بسم الله الرحمن الرحیم
?حلیه المتقین
?جلسه صد و دوم
در رابطه با خواب و اقسام خواب صحبت میکنیم.
امام صادق علیه السلام فرمودند : رویا یا خواب دیدن سه جوره ؛
یه نوع از خوابها بشارت خدا هستش برای مومن
دومین نوع از خوابها ترسانیدن شیطانه و از طرف شیطان و باعث پریشونی میشه
و نوع سوم همون خوابهای تو روایت دیگهای هستش که میفرمایند: خواب دروغ که اثرش ظاهر نمیشه خوابیه که در اول شب ظاهر نمیشه .
مثلاً شما ساعت ۸ خوابیدی ساعت ۹ تا ۱۰ خواب میبینی معمولاً این خوابها تعبیری نداره.
اما خواب راست خوابیه که در یک سوم آخر شب یعنی قبل از اذان صبح مثلاً ۲ شب
اگر این خواب دیدی خوابهای راسته که موقع نزول ملائکه دیده میشه.
خوابی که به هنگام سحر میبینید خواب راسته انشاالله تخلف هم نمیکنه از تعبیر
مگر اینکه خوابی که شما دیدید ۲ شب یا ۳ شب شما در حال جنابت بودی و این مانع بشه
یا بی وضو خوابیدی اون خوابو دیدی مثلاً خواب دیدی که تو راه کربلایی چون بی وضو خوابیدی یا به تاخیر میفته یا انجام نمیشه.
یا اون ذکری که باید پیش از خواب میگفت رو نگفته باشه در این صورت یا خواب محقق نمیشه یا با تاخیر محقق میشه.
یادت باشه که انشالله وقتی میخوای بخوابی وضو بگیر خوابها تحقق پیدا کنه.
امام صادق علیه السلام فرمود : خواب مومن صحیح هستش چون نفسش پاکیزه است و یقین مومن درسته.
روحش وقتی از بدنش جدا میشه با ملائکه ارتباط میگیره ، خواب این مومن به منزله وحی میمونه.
در یه حدیث دیگه هستش که وحی بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قطع شد
ولی خواب های بشارت دهنده قطع نشد و وجود دارد. توی یه روایتی هست که خوابهای راست یک هفتادم پیامبر خداست.
در یک روایت دیگه هستش که خواب مومن در آخرالزمان دلالت یک جز پیغمبری هستش یعنی اهمیت زیادی دارد.
در یه روایت دیگه هستش که امام رضا علیه السلام فرمودند :
حضرت رسول صبح که بلند میشد میومد توی مسجد به اصحابش میگفت کسی خواب بشارت دهندهای دیده؟
نبی مکرم فرمودند : در آخرالزمان خواب مومن دروغ نمیشه و هرکی راستگوتره خواب اون
پیغمبر فرمود هر کسی من رو توی خواب ببینه چنانکه من رو در بیداری دیده میمونه
چون شیطون نمیتونه به شکل من در بیاد. بی شک خوابهای راست یک جز از ۷۰ جز پیغمبری هستش .
در حدیث معتبر هست اینکه امام باقر علیه السلام فرمود :
کسی از حضرت رسول در مورد این آیه سوال کرد ، لهم البشرا فی الحیات دنیا و فی الآخره حضرت فرمود ؛
بشارت زندگانی دنیا همین خوابهای نیکو هستش که مومن در دنیا میبینه و به اون بشارت پیدا میکنه و شاد میشه.
این مطلب رو عرض بکنم هم که خیلی جالبه ، سر خوابهای خوب و خوابهای پریشان چیه ؟
توی یک روایتی از حضرت صادق پرسیدند که چرا گاهی اوقات مومن خوابی میبینه ولی اثری از اون رادر بیداری نمیبینند؟
حضرت فرمود : وقتی مومن به خواب میره روحش به آسمون حرکت میکنه
اونچه را که روح اون در آسمان میبینه حقه اثرش در محل تبدیل اون ظاهر میشه
اونچه را که اونجا بمونه ظاهر میشه و اونچه را که در زمین و هوا میبینه در ملکوت نمیبینه پریشونه.
پس خواب رو تو ملکوت ببینی ظاهر میشه توی زمین و هوا ببینی خواب پریشانیه.
میگه آیا روح مومن کامل به آسمان میره و چیزی از اون در بدنش باقی؟
فرمودند که اگر اینطوری باشه که میمیره ، گفتن یه مثالی بزنید که ما بفهمیم حضرت یه مثالی زد و فرمود :
مثل خورشیده که خودش توی آسمونه و روشنایی و شعاعش توی زمینه.
بنابراین اصل روح توی بدنه مثل خورشید و پرتویی از این روح به آسمون میره.
از حضرت امیر روایت که فرمود : هر وقت مومن به خواب بره روح او را نزد عرش پروردگار میبرند و اونچه را که در اونجا ببینه حقه و اونچه را که در بازگشت در راه ببینه خواب پریشونی هستش.
در حدیث معتبر امام صادق علیه السلام فرمود: شخصی هست به نام هزع هر شب شرق تا غرب عالم رو با بدن خودش پر میکنه
به خواب مردم میاد و به همین جهته که مردم خواب پریشان می بینن.
دو تا مسیحی اومدن پیش ابوبکر و از ابوبکر سوال کردند و هرچی میپرسیدن نمیتونست جواب بده
مولا علی علیه السلام اونجا حضور داشتند و به پرسشهای اون دو نفر پاسخ دادند
از جمله اون پرسشها این بود که علت خوابهای راست و دروغ چیه؟
حضرت فرمود که خداوند روح رو خلق کرد و برای اون سلطهای قرار داد که اون سلطه نفسه.
هنگامی که انسان به خواب میره روح خارج میشه و سلطهاش در بدن میمونه
روح به گروهی از ملائکه و جنیان برخورد میکنه. خوابهای راست از چیه؟
از ملائکه و خوابهای دروغ از جنیانه. این جوابی بود که امیرالمومنین به اون دو تا مسیحی داد.
در حدیثی از امام باقر هستش که حضرت رسول فرمود :
خواب مومن در بالای سرش در میان زمین و آسمون پرواز میکنه تا خودش اون رو برای خودش تعبیر کنه
یا دیگری بیاد این کار رو انجام بده همونجوری که تعبیر میشه انجام میشه.
بنابراین خواب خودتون رو برای آدم عاقل بازگو کنید و به جز اون برای کس دیگه بازگو نکنید.
یا نگید یا اگر میگید پیش کسی بگید که عاقله؛حسود نیست کینه نداره.
تو حدیثی هستش که زمانی رسول خدا در منزل نبودن زنی که همسرش توی سفر بود خواب دید
که ستون خونش شکست اومد خوابش رو به حضرت بیان کرد و حضرت فرمود که:
شوهرت به سلامت از سفر بر میگرده. بار دیگه شوهرش رفت به سفر این زن همون خواب رو دوباره دید اومد برای پیغمبر بازگو کرد
و پیغمبر همون جوری دوباره تعبیر کرد شوهرش هم به سلامت برگشت .
برای بار سوم شوهرش به سفر رفت این زن دوباره و سه باره این خواب رو دید اومد و برای رسول خدا دوباره بگه که حضرت منزل تشریف نداشتند
و اون خواب رو به عایشه گفت عایشه هم تعبیر کرد و گفت که شوهرت میمیره شوهرش مرد.
وقتی این خبر به پیامبر رسید گفت چرا برای اون زن تعبیر خوبی نکردی عایشه؟ تعبیر خواب حضرت رسول در حدیث اومده
که در خواب دیدم که ظرف شیری دستم دادن انقدر خوردم که شیرها از میان ناخنهام بیرون اومد
پرسیدند که آقا چگونه تعبیر کردی؟ حضرت فرمود به علم و دانش.
خوب تعبیر کنید خوابها رو حضرت به این صورت تعبیر کرد. در حدیثی هستش که کسی خدمت امام صادق رسید
عرض کرد که خواب دیدم آفتاب فقط روی کلم میتابه روی بدنم نمیتابه
حضرت فرمود : نور ساطع و دین کامل نصیب تو میشه ، اگر آفتاب همه وجودت رو فرا میگرفت
در دین حق غوطه ور میشدی ایشون گفتش که بعضیا خواب من رو به پادشاهی تعبیر کردند
حضرت فرمود : کدوم یکی از اجدادت پادشاه بودند که همچین خیالاتی کردی؟
و کدوم پادشاهی بهتر از دین حق. تو حدیثی هستش که محمد ابن مسلم به امام صادق گفت
که خواب دیدم که وارد خانه شدم همسرم گردوهای فراوانی شکسته بود و اونها رو ریخت روی سر من
حضرت فرمود ازدواج موقت خواهی کرد و همسرت خبردار میشه و لباسهای نوئی که توی بدنت هستش رو تیکه تیکه میکنه.
حضرت فرمود که پوست گردو به منظره لباسه. بعد محمد ابن مسلم میگه که صبح جمعه بود که لباسهای نو پوشیدم
و بر در خانه نشستم یهو دیدم که یک خانم داشت رد میشد با خانم سلام علیک کردیم و آشنا شدیم
و با اون ازدواج موقت کردم خانومم متوجه شد اومد سراغ ما و زن فرار کرد و خانومم هم پرید و لباسهای من رو پاره کرد.
دیدم که تعبیر امام درست در حدیث هستش در روایت هست که کسی گفتش که خوابی دیدم که خیلی میترسم
در خواب دیدم که دامادی داشتم که از دنیا رفته بود دیدم که دستش رو گردن من انداخته میترسم که بمیرم حضرت فرمود:
هر صبح و شام در انتظار مرگ باش و از آن گریزان مباش ولی معانقه با مردگان نشانه مرگ نیست بلکه نشانه طول عمر
گفت اسم دامادت چی بود ؟ گفت حسین گفت پس زیارت امام حسین نصیبت میشه.
در حدیثی از امام صادق هستش که هر کس در خواب ببینه که در حرم باشه گر ترسان باشه در امان میمونه.
در حدیثی هم هستش که کسی به امام صادق عرض کرد که چوبی در دستم هست
حضرت فرمود که ؛ آهن هم در سرش بود ؟ او گفت نه
آقا فرمود : اگر سرش آهن داشت خدا به تو پسر میداد حالا که سرش آهن نداره پس خدا به تو دختر میده؛
یعد یه خورده صبر کرد و حضرت فرمود که این نیزه چند تا بند داشت
گفت ۱۲ تا بند بعد حضرت فرمود که خدا به تو ۱۲ تا دختر میده.
حدیث دیگهای هم هستش که کسی خدمت امام صادق رسید عرض کرد که خواب دیدم از شهر کوفه بیرون رفتم
و در یه مکانی معروف کسی رو سوار بر اسب چوبی دیدم و او رو که میدیدم میترسیدم
حضرت فرمود که تعبیرش اینه که میخوای سر کسی رو شیره بمالی ،
از خدا بترس و مرگ رو به خاطر بیار و این کار رو نکن. سوال کننده گفت که گواهی میدهم که دانش عظیم و فراوانی خدا به شما داده
خدا از معدن علم بهرهمندتون کرده ، بله آقا من همسایهای دارم که مزرعهاش رو میخواست بفروشه و مشتری نداشت
و من میخواستم اون رو به قیمت پایین ازش بردارم تعبیر شما درسته.
روایت صحیح و معتبر هستش که امام رضا فرمود :
بسیاری از اوقات خوابی میبینم و اون رو برای خودم تعبیر میکنم خواب به همون صورتی هست که تعبیر کردم واقع میشه.
یاسر خادم به امام رضا عرض کرد که خواب دیدم که ۱۷ تا شیشه در میان قفسهای بود یه مرتبه قفسه افتاد و شیشهها شکست
حضرت فرمود که اگه خواب تو راست باشه باید یکی از اهل بیت و خویشان من ۱۷ روز پادشاه بشه و همینطور شد.
روز شنبه هستش و متوسل میشیم به آقا علی اصغر انشاالله که به ما یه نگاهی بکنند
آقا دیگه در کربلا بعد از کلی جنگیدن تکیه بر نیزه زدن آیا کسی هستش که به من کمک کنه؟ یهو صدای ناله و شیون از خیمهها بلند شد آقا فرمود مگر من نگفتم تا من زنده هستم بلند بلند شیون نکنید.
خانم از خیمه اومد بیرون و عرضه داشت چه کنیم که بچهای هست توی خیمه که نزدیک سه روزه آب نخورده
امام حسین فرمود بچهام رو بیارید من باهاش وداع کنم اما تا دید دیگه نتونست بچه رو وزنه
آقا اباعبدالله گفته بزار براش یه کاری بکنم گفت بزار ببینم میتونم یه رویی بندازم که این بچه داره هلاک میشه
بردش بلندش کرد جلوی لشگر
اصغر من کی به زبان آمده
حرمله با تیر و کمان آمده
بلبل من لباش ترک خورده بود
تیرش نمیزدید خودش مرده بود
حسین جان