اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله والصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد
و آله الطیبین الطاهرین العن الدائم و اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین
برای آقا مون امام زمان علیه السلام دعا کنیم.
نثار آقا امام زمان ارواحنا فداه یک صلوات بلند بفرستید.
شهادت آقا امیرالمومنین به جهت عرض ارادت خدمت اون حضرت هر چقدر که بلدید اون صلوات خوشگل تون رو بلند بفرستید.
خدا بیامرز حاج آقا مجتبی تهرانی رو شبهای قدر که میشد یه روایتی رو غالبا می خوند
که زراره از امام صادق علیه السلام نقل می کنه
حضرت می فرمایند التقدیر لیله تسع … بررسی امور سال آینده و اندازه گیریش شب نوزدهم
ثبتش و ضبطش و محکم شدنش در شب بیست و یکم
امضای اينها شب بیست و سوم ، حاج آقا مجتبی رحمت الله علیه ایشون می فرمودند که
از این روایت فهمیده میشه که دعا کردن خیلی اينجا مهمه و سرنوشت سازه
دعا شب بیست و یکم دعا
چرا ؟ چون در روایات داریم ، دعا اون قضای الهی که حتمی شده رو برمی گردونه
خدا رحمت کنه حاج آقا خسروشاهی رو خیلی سفارش می کرد حتی این اواخر
می فرمود غروب جمعه که میشه قبل از اذان مغرب
به نقل از امام می فرمودند که به شاگرد هاشون توصیه می کردند
این صلوات رو ده بار بفرستید که خدا شما رو از بلاهایی که حتمی شده حفظ تون کنه
فرمودند بلاهایی که حتمی شده دفع میشه حالا منم اینجا عرض می کنم
هرکس یادش موند هر جمعه دم غروب که میشه این صلوات رو بفرسته
خود خانم فاطمه زهرا من در روایت دیدم که غروب جمعه خیلی براش مهم بود
اونقدری مهم بود که کسی رو میفرستاد بالای پشت بام می گفت
هروقت دیدی آفتاب داره غروب می کنه بهم بگو که من دعا کنم
حالا این صلوات رو میگیم هرکسی یادش بود هر جمعه که میشه بفرسته
اللهم صل علی محمد و آل محمد وادفع عنا البلا المبرم من السما انک علی کل شی القدیر
خدایا تو انقدر توانایی داری که بلاهایی که حتمی شده از آسمان سر ما میخوره
اينها رو دفع کنی ده بار این صلوات رو بفرستید
خیلی هم آسونه دو سه بار بگید ، حالا چرا اینو گفتم ؟
بخاطر همون عبارتی که میگه عنا البلا المکرم
بلایی که حتمی شده ، شب بیست و یکم شما می تونید دعا بکنید
که این دوباره برگرده ممکن شب نوزدهم یه چیزهای دیگری براتون اندازه گیری شده باشه
اما شب بیست و یکم قبل از اینکه به امضا برسه با اون دعاهایی که می کنید
اينها تغییر بکنه خیلی حیاتی ، یه مثال :
بابای خونه تو اتاق عمل ممکن از اتاق عمل زنده بیرون نیاد
مادر خونه همش داره دعا میکنه چون میدونه لحظه لحظه حیاتی و سرنوشت سازی
خیلی الآن مهمه الآن لحظه غفلت و بازی نیست همش داره دعا میکنه
من خودم تو این شرایط افتادم ها یه لحظه اصلا غفلت
اگه کسی جلوت آب بیاره با دست پسش میزنی اگه یه کسی برات غذا بیاره
غذا نمیخوری میگی الآن وقت غذا خوردن الآن وقت آب خوردن
الان وقت فیلم دیدن الآن وقت بازی کردن برو کنار
عزیزم تو اتاق عمل داره جون میده من دارم براش دعا میکنم
اما بچه خونه توپ انداخته زیر پاش داره شوت میزنه اینور میدوئه اونور میدوئه
بچه همون باباهه که تو اتاق عمل ها یک ساعت می گذره میاد به مادره میگه
مادر خسته شدیم دیگه نمیای بریم خونه اونهایی که می فهمن شب قدر یعنی چی مثل اون مادر هستن
یه لحظه غفلت نمی کنند از دعا کردن اما منمثل اون اون بچه هستیم
ساعت سه که میشه میگیم اه دیگه تموم نمیشه این شب قدر
خسته شدیم کی تموم میشه بریم بخواییم دیگه
دیگه تکلیف انجام شد دیگه بخوابیم دیگه شب قدره
امورات یک سالتون به این شبها گره خورده تو روایات داریم
حتی قطرات بارون که چقدر بارون بیاد به همین شبهای قدر گره خورده
مقام معظم رهبری امروز صحبت داشتند من یه جمله اش رو میگم
فرمود دعا کار سازه گاهی اوقات سعادت و سرنوشت یک انسان با همین دعاها تغییر میکنه
فرمودند گاهی اوقات سرنوشت یک کشور با یه دعا تغییر میکنه
الدعا سلاح المومن دعا سلاح مؤمن
امشب با دعای شما ممکن فرج امام زمان علیه السلام باشه
با دعای شما ممکن آزادی مردم غزه صورت بگیره
حیف نیست دلمون نمیسوزه قلبمون به درد نمیاد
اگر تو تهران بمب می افتاد یه موشک میخورد بغل گوش خودمون
چهارتا بچه زیر آوار کشته میشدن همین جور بی تفاوت مینشستیم
دعا کنیم برا مردم غزه دعا کنیم برا لبنانی ها دعا کنیم برای مظلومین عالم
آنقدر حیاتی ها انقدر سرنوشت سازه ها برا خودمون هم دعا کنیم
برا همسایه مون هم دعا کنیم برا رفیق رفقا مون هم دعا کنیم
اما آیه ای که خدمتتون میخوام عرض بکنم آیات ۱۳۳، ۱۳۴ و ۱۳۵ سوره آل عمران
من خیلی ساده میگم خیلی اینها بحث داره خیلی اینا نکته داره
اما ساده میگم برای اینکه شماها حواستون پرت نشه
یخورده پیچیده که میشه مخاطب از دست میره ولی من ساده میگم
ان شاءالله خدا زبان مارم نرم بکنه رب شرح لی صدری و یسرلی امری…
این آیات چی میگه ؟ می فرماید که ؛ مردم از همدیگه سرعت بگیرید پیشی بگیرید
در رسیدن به مغفرت در رسیدن به آمرزش امشب شب سرعت
سرعت به سمت آمرزش یعنی هی باید تا سحر بگی خدایا منو ببخش ها
ما یکسال بنده بدی بودیم یه عمر بنده غلطی بودیم
بنده اشتباه بودیم بنده شیطان بودیم بنده نفس بودیم خدایا منو ببخش
پشیمونم عذر میخوام ازت مغفرت مغفرت
حالا عوامل مغفرت چیه بماند یکیش همين دیگه به زبان بگی از خدا بخوای
خدایا منو ببخش تا این درست نشه هیچی درست نمیشه
تا آمرزش خدا نصیبت نشه هیچی نمیاد فایده نداره
یه مثال ، بزرگهای ما به ما یاد دادند گفتن شما یه غذای خوبی درست کردید
حاج خانم خانوم خونه مادر خونه یه غذای خوبی درست کردند تو قابلمه است
میخواد بیاره جلو هر کدوم از بچهها یه بشقاب بکشه میبینه بشقاب ها کثیفه
از دیشب شسته نشده غذا رو تو این بشقاب نمی زاره اول میبره بشقاب رو میشوره مادری که عاقل مادری که دلسوزه
اول میبره بشقاب ها رو بشوره وقتی بشقاب رو شست توس غذا میریزه
تا قلب من کثیف باشه خدا محبت مولا علی رو نمی ریزه
تا قلب من لجنی باشه خدا عشق امام زمان رو نمیاره تو قلبش
باید اول مغفرت بیاد تا بقیه چیزها هم بیاد پس امشب شبی که باید سرعت بگیریم سبقت بگیریم
به سمت چی ؟ هدف اول مغفرت ، هدف دوم و بهشت آقا بهشت هدف ماست
رسیدن به بهشت بهشتی که پهناش آسمانها و زمین است
این بهشت آماده شده برای متقین ، متقین خدایا کیا هستند ؟
خدا ۵ تا خصوصیات برا متقین گفته ، من خواهش میکنم از شما بزرگواران
این ۵ تا رو دقت کنید ببینید شما این ۵ تا رو دارید یا ندارید؟
۱. متقین کسانی هستند که در همه حال انفاق می کنند یعنی همون موقع که پول تو حسابش میاد و حالش خوبه
یه وقتهایی آقا امیرالمومنین فرمودند دنیا دو روزه یه روز با تو یه وقتی گشایش
یه وقتی می بینی وضعت خوبه همون موقع که پول داره انفاق می کنه
هم اون موقع که تنگدست انفاق می کنه در همه حال انفاق می کنه
نمیگه خدایا کمه همين کمت رو هم خدایا من یه چیزیش رو انفاق می کنم
۲. کاظم از کظم میاد تو عرب وقتی مشک پر از آب میشه میخواد بزنه بیرون این بند مشک رو که می بندن میگن کظم
کنایه از اینکه درون بعضیا پر از غضب میشه شدت پیدا می کنه فورا خودش رو کنترل می کنه
تو خونه یه حرفی رد و بدل میشه عصبانی میشه اما یه کلمه فحش نمیده
تو خونه عصبانی میشه اما ظرف و ظروف رو پرت نمیکنه مشت به در و دیوار و صورت بچهها نمیزنه
نگه میداره خودش رو کنترل می کنه متقین اینجوری ان در اوج عصبانیت ضبط نفس می کنند
۳. غیر از اینکه کظم غیض می کنند عفو هم می کنند می بخشند
برای اینکه دلشون کینه نیفته چون گاهی اوقات کظم غیض می کنند
طرف رو عفو نمی کنند نمی بخشند این چه پیامدی میتونه داشته باشه
ممکن کینه بیاد تو دلت مؤمن نباید کینه تو دلش داشته باشه
بزرگواران دوستان توی روایت داریم یکی از کسانی که شب قدر آمرزیده نمیشه کسی که کینه تو دلش باشه
کینه خواهرش تو دلش کینه برادرش تو دلش کینه همسایه
اومدن به برادر گفتن برادر ببخش گفت اون موقعی که منو انداختی تو چاه
من رفتم ته چاه همون جا بخشیدمتون حالا کینه رو نگه دارم سی سال چهل سال
تو دلم بیارم جلو ، کینه قلب رو سیاه می کنه
ببین هم کظم می کنه خودش رو کنترل می کنه هم می بخشه انگار نه انگار
میگه آقا فلانی ما با هم رفیقیم این حرفا چیه می بخشه عفو می کنه
۴. خصوصیت چهارم متقین احسان شونه نیکوکاری شونه
بخاطر اینکه گاهی اوقات طرف مقابل رو تسلیم بکنند میرن احسانم می کنند
شرارت رو ببندن قطعش بکنن میرن احسانم می کنند
ظرف آب رو گرفت دستش آورد داشت می ریخت زین العابدین داشت دستهاشو می شست
یه مرتبه این ظرف آب نمیدونم چی شد نتونست کنترل کنه افتاد انداخت یا چی شد دست آقا مجروح شد
کنیز ترسید فکر کرد الان آقا به حسابش میرسه فورا
قربون امام سجاد بشم کنیزش غلامش اهل قرآن بود
کنیز ترسید برا اینکه حضرت یه وقت عقوبتش نکنه تنبیه اش نکنه گفت
العابدین الغیض آقا فرمود من کظم غیض کردم
گفت والعافین… آقا فرمود من عفوت کردم
گفت والله یحب المحسنین آقا فرمود من تو رو آزادت کردم برو در راه خدا آزادت کردم
۵. آخری خیلی مهمه ، این آخری انقدر مهه که وقتی نازل شد مفسرین میگن
شیطان بزرگ فریاد زد انجمنی از شیاطین رو تشکیل داد
روایت دارم براتون می تونم ها گفت بیچاره شدیم بدبخت شدیم شیطونها گفتند برا چی بیچاره شدیم
گفت آخه یه آیه ای نازل شده ، آقا یه آیهای نازل شده بیچارم کرده
من نمیدونم با این چیکار کنم یکی از شیطانها بلند شد گفت
من میتونم این آیه رو خنثی کنم گفت چجوری می تونی خنثی کنی
گفت اینا رو میندازم تو گناه از این گناه به اون گناه…
گفت نه این فایده نداره دومی بلند شد یه چیز دیگه گفت گفت این هم فایده نداره
شیطان کهنه کاری بنام وسواس خناس بلند شد گفت من بلدم
گفت چیکار میکنی گفت اینها رو با آرزو وعده میندازم تو گناه بعد یاد خدا رو از ذهن اینها میبرم
که استغفار نتونن بکنند وای بر اون بنده ای که نتونه استغفار کنه
گناه میکنه نمی تونه استغفار بکنه حالا بریم سراغ پنجمی
پنجمی انقدر مهمه شیطان انجمن تشکیل داده
۵. کسانی که وقتی که یه گناهی انجام میدن یا به خودشون ظلم می کنند
فورا ذکرالله خدا رو یادشون میارن فوری میگه عجب کاری کردیم
خدا می بینه من جواب خدا رو چی بدم فورا خدا رو یاد میکنه
استغفار می کنه مفسرین میگن کسی که خدا رو یاد بکنه استغفار بگه اصلا به گناه نمی افته که
معمولا گناه کی ها صورت می گیره ، موقعی که خدا رو یاد نمی کنند اینا گناه می کنند
بعد سریع خدا رو یاد می کنند گناه می کنند بعد سریع یاد می کنند خدا رو
خب خدا انقدر مهربونه ادامه اش چی میگه ، و چه کسی که گناه ها رو بیامرزه جز خدا، اصرارم نمی کنند به گناه
اصرار نمی کنند به گناه یعنی چی؟ یعنی گناه کردن بعدش دوباره اونو تکرار نمی کنند
البته امام باقر علیه السلام ذیل این آیه اینجوری می فرماید:
یعنی این که گناه می کنند بعدش استغفار نمی کنند این میشه معنای اصرار بر گناه
پس اگر میخوای اصرار بر گناه نداشته باشی امشب شب بیست و یکم با خدای خودت پیمان ببند
تعهد بده که خدایا بارالها من امسال هر جا پام لغزید هر جا یه اشتباهی کردم
خدایا بارالها پشت سرش استغفار میکنم طلب مغفرت می کنم
خدا بیامرز آيت الله مشکینی رو یه کتابی داره به نام واجبات و محرمات
حاج آقای خسروشاهی خیلی تاکید می کردند که این کتاب رو حفظ کنید
یکی از مسائلش این بود که توبه بعد از هر گناه واجب فوری است
خدا به آبروی محمد و آل محمد توفیق توبه و استغفار رو به همه ما عطا بفرماید
امشب شب شهادت آقا امیرالمومنین علی علیه السلام هست
مثل امروز زهر کاملا دیگه اثر کرده بود به بدن آقا ، تمام بدن آثار زهر بود
بعد حضرت دیگه شروع کرد به وصیت کردن هی مدام پشت سر هم وصیت می کرد
وصیت های بسیار طولانی هم حضرت دارند خیلی
من حالا چندتاشو میگم به یتیم ها سفارش کردند به همسایهها به امام حسن به امام حسین
یه وقتهایی چشم شون رو باز می کردند یاد مصائبی می افتادن که بعد از ایشون به اهل بیت متحمل میشه
و گریه می کردن می فرمودند بعد از من فتنه ها به سوی حسنم به سوی حسینم رو میارن
بعد گاهی اوقات لا به لاش یه روضه هایی هم می خوندن
می فرمودند حسین جان صبر کن تو شهید امتی تو شهید این امتی حسین جان
یه وقتهایی هم می گفت حسن جان حسین رو به تو می سپارم ها
علامه مجلسی عمه اینها رو آورده بعد سفارش کرد گفت حسن جان
اینجاش خیلی تلخ خیلی سخت ببینید عزیزان ما برا امیرالمومنین تو کل سال شاید همین یه شب رو
بتونیم عزاداری بکنیم خیلی دلم میخواد یه خورده از مظلومیت امیرالمومنین بگم
یه جمله از جورجورداق بگم میگه خدایا ما حاضریم تمام دنیا رو بدیم
تمام ذخایر عالم رو بدیم همه رو بدیم که تو دوباره علی رو به ما بدی
اما دوباره مثل علی زاده نمیشه تمام مادرهای دنیا عقیم اند تا بتونن یدونه مثل مولا علی رو بدنیا بیارن
حالا مظلومیتش خیلی زیاده علامه امینی می فرمود دوست دارم برم
تو بیابونها برا مظلومیت امیرالمومنین زار زار گریه کنم
اگه میخوای مظلومیت مولا رو بدونی این یه تیکه رو خوب گوش کنید
فرمود حسن جان ، یا امیرالمومنین این جمله رو حول و هوش سی سال قبل بچههای شما
از زبان مادر شنیده بودند حالا چی شده شما دوباره این جمله رو میگید
خانم شما که این جمله رو سی سال پیش گفته بود بخاطر این بود که می خواست به همگان بفهمونه
که من به این وضعیت کنونی جامعه راضی نیستم من به این شرایطی که پیش اومده
علی من خانه نشین شده من راضی نیستم میخواست اینو فریاد بزنه که شد
همین الان هر کدوم از این بچه ها که جلو نشستن بلند بشن بگن
قبر فاطمه زهرا کجاست میگه نمیدونم میگن چرا قبر فاطمه زهرا معلوم نیست میگه خب خانم دلش شکسته بود
ناراضی بود از وضعیتی که اون موقع بود میخواست ناراضی بودنش رو نشان همگان بده که داد
اما سوال من اینه که علی جان شما چرا ؟ شما چرا می گید غسلنی بالیل…
شما مگه خلیفه مسلمین نیستید مگه شما حاکم بر عالم اسلام نیستید
پس چرا می گید شبانه غسلم بده شبانه کفنم کن شبانه دفنم کن
قبر من معلوم نشه حسن جان حسین جان چهار تا قبر در فلان جا درست کن
حسن جان یه ناقه روش یه تابوت بزار بفرست بره سمت مدینه
نزار کسی بفهمه قبر من کجاست علی جان قربونت برم برا چی این حرفا رو میزنی
فرمود حسن جان آخه یه عده از بنی امیه هستند یه عده از خوارج هستند
که اگر بدانند قبر من علی کجاست قبر من علی رو نبش می کنند
بدنم رو از توی قبر بیرون میارن نگم دیگه چیکار می کنند..
باران رحمتم داره میاد ان شاءالله اشک چشمهای شما هم نازل بشه
خدای تبارک و تعالی رحمتش دو چندان بشه
من امروز ظهر یه جا منبر بودم گفتم بابا اگه بابای شما از دنیا میره بی تفاوت می شینید
الان هرکسی تو مجلس هست صورت بالاش رو یه لحظه در نظر بیاره
خدا میدونه همین که صورت بابا در نظر میاد قلب آدم یه طوری میشه اشک جاری میشه
کدوم بابا تو این عالم به پای امیرالمومنین میرسه در مهربانی اون دانشمند مسیحی میگه
وقتی مدح امیرالمومنین رو می خوندم انقدر گریه کردم از اشک چشمم این کاغذهایی که
زیر دستم بود همه متورم شد که شیر خدا علی مرتضی به بچه یتیم که میرسه
برا اینکه دل بچه یتیم رو بدست بیاره چهار دست و پا میشه بچه رو میزاره رو پشتش انقدر دور خونه می چرخه
می چرخه تا این بچه یتیم پشت مولا خوابش ببره
بعد بچه رو آروم میزاره زمین، یا امیرالمومنین ما هم بیمار توایم
آقاجان یه نگاهم امشب به ما بکن اصلا من که دعام شاید انقدر پیش خدا کار زشتی کرده باشم
گناه کرده باشم از اونهایی باشم که خدا دوست نداشته باشه صدامو بشنوه
اما یا امیرالمومنین صدای تو رو خدا خیلی دوست داره تو دعا کن برا ما
یه دعایی بکن تو رو به حق خانومت فاطمه
من هر چی به ذهنم میاد میگم آقا سعید دیشب بهم گفت که از چی بخونی
گفتم خدا شاهده نمیدونم اصلا نمی فهمم هر چی که به نظرم میاد میگم
گفتن آقا شما بهترین لحظه عمرت کجا بود فرمود اون ساعتی که پیغمبر دست منو گرفت و بلند کرد
من کنت مولاه فهذا علی مولاه
گفتند آقا بدترین لحظه عمرت کجا بود یهو بغض گلوشونو گرفت
یهو اشک جاری شد فرمود اون ساعتی که همسرم بین در و دیوار بود
اون ساعتی که فاطمه من منو صدا می کرد سخت ترین و تلخ ترین لحظه عمرم بود
اون رفیق دیگه رفیق اومده پیش امیرالمومنین هی داره سوال میکنه میگه آقا بگو ببینم
شما بالاتری یا آدم شما بالاتری یا ابراهیم یکی از سوالاتی که کرد این بود
شما بالاتری یا نوح فرمود من بالاترم گفت چرا آقا فرمود
بگو ببینم مگه با نوح چیکار کرده بودند نفرین کزد تمام عالم رفت زیر آب
اما جلو چشم من علی ناموسم رو زدند تازه ناموسم خواست نفرین کنه
من نگذاشتم گفتم سلمان خودتو به فاطمه برسون بگو نفرین نکن
تو پدرت رحمت مادرت رحمت خودت رحمت فاطمه جان نفرین نکن
فرمود حسن جان جلو تابوت رو رها کنید جبرئیل میاد میکائیل میاد میبرن
عقب تابوت با شما هر جا که دیدید جلو تابوت رو گذاشتن رو زمین
شما هم بزارید زمین بعد تابوت رو کنار بزارید که به زمین بخوره یه قبری معلوم میشه
اون قبر رو پدرم حضرت نوح درست کرده همه چیزش آماده است منو داخل قبر بگذارید
وصیت ها کردند حضرت جملاتی فرمودند اینها رو نمیخوام بگم
فقط یه تیکه اش رو میگم حضرت فرمود یه لحظه برگشتید
می بینید یک پارچه ای روی بدن من هستش امام حسن می فرماید
من از بالای سر این پارچه رو کنار زدم دیدم حضرت آدم حضرت نوح حضرت
خود حضرت ختمی مرتبت پیغمبر اکرم بالای سر
امیرالمومنین نشستند و دارن صحبت می کنند و سخن میگن
امام حسین می فرماید از پایین پا من پارچه رو کنار زدم دیدم
مادرم زهرا حوا و همینطور چندین زن نورانی دارن برا بابام علی نوحه سرایی نی کنند
صلی الله علیک یا امیرالمومنین
صلی الله علیک یا امیرالمومنین
به فدای اون لحظه ای بشم که امیرالمومنین همینجوری
داشتند خاک روی قبر می ریختن داخل قبر رو پر از خاک کردن
چه حالی داشت امام حسن چه حالی داشت امام حسین
واقعا هم باید عزیزان باید همین باشه یکی که پدر از دست میده
باید همین شکلی سریع بابا رو دفن بکنند خاک بریزن قبر رو پر کنند.
اما لایومک یومک یا اباعبدالله اسبهاشون رو نعل تازه زدن
جلو چشم زینب و جلو چشم سکينه و دخترها
روی اون بدنی که سر نداشت روی اون بدنی که عریان… یا الله
اومدن پیش ابن زیاد گفتن به ما انعام بده طلب زیادتی کردند
گفت مگه شما چه کردید گفتن امیر ما اسبها مونو نعل تازه زدیم
روی بدن حسین فاطمه یه کاری کردیم پشت و سینه او یکسان شد
یه وقت دید زینب بیاد صدا بزند اانت آخی آیا تو برادر منی
حسین جان حسین جان…