بسم الله الرحمن الرحیم
✨️الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله و سلم
?داستان حضرت آدم علیه السلام
در خصوص رحلت حضرت آدم علیه السلام بحث میکنیم
اون جناب فرزندان خودش رو از مردان و زنان جمع کرد و گفت که فرزندانم خدا وحی کرده به سوی من
که یا آدم تو را از دنیا میبرم امر کرد که وصیت کنم به سوی بهترین فرزندانم که هبت الله است
خدا او رو پسندیده خدا او رو اختیار کرده برای من و شما بعد از من
پس بزرگواران انتخاب وصیدبا خداست همانگونه که انتخاب نبی با خداست
این رو خدا بر عهده داره فرمود بشنوید سخن هبت الله رو از او اطاعت کنید
که او وصی من و خلیفه من هست بر شما
گفتن پدر جان شنیدیم و اطاعت میکنیم و مخالفت او رو نخواهیم کرد
فرمود تابوتی بسازند تابوت ساخته شد علم خودشون را اسما و وصیت رو در اون قرار دادند
این رو به هبت الله سپردن فرمودند پیامبری خواهد آمد به نام نوح که قوم او به طوفان غرق خواهد شد
این فرزندان رو بر حذر داشت از قابیل ملعون که او مترصد فرصتی هست که از کوه پایین بیاد
اراده قتل وصی رو داره از اول محرم بیمار شدند در بستر بیماری افتادند
۱۰ روز حال ایشون اینطور سپری شد ۱۱ محرم رحلت کردند از دنیا رفتن
تو این ایامی که بیمار بودند وصی خودشون رو دوباره صدا زدن
هبت الله که همون شیث باشه مطالبی دیگری رو فرمودند
از جمله اینکه من درختی از بهشت که درخت خرما باشه به این انس داشتم در دنیا
وقتی از دنیا رفتم ترکهای از این رو بردار دو حسه کن و این رو در کفن من قرار بده این سنتی بود در فرزندان حضرت آدم
در جاهلیت فراموش شد پیامبر این رو دوباره احیا کرد
که یه چوب تر و تازهای رو دو قسمت بکنن این رو در کفن میت قرار بدن
حضرت آدم علیه السلام فرمود وصیت من زیر سر من هستش که در این وصیت من اثر علم و نام بزرگ خدا هست
هر آنچه که تو به اون محتاج باشی در این هست
حضرت آدم به شیث گفتش که خواهش میوهای از میوههای بهشت رو دارم
از کوه حدید بالا رو ملائکه رو که دیدی سلام من رو برسون بگو پدرم بیمار هست از شما هدیهای میطلبه از میوههای بهشت
جناب شیث بالا آمد جبرئیل رو دید جبرئیل ابتدا به سلام کرد
گفت کجا میری ای شیث گفت تو کی هستی ای بنده خدا
گفت من روح الامینم جبرئیلم
پدرم بیمار است من رو به سوی شما فرستاده
شما رو سلام رسونده از شما خواهش میوههای بهشتی رو داره
جبرئیل گفت درود و رحمت خدا بر پدر تو پدر تو همینک از دنیا رفته
خدا در این مصیبت اجر عظیم به تو میده صبر نیکو کرامت کرده
وقتی برگشتن دیدن بله پدر چشم از جهان بسته حضرت شیث وصیت پدر رو برداشت از زیر سر
این رو به شکم خودش بست جبرئیل گفت یا شیث چه کسی مثل توئه خدا به تو کرامت عطا فرمود
خدا به تو پوشاند لباس عافیت رو به جان خودم قسم میخورم که خدا تورو مخصوص قرار داده از جانب خودش به امر بزرگی
به تعلیم جبرئیل شیث شروع کرد به غسل دادن پدر
پدر رو کفن کرد اون چوب رو از خرما برداشت درخت برداشت و در کفن پدر قرار داد
نماز خواستن به جا بیارن جبرئیل ملائکه رو به صف کشید و شیث وقتی که جبرئیل رو دید به جبرئیل گفت
شخصیتی مثل شما باید وایسه امامت بکنه
جبرئیل هم گفت ما بر پدر تو سجده کردیم حالا چه جوری بر وصی او جانشین او امامت کنیم
ما به تو اقتدا میکنیم حضرت شیث وایساد و ملائکه پشت سر او نماز میت خوندن به ۷۰ تکبیر
و وقتی نماز تمام شد پدر رو در قبر قرار دادند ملائکه به آسمان روانه شدند
که اینجا گریه شیث بلند شد فریاد برآورد یا وحشتا جبرئیل برگشت گفت چی شده چرا گریه میکنی
خدا با توئه تو رو وحشتی نیست خدا مونس توئه ناراحت نباش
گمان خودت رو به خدا نیک قرار بده خدا در مقام لطفه و بر تو مهربانه
وقتی که حضرت جبرئیل با ملائکه به آسمان رفت شیطان و قابیل خیلی خوشحال شدند
سازها و ملاهی رو پیدا کردن و شروع کردن دمیدن
و لذا مردم به لهو و باطل از اینها لذت میبرند
حضرت آدم علیه السلام در کوه ابوقبیس دفن شد و یک سال و ۱۵ روز بعدش خانومش حوا از دنیا رفت
او هم در کنار حضرت آدم علیه السلام دفن شد
و تا زمان طوفانی که آمد سیلی که آمد و حضرت نوح علیه السلام وقتی سوار بر این کشتی شد
در خانه کعبه طواف کرد تابوتی که حضرت آدم علیه السلام در اون بود استخونهای حضرت آدم در اون بود رو برداشت
داخل کشتی قرار داد و این تابوت رو در نجف اشرف دفن کرد
حضرت آدم علیه السلام بحثش پایان میپذیره اینجا
وصی او حضرت شیث میفرمایند که عمر او ۹۱۲ سال بوده
ایشون هم وقتی که بیمار شدن در کنار پدر دفن شدن بعد از شیث فرزند او انوش وصی شد
او هم فرزندی بسیار نیک بود متقی و پرهیزکار تا زمان حضرت ادریس علیه السلام.
مطالبی که عرض خواهیم کرد در جلسه آینده در خصوص جناب ادریس هستش.
?جهت دریافت صوت ?
به کانال میثم ذوالقدر در پیامرسان ایتا مراجعه نمایید.