حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه چهل و یکم

 

در ادامه کلمات خانم فاطمه طاهره سلام الله علیها می‌رسیم به این عبارت که

حضرت می‌فرماید خدای تبارک و تعالی خوردن شراب رو حرام کرده

خب چرا خوردن شراب چرا حرام شده؟ می فرماید برای اینکه شما رو

از بدی‌ها و پلیدی‌ها بازتون بداره وقتی کسی شراب بخوره

عقلش رو از دست میده چون شراب زایل کننده عقله از بین برنده عقله

وقتی عقل رو از دست داد چی میشه ممکنه دیگه

هر خلاف شرعی ممکنه که از او سر بزند حتی ممکنه که مرتکب قتل هم تو اون لحظه بشه

و روی همین اساس خدای تبارک و تعالی شراب رو حرام کرده و

این سخن خانم هم اشاره به آیه قرآن داره که می فرماید

این یک پلیدی است از عمل شیطان برای اینکه شما از اون پلیدی نجات پیدا بکنید

و خدمتتون عرض بکنم خیلی من دوست یه بحث جداگانه‌ای

یه بحث مفصلی در رابطه با شراب داشته باشم چون ماها گاهی اوقات

خب خودمونو فقط نگاه می‌کنیم اما یک موضوع مبتلا به است

میان خیلی‌ها که حالا اگر شما خودتونو در نظر نگیرید خیلی داره فراگیر میشه

بحث شراب داره فراگیر میشه و هیچ کسی هم از قبح این شراب اطلاعی نداره

یعنی کسی دیگه نمیاد رو منبرها در مورد شراب صحبت می‌کنه

خدا رحمت کنه یه آقای کافی بود و کی بود و اینا بودن

که می اومدن در مورد شراب صحبت می‌کردن که یه عده‌ای حواسشون جمع بشه

الان دیگه کسی در مورد شراب صحبت نمی‌کنه در حالی که

داره خیلی همینجوری فراگیرم میشه حالا من یه چند تا روایت رو آماده کردم که

در مورد شراب بگم که شما هم تو ذهنتون باشه اطلاعات پیدا بکنید

اگه خواستید یه جایی این بحثو مطرح بکنید

پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم ده تا طایفه رو درباره شراب لعن کردند

یکی خود الخمر اولین ملعون خود شرابه یعنی خود این شراب ملعونه

دوم کسی که آب انگور رو برا ساختن شراب می‌فشاره

سوم کسی که درخت خرما یا انگور رو به نیت تهیه شراب قرض می‌کنه

اونم ملعونه کسی که شراب رو می‌نوشه ملعونه چهارمین

کسی که شراب رو آماده می‌کنه تو جام می‌ریزه به شرابخوار تعارف می‌کنه

نفرین شده است کسی که شراب رو در معرض فروش قرار میده ملعونه

کسی که از درآمد حاصل از فروش شراب استفاده می‌کنه ملعونه

راننده‌ای که جعبه‌های شراب رو به مکان‌های مختلف حمل می‌کنه ملعونه

انبارداری که اینا رو تحویل می‌گیره نگه می‌داره تا صاحبانش برسونه ملعونه

انقدر این شراب مورد لعن قرار گرفته و کسی که اینو به دست این و اون برسونه

و مورد استفاده دیگران قرار بده بعد حالا کسانی که شراب می‌خورند

موقع جون دادن اوضاعشون خیت خیت میشه یهو می‌بینی آقا این صورتش سیاه شد و خیلی

این مورد نهی و تو قرآنم میگه نزدیک نماز نشید وقتی شما مستید

حالا مواد مخدر موضوع بحث مون نیست منتها عقل رو ..

ببینید این در خصوصش روایت داریم و در خصوصش نهی داریم و این‌ها

یکی از گناهان کبیره است مواد مخدر اعتیادش اعتیادش اعتیاد پیدا کردنش گناهه

حالا بعضیا هم ابتدائا کسی بخواد مصرف بکنه اونم حرام کردن

بعضیا میگن معتاد شدن به این اشکال داره بعضیا میگن نه

اولین بارش مصرف کنی اشکال داره بله این حالا یه بحثی

الانم صبجه نمیشه خیلی وارد این بحث‌ها بشیم

ولی حالا به هر حال من خواستم بگم که یه چنین بحثی ما داریم

یه روایت از پیغمبر اکرم بخونم و بحثم رو جمع بکنم موقعی که مرد شراب نوشید

پیغمبر فرمود او رو شلاق بزنید و اگر دوباره خورد باز هم او رو شلاق بزنید

اگر بار چهارم باز نوشید او رو بکشید هر کس که به خدا و رستاخیز ایمان داشته

باشه در کنار سفره‌ای که

تو اون شراب خورده می‌شه نمی‌شینه حتی من در روایت دیدم

امام صادق اومده بود توی مجلس بعد یه کسی از این آقایون به جای اینکه آب طلب بکنه شراب طلب کرد

تا گفت آقا شرابت کو آقا بلند شد بلند شد بعد دویدن دنبال آقا

هر کاری کردن آقا رو برگردونن نشد حالا طرف میگه رفته بودیم عروسی

تو عروسی مثلا آوردن من نمی تونستم بلند شم بعضیا خب یه مدلی میگن

آدم نمی‌دونه اون آقا می‌گفتش که می‌دونی همه نکبت‌های من از کجا شروع شد

از اون قطره شرابی بود که از گلوی من رفت پایین خب عقل زائل میشه

خدمتتون عرض بکنم این یه موضوعی که اگر بشه حالا بعداً الان نمی‌شه بعداً سر فرصت در موردش صحبت بشه

مفصل خدا رحمت کنه شهید دستغیب یه بخشی یه دونه ای از اون موضوعات کتابش همین شرابه

که اگه بشه اینا رو دوباره یه مرور بکنیم بازش بکنیم و این‌ها

که شما هم تو جریان باشید حالا بتونیم برسونیم به گوش یک عده‌ای که

خیلی راحت خیلی ها الان رجوع می کنند میگن تو فامیل‌های ما مراسم عروسی

که میشه مثل دلستر میارن می‌ذارن سر سفره و همه

استفاده می کنند این فاجعه است فاجعه خدا رحم بکنه

من رفته بودم یه جایی یه پیرمرده به من گفتم آقا این مردم این شهر پس چرا اینجورین

گفت حاج آقا اینا سفره مهمونیاشو سفره که می‌چینن قبل از نون شراب رو میزارن سر سفره

قبل نون گفتم پس مرد حسابی توقع داری نعمتم برات بیاد

رحمتم براتون بیاد قصه همین میشه بعد آخه یه وضعی بود من رفتم تو اون شهر یه وضعی بود

همینجوری دخترای جوون با وضع بد ریخته بودن بعد پسرای جوون

بعد انتظار داری بشه مدینه فاضله بایدم این باشه

خدا به آبروی محمد و آل محمد به همه ما رحم بکنه

این چیزایی که پیغمبر می‌فرماید خب همشون ملعون اند

روز جمعه است متعلق به آقا امام زمان علیه السلام داره

یه عرض ادب مختصری بکنیم امام زمان علیه السلام فرمودند

یا جداه صبح و شام برات گریه می کنم اگر اشک چشمم خشک بشه

برات خون گریه می‌کنم این روضه رو من براتون می‌گم شما تصور کنید

فرمود فراموش نمی‌کنم اون ساعتی که اسب بی راکبت سمت خیمه‌ها برمی‌گشت این خیلی خیلی تلخه

این اسب شیهه می کشید زین واژگون شده بود

خدا نکنه برای خانواده ای خبر تلخ بیارن بعد این خانواده دیدن

این اسب سر و روش خونین پر از تیر دیدن دویدن گفتن کو سالار ما

هی به این اسب می گفتند کو بابای ما بابای ما چه شد

بعد یک نازدانه ای آمد دستش رو انداخت گردن ذوالجناح گفت

یا جواد ابی به من بگو ببینم بابام رو آب دادند یا نه من که می دونم کشتنش

همه از خیمه ها بیرون دویدن

ولی سالار زینب را ندیدن

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *