حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جلسه چهاردهم

در رابطه با حدیث معرفت آقا امیرالمومنین صلوات الله علیه به نورانیت، صحبت می کنیم.

می رسیم به این فَقرات که حضرت خطاب می کند دو سه مرتبه یا چهار مرتبه که

نمیدونم چند مرتبه، یاسلمان ویا جندب از این فهمیده میشه که وقتی یه کسی داره

صحبت می کنه مخاطب رو چیکار باید بکنه؟ صدا کنه یه وقتا می بینی

مخاطب فرو میره تو مطلبی این رو باید به خودش بیاری و دوباره صدا زدن

حواست هست که بعد اون ها هم خیلی قشنگ، حضرت می فرماید یا سلمان یا جندب

بعد اون ها میگن لبیک یا امیرالمومنین، جانم ما سرا پا گوشیم ما حواسمون هست

خب حضرت می فرماید: پیغمبر شد ذکر، کجا آمد ذکر؟ همون ذکری که خدا تو قرآن گفته

خدا تو قرآن چی گفته؟ آی مردم آی خلایق، من خدای تبارک و تعالی به سوی شما ذکر نازل کرده

ذکر یعنی توجّه ذکر یعنی یاد، حقیقت ذکر چیه؟ ذاکر کیه؟ ذاکر کسی که ذکر میگه

این در اثر ذکر گفتن یک مرتبه خودش رو حاضر ببینه نزد ذکرشونده

اینقدر ذکر بگیری که این حس برات درست بشه که خودت رو در پیشگاه حق تعالی حاضر ببینی

عبارت هست که امام صادق علیه السلام اینقدر گفت ایاک نَعبد و ایاک نَستعین

یه مرتبه حضرت افتاد حضرت فرمود: اینقدر ذکر رو تکرار کردم و این ذکر رو

از خدای تبارک شنیدم به یه غریب مضمونی شما اینقدر بگی لاحول ولا قوه الا بالله

یه مرتبه خودت رو در پیشگاه حق تعالی ببینی برسی به اینجا این حقیقت ذکر است.

خب این مرحله ی اولش هست مرحله ی دومش چیه؟ اینقدر ذکر رو تکرار کنی

بستگی داره چه ذکری باشه بی عدد باشه با عدد باشه، بعضی ذکرا رو باید ۶۶ مرتبه بگی

یا ۷۷ مرتبه باید بگی، بعضی ذکرها هم بی عدد هست. مثلاََ رسیدی به اینجا اینقدر بگو یا رب، یا رب، یارب

تا نفست این بی عدد هست. ولی اگر شما اهل ذکر باشید به حقیقت ذکر برسی

مرحله ی اولش اینه حضور شما در نزد ذکرشونده مرحله دومش فانی بشی خودت رو نبینی

همون حالتی که برای امام صادق علیه السلام پیش اومد به یک مرتبه این جمله رو

گویا از خود حق تعالی داره میشنوه این ذکر حقیقتش نهایتش خود پیامبر اکرم

محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم است. حاج آقا با یه روایت من سر و تهش رو هم میارم

پیغمبر فرمود هرکس منو ببینه این میشه ذکر، ذکر یعنی یاداوری دیگه

ذکر یعنی چیزی که تو رو برسونه به خدا پس تمام اون ذکری که خدا نازل کرده بود

آقا رسول خداست اونی که به تمام معنا در این ذکر حقیقت ذکر آقا رسول خدا

اونی که به تمام معنا در این ذکر فانی شده آقا امیرالمومنین یعنی هیچکسی

مثل امیرالمومنین فانی در این ذکر نشد اگر تونستید به حقیقت ذکر برسید

اگر تونستید فانی در ذکر بشید یه حالاتی براتون درست میشه میدونید چه حالاتی

براتون درست میشه شما علم بلایا پیدا میکنید علم معانی قران پیدا میکنید

یعنی توالد و تناسل وفیات و یعنی میتونی بفهمی که مثلا پشت دیوار چیه

اینور چه خبره اونور چه خبره مثلا این کی از دنیا میره ، حاج شیخ جواد خدا بیامرزتش

ایشون پای منبرش خیلی نشسته بودیم یه بار نشسته بودیم گفتش که من رفته بودم

پیش آقای بهجت رحمت الله علیه گفتش که من رفته بودم پیش آقای بهجت

گفت شیخ جواد میخوای بهت بگم کی به دنیا اومدی کی از دنیا میری چجوری از دنیا میری

آقای بهجت به من گفت چجوری از دنیا میری و فلان اقای بهجت گفته بود

علم منایا و علم چی و اینا رو همه رو پیدا میکنیم در نتیجه ی ذکر

حالا میگه این ذکر رو بگو به این می رسی به اون میرسی

ذکر مراتب داره دیگه ببینید حالا امیرالمومنین می فرماید پیغمبر ذکر، منم فانی در ذکرم

هر جا پیغمبر می رفت دنبالش می رفت نگاه از جمال آقا رسول الله و رسول الله نگاه از جمال امیرالمومنین برنمی داشت.

حالا اینکه اینطوری شد نتیجه ی ذکر است. پس به من داده شد علم منایا و اسرار و رموز و اینها

و علم بلایا ببینید حجربن عدی میگن علم منایا و بلایا داشته

در احوالات حجربن عدی میگن از ضعیفان شیعه ی امیرالمومنین بود میثم تمار که اونم داشت

میگن سوار کشتی بود می رفت یهو بادی وزید رو کرد به اونا که تو کشتی بودن گفت

این باد داره خبر میده از مرگ معاویه، گفتن میثم این حرفا چیه؟ نشستی تو کشتی و

یه بادی اومد خورد تو کله ت بعد میگی این باد خبر میده از مرگ معاویه

گفت به هر حال من گفتم اومدن و بعد چند روز خبر رسید معاویه به درک واصل شده

دیدن همون روز و همون ساعتی هست که میثم خبر داده بود.

این نتیجه ی ذکر است اگر فانی بشی در امیرالمومنین تو هم به این درجه و رتبه و مقام می رسی ان شاءالله.

به فَصلُ الخطاب می رسی چیزی که همه چیز باهاش تمام میشه

خب دیگه چی به من داده شده؟ علم قرآن داده شده حالا علم قرآن هم یه چیز عجیبیه

مثلاََ میگه الفی که تو با است با رو که میکشی این یه تیکه چیه؟ الف هست

میگه این الف حکایت از الله می کند اون کُرسی که میاد با میگه اون کرسیه با پیامبر است

بعد تا این نقطه ی زیر نباشه این با خونده نمیشه نه الف خونده میشه نه کرسی خونده میشه.

حضرت فرمود: و منم نقطه ی تحت با ، اگر این فاصله ی کرسی و این نقطه نباشه

بازم جلوه ندارد اون فاصله فاطمه زهرا سلام الله است.

اگر اون فاصله بیاد هم با نمایش پیدا میکنه هم نقطه نمایش پیدا میکنه هم کرسی و هم الف نمایش پیدا میکنه.

بعد از اینها ظهور انسان کامل میاد اون سین میاد بسم میره دیگه تا همش نزد امیرالمومنین

و اون کسی که فانی دراین اذکار و عورات بشه و آنچه تا روز قیامت خواهد شد به من امیرالمومنین سپرده شد.

خدا ان شاءالله به آبروی امیرالمومنین قلب های ما رو به ذکر روشن و آباد بکنه

حالا دیگه ذکر دو جور داریم، ذکر گرم داریم ذکر سرد داریم

ذکری که شعله ورت کنه از درون شعله ورت کنه ذکر سرد اونی است که تو رو سرعت بده

ببرتت بالا به هر حال بالاترین ذکر، همین دعای فرج که میگیم

یا محمد یا علی یا علی و یا محمد اینا بالاترین ذکرهاست.

خدا ان شاءالله ما رو اهل ذکر قرار بدهد.

صلّی الله علیک یا ابا عبدالله

صلّی الله علیک یا ابا عبدالله

صلّی الله علیک یا ابا عبدالله

قربون این ذکر بشم جان بدیم برای این ذکر این ذکر حسین علیه السلام است جانم فدای این ذکر

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

حرمت عرش معلّی ست حسبن جان

هر که نام تو آورد و اشکش ریخت

او نظر کرده ی زهراست اباعبدالله

فدات بشم حسین جان فدای مجالست بشم فدای روضه هات بشم که دل آدم رو جلا میده وصیقل میده

اگه بخوام عرض مصیبت کنم امروز به دلم میفته یه لحظه است

میگم خدایا چی بخونم همون که به ذهنم میاد ارباب دو عالم حسین

یه لحظه از جنگ توقف کرد نفسی بگیره یه مرتبه از دور سنگ قلاب آمد و

پیشانی مبارک اباعبدالله اصابت کرد پیشانی شکست و غرق خون شد

میگه امیرالمومنینم همینجوری بودن فرق مبارکش شکسته شد حضرت خاک ریخت به سر و صورتشون که این خون معلوم نشه

چون میخوان برن پیش اهلشون پیش خانوادشون زینب کبری میبینه

طاقت این صحنه رو نداره میگه امام حسین هم نمی خواست خون صورت معلوم بشه

این دشداشه ی عربی رو داد بالا صورت رو از خون پاک بکنه

حرمله سپیدی قلب اباعبدالله رو نشانه گرفت چنان با تیر سه شعبه به قلب آقااباعبدالله زد

امام هر کاری کرد که تیر رو از جلو دربیاره نشد خم شد تیر رو از پشت بیرون آورد

صلّی الله علیک یا مظلوم یا ابا علبدالله

راوی میگه مثل ناودون خون جاری شد به فدای تو اباعبدالله

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *