بدکار که قبلا این زن رو خواستگاری کرده بود و زنه قبول نکرده بود

پسر عمو حسادت کرد امان از حسادت در کمین او نشست تا او رو کشت و کشته او رو آورد پیش حضرت موسی

گفت این پسرعموی منه که کشته شده جناب موسی علیه الصلاة و السلام فرمود کی او رو کشته گفت نمی‌دونم

کشتن در بین بنی اسرائیل یه مسئله خیلی بدی بوده خیلی بزرگ شمرده می‌شده

بنی اسرائیل جمع شدند پیش حضرت موسی گفتند که یا موسی تو چه مصلحت می‌دونی تو این باب

حضرت صادق علیه الصلاة و السلام می‌فرمایند که اون موقع تو بنی اسرا ئیل یه شخصی بود یه گاوی داشت بعد پسری داشت

خیلی این پسر دسته گل بود مطیع پدر پدر رو خیلی دوست داشت

می‌دونید بازم اینکه اون زمان مبادله کالا به کالا بوده این پسر کالای داشت یه عده اومدند کالای او رو بخرند

حرفاشون رو زدن و مثلا سر اینکه چقدر معامله کنند به تفاهم رسیدند این پسر گفت من برم مثلا کالای خودم رو از انبار بردارم بیارم

این اومد کلید این انبار زیر سر پدر بود پدر هم خوابیده بود وقتی اومد چشمش افتاد به پدر که دید پدر خوابه رعایت حرمت پدر رو کرد

و دلش نیومد پدر رو از خواب بیدار کنه و قید اون معا مله رو زد یه سودی قرار بود از اون معامله ببره

گفت نمی‌ارزه که من مثلا به خاطر این حاضر بشم پدرم رو از خواب بیدار بکنم مشتریا رو جواب کرد

وقتی که مشتری‌ها رفتند پدرش از خواب بیدار شد پرسید که چیکار کردی فروختی مثلا اسبت رو یا مثلا اون چیزی که داشتی رو

گفتش نه سر جای خودشه نفروختم گفت چرا نفرو ختی گفت کلیدش زیر بالش شما بود نخواستم شما رو بیدار کنم

پدر گفت به خاطر اون ربحی به خاطر اون سودی که از تو فوت شد من این گاو رو به تو می‌بخشم

امام صادق می‌فرماید خدا رو خوش اومد از اونچه که او با پدر کرد رعایت حق پدر کرد

به خاطر همین خدای تبارک و تعالی دستور داد بنی اسرائیل را که گاو او رو بخرند و بکشند

که وقتی جمع شده بودند کنار حضرت موسی علیه السلام گریه می‌کردند استغاثه می‌کردند

که مقتول مثلا قاتلش کیه کی او رو کشته حضرت فرمودند که خدا امرمی‌کند شما رو که یک گاوی رو بکشید بنی اسرائیل

تعجب کردند گفتند ما رو ریشخند می‌ کنی مسخره می‌کنی ما مقتول رو به نزد تو آوردیم قاتل رو می‌خوایم تو میگی بقره بکشید گاو بکشید.

حضرت موسی علیه الصلاة و السلام فرمودند پناه می‌برم به خدا از اینکه از جاهلا باشم و استهزا شما رو بکنم

مسخره کردن کار آدم عاقل نیست مسخره کردن کار آدمای جاهله نادون آدم نادونه که می‌شینن مسخره میکنه

من پناه می‌برم به خدا از اینکه نادون باشم فهمیدند خطا کردند بی ادبی کردند

خدمت حضرت موسی گفتند که دعا کن تا خدا بگه که چه گاوی رو ما بکشیم

حضرت موسی علیه السلام از خدا خواست خدای تبارک و تعالی دستور داد که اون گاوی باشه که نه فارض باشه نه بکر باشه

بعد گفتند که بخواه از خدا که چه رنگی باشه خدا فرمود اون بقره‌ی باشه که زرد رنگ باشه

زردیش یه جوری باشه که هرکی نگاه می‌کنه مسرور بشه خوش حال بشه

گفتند از خدا بخواه برای ما بیان کنی که چه صفتی داشته باشه اون گاوه

فرمود از جانب خدا که اون بقره‌ایه که کار نکرده باشه به شخم زدن و به آب دادن زراعت بعد از این عمل‌ها معاف باشه

همون هوایی که تو قرآن بوده و ما هم جلسه پیش خدمتتون عرض کردیم.

گفتند که حالا با این اوصافی که شما فرمودی این گاو مال فلان مرده یعنی گاویه که اون مرد به پسر خودش بخشیده

به پاداش به پاداش نیکی او چون پدر رو احترام کرده این گاو را به پسر زده بعد وقتی به نزد پسر رفتند که بخرن

میگفت نمی‌فروشم مگر اینکه پوستش رو برای من پر از طلا کنید بعد به نزد حضرت موسی اومدند گفتند که اینجور میگه

حضرت موسی فرمود شما رو چاره‌ ای نیست جز از خریدن اون باید برید بخریدحالا شما اونجا مته به خشخاش میزاشتید

یکی پیدا شده حال شما رو بگیره که باید همون گاو کشته بشه من نمی‌تونم دیگه دستور خاص دیگه‌ی بدم

و اون گاو رو خریدن به همون قیمت کشتند گفتند که ای پیغمبر خدا حالا چیکار کنیم.

حق تعالی وحی فرستاد به حضرت موسی که بگو به اونها که بعضی از اون گاو رو یعنی دم اون گاو رو بر مقتول بزنند

و بپرسند که چه کسی او رو کشته دم گاو رو به اون مقتول زدند پرسیدند کی تو رو کشته

گفت فلان، پسر فلان یعنی پسر عموی من که ادعای خونخواهی داره

همین قصه رو همین داستان رو امام رضا علیه السلام هم در یه حدیث صحیحی می‌فرمایند که

بعد حالا من نمی‌خوام تکرار مکررات بکنم فقط این قسمت آخرش که حضرت رضا علیه السلام می‌فرماید که

ببینید نیکی به پدر نیکی به مادر چقدر مهم هست حضرت موسی فرمود

به بنی اسرائیل که این یه درس عبرته نظر کنید که نیکی به پدر و مادر اهلش رو به چه مرتبه می‌تونه برسونه

این دیده پدرش خوابه دلش نیومده پدرش رو بیدار بکنه و لذا مثلا قید اون سود رو زده

خدا این احترامی که این بچه به باباش گذاشته رو پسندیده و چه جوری این پسر رو چه جوری این بچه رو بلندش کرده به نقطه های رفیع رسونده.

 

🎙جهت دریافت صوت 👇

به کانال میثم ذوالقدر در پیام‌رسان ایتا مراجعه نمایید.

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *