حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

💫توحید مفضل

✨️جلسه هشتم

 

حضرت صادق علیه السلام فرمودند که:

نظر کن در اینکه خدا این حواس شما رو چه جوری قرار داده؟

این چشم شما رو کجا قرار داده؟

در بالاترین قسمت بدن در اون راس، راس چشم شما رو به مانند مناره‌هایی که چراغ هاش رو ،

تو اون بالا روشن می کنن و اینها آتش برافروخته تا اینکه اون از بالا همه چی پیدا بشه،

روشن بشه ، چه روشنایی بیفته اینها .

خدای متعال هم این رو دیده شما رو باسره شما رو بالا بالاها قرار داده

که همه چی تو کنترل شما باشه.

حضرت فرمودند که : نگاه کن این دیده شما رو تو دست، روی پا قرار نداد .

که این‌ها محل چین محل تماس و ارتباط و اینا هستن

اگر چشم شما روی دست قرار داده بود این چشمت چی میشد ؟

ضربه پذیر میشد از بین می‌رفت.

می خواستی با یکی دیگه دست بدی ، دست چشمت میشد دستش می‌رفت تو چشمت .

یا اینکه رو زانوهات نیومده رو پات نیومده اینا همش فکر بوده، تامل باید بکنیم .

بعد حضرت فرمود : خدا نگاه کن چشمتو ، رو شکمت یا رو پشتت قرار نداده

اگر می‌خواست چشم رو شکمت باشه لباس چه جوری می‌خواستی بپوشی ؟

یا مثلاً اینها سخت میشد. بعد حضرت فرمودند که:

خدای متعال رو ببین گوش رو برات قرار داده که با این گوش چی رو بشنوی ؟

صداها رو بشنوی . اگر گوش نبود دیگه خلقت صدا بی‌معنی میشد دیگه فایده‌ ای نداشت،

صدا فایده‌ ای نداشت ، فرمود ؛ خدا چشم رو خلق کرد که با این چشم چیا رو ببینی ؟

رنگها رو ببینی . اگر چشم نبود دیگه این رنگها سودی نداشت .

اگر مثلاً رنگها بود، این چشم نبود و برعکسش.

حضرت می‌فرماید که : خدای متعال نگاه کن چشم رو خلق کرد، رنگ رو هم خلق کرد

یه وسطی بین اینها هم قرار داده چیه ؟ نور. یعنی به واسطه نور رنگها رو تشخیص میدی می‌بینی.

فرمود بین این گوش و اون صدا چه واسطه‌ی قرار داد ؟

هوا قرار داد که این صداها روی این هواها سوار میشن میرسن به گوش شماها .

اگر هوا نبود این صدا به گوشت نمی‌رسید.

به واسطه ی این حواس که صدا میاد تو گوشت اینا همش صاحب حکمت ها و صاحب مصلحت‌ها و اینجور چیزهاست.

حالا نکته کوچولو هم بازم از همین توحید مفضل تو‌ آینده ام می خوانیم ،

اما اشاره کنم بد نیست ببینید ، خدای متعال این رو امام صادق می‌فرماید ،

جلوتر میگه گوشت رو نگاه کن ببین چه جوری قرار داده، بغل قرار داده،

چشت روبرویه گوش اینوری چشم روبرو،

دماغ روبرو، دهان روبرو، گوش چرا یهو گوش اینجوری شد ؟

گوش اینطوریه ، همه چی روبرو اینطوری، مستقیم منتها گوش اونور .

بخاطر اینکه اگر گوش قرار بود اینجا باشه مثلاً فرض کن گوشاتون میومد رو پیشونیتون

فرض کنید این صدا مستقیم می‌رفت تو گوش،

پرده گوش پاره میشد.

خدای متعال همه رو یه جا قرار داده این یکیا رو بغل قرارداده ،

بعد رو این حساب که این گوشت پرده‌اش لطمه نبینه.

یه نفر میومد جلوت وایمیستاد می‌گفت اکبر آقا این اکبر آقا چنان می رفت تو پرده رو پاره می کرد ، پرده گوش پاره میشد.

روی لپات نذاشته خدای متعال بعد روی اون چیز حالا اونا رو میگه حساب

آدم با امام باشه بدبخت نمیشه دیگه اینها نورند همشون چهارده تا نور ، خدا به ما داده انشالله قدرشون رو بدونیم .

جمال محمد و آل محمد صلوات بفرستید.

یه روضه‌ ای که خیلی جانسوز هست و خیلی دل آدم رو به درد میاره

این روضه طفل شیرخواره امام حسین علیه السلام

علی اصغر ابی عبدالله

بعضی ها اعتقاد دارند خودش رو فدای امام سجاد کرد که امام سجاد لطمه نبینه

میگه جونش رو سپر بلا کرد اینجوری شنیدید دیگه شما

فدای امام سجاد کرد که آقا لطمه نبینه ضربه نبینه

بعضی ها هم اعتقاد دارند که علی اصغر امام حسین خودش رو فدا کرد

تا امام حسین یه نفس بیشتر بکشه یعنی این هست

حالا تو بین بزرگان این بحثها میشه که ببینید میگه امام حسین اگر یه نفس بکشه

ارزش اون یه نفسش بیشتر از همه خلقته

میگه وقتی اونجایی که آقا ابی عبدالله وایساد تکیه داد به نیزه غریبی

یه نگاه سمت راست کرد دید نه اکبری هست نه عباسی هست

نه قاسمی هست یه نگاه به سمت چپ کرد دید نه زهیر است نه بریره نه حبیبی هیچ کدوم از اصحاب

پشت سرش رو نگاه کرد دید هشتاد و چهار زن و بچه

اینجا صدا زد هل من ناصر ینصرنی

آیا کسی هست من رو کمک کنه

میگن کار تموم شده بود اینجا چون علی اصغر امام حسین برای اینکه امام حسین یه نفس بیشتر

بابا یه نفس بیشتر بکشه جیغش به آسمان بلند شد نالش به آسمان بلند شد به گریه

قربون این بچه‌های کربلا برم که آقا به گریه ها شون گریه‌ها بلند شده

اونجا تو خرابه شام یه دختر گریه کرد

همه به گریه افتادن اینجا هم تو خرابه

اینجام تو خیمه یه بچه ی شش ماهه گریه کرده همه به گریه افتادن

ناله‌ها بلندشد به آسمان

ابی عبدالله رو به سوی خیمه ها کرد صدا زد مگه نگفتم تا من هستم بلند بلند گریه نکنید

گریه هاتون رو بزارید بعد از من

صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

عزیزان گفتم براتون بازم بگم روضه

علی اصغر روضه ی از پا افتاده هاست

آخرای ماه رمضانه هرکی که مثل من از پا افتاده س صداش بزنه

حسین جان امروز بیا جون علی اصغرت دست ما رو بگیر

ابی عبدالله یه نگاهی بکن ما کاری نتونستیم بکنیم این ماه رمضان

حالا من روضه رو بخوانم شما یه ناله بزنید

صدا زد مونوا علی ابن فاطمه بیایید بر پسر فاطمه منت بزارید

اصغرش رو سیراب کنید هنوز کلام تموم نشده بود یه مرتبه تیر سه شعبه رها شد

ذبح الطفل من الاذن علی الاذن

گوش تا گوش بریده شد به یه معنی سر افتاد

حسین جان حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *