حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■حکمت شماره ۲۶۴

●و قال( علیه السلام): ماءُ وَجْهِكَ جَامِدٌ، يُقْطِرُهُ السُّؤَالُ؛ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ

 

حضرت امیر صلوات الله علیه جان عالم به فداشون باد می‌فرمایند:

ماء یعنی آب .

وجهِک یعنی صورتت ، آب صورتت همونی که ما تعبیر می‌کنیم ازش به  آبرو.

آبروتو نبر ، حضرت امیر صلوات الله علیه می‌فرمایند:

این ماء وجهک ، آبروی تو جامدُهُ ، جامده .

جامد، بعد اینکه شما سوال می‌کنی دسته نیاز دراز می‌کنی جلوی کسی درخواست می‌کنی،

یُقطِرُهُ این رو آبش می‌کنه. قطره قطره‌اش می‌کنه ،

اون آبروی تو شروع می‌کنه جامد بود بعد این ذوب میشه ،

شروع می‌کنه به قطره قطره قطره آب شدن.

خب حالا اینجا ایشون تو شرحش می‌فرماید: دیدی آدم یهو میره پیش یه کسی یه چیزی میگه بعد اون طرف مقابل برمی‌گرده یه جوابی میده،

یه حادثه‌ای پیش میاد از شرم یهو عرق به پیشونیش می‌شینه ،

عرق شروع می‌کنه به همینجوری ریختن.

ممکنه حضرت داره اینو میگه خب، این جامد بود بعد که رفتی جلوی کسی دست دراز کردی اونم برگشت جواب رد به تو داد،

یهو عرق تو پیشونیت می‌شینه هی شروع می‌کنه به عرق ریختن و این‌ها ..

حضرت داره اونو میگه، میگه اون آبروتو جلو هر کسی خرج نکن .

می‌فرماید: ماءُ وَجهِکَ جامِدُه اون آبروی تو جامده بعد این رو یُقطِرُهُ آبش می‌کنه قطره قطره ریزانش می‌کنه،

از سوال درخواست کردن همین که تو رو بندازی به یه کسی بگی فلانی کار ما رو راه میندازی،

فلانی این کارو برام انجام میدی ،

فلانی میای یه دقیقه اینجا اونم برمی‌گرده می‌گه نه،

همین که میاد میگه نه خیس عرق میشی بعد حضرت امیر صلوات الله علیه می فرماید:

فَانظُر ، پدر من بابای من مادر من فَانظُر نگاه کن به چی نگاه کن؟

عند من تقطره نگاه کن ببین پیش کی داری ها اینو قطره قطرش می‌کنی ،

این آبروتو داری می‌بری نگاه کن ببین پیش چه کسی درخواست می‌کنی.

پیغمبر اکرم صلوات الله علیه ایشون به ابوذر می‌فرمودند :

یا اباذر ایاکَ وَالسُوال

زنهار بپرهیز که درخواست نکنی

فَاِنَهُ ذُلُ الحاضِر

اگر جلو این و اون درخواست کردی بعد مثلاً چیزی خواستی این همین به منزله ذلیل کردن خودته ،

خودتو داری ذلیل می‌کنی. و فَقرُ تَتَعَجِّلُ

این موجب خواری تو میشه، بعد دچار فقر میشی.

وَ فیهِ حَسابُ طَویل یَومَ القیامَه

اونایی که هی درخواست می‌کنن هی دست گدایی دراز می‌کنند،

اینا روز قیامت حسابشون طولانی میشه که آدم باید یه خورده خودشو بتونه کنترل کنه .

اینکه قصه‌اش رو گفتیم ولی خب خالی از لطف نیست ، من مجمل می‌گم و کوتاه .

یه بابایی بود زنش گفت برو مرد این چه وضع زندگیه برو از پیغمبر یه چیزی بگیر ،

بخوریم مردیم از گشنگی اومد تا به پیغمبر بگه پیغمبر فرمود:

هر کسی از ما چیزی بخواد میدیم ولیکن اگر نگه حوصله کنه خدا او رو بی‌نیازش می‌کنه کفایت می‌کنه

برگشت خانمش گفت چی شد گفت اینجور شد فردا دوباره زنه فرستاد گفت برو

اینجوری که نمیشه اومد تا بگه پیغمبر همون جمله‌ای که دیروز گفته بود رو تکرار کرد

دست خالی اومد خونه گفت: خانم اینجوری گفته پیغمبر

فردا دوباره روز سوم زنه فرستاد گفت برو این اومد تا بگه.

پیغمبر فرمود: هرکی از ما چیزی بخواد ما بهش می‌دیم اما اگر نگه و دندون رو جیگر بذاره خدا بی‌نیازش می‌کنه.

بعد دیگ اومد سه روز بود گرسنه تشنه رفت یه هیزم برداشت گف آقا چیکار کنیم ؟

یه درخت انداخت درخته رو آورد تو شهرو هیزم کرد فروخت.

و بعد کم کم کار و کاسبی گرفت و هی وسیله خرید و کارش وسعت گرفت و چی شد؟

اومد پیش پیغمبر، پیغمبر لبخند زد فرمود: نگفتیم ، خدا بی‌نیاز می‌کنه، بی‌نیاز شدی دیگه.

امام صادق علیه السلام فرمود که :

عثمان در مسجد نشسته بود یکی اومد درخواست پول کرد ،

عثمان دستور داد گفت ۵ درهم ، طلا یا نقره؟ درهم نقره است .

۵ تا درهم سکه نقره بهش دادم این مرد به عثمان گفت:

منو راهنمایی کن این ۵ درهم به چه دردم می‌خوره منو راهنمایی کن ،

به کسی که بیشتر بگیرم عثمانم با دستش به یه گوشه‌ای از مسجد اشاره کرد که امام حسن و امام حسین و عبدالله جعفر همسر حضرت زینب سلام الله علیه،

این سه بزرگوار اون گوشه مسجد نشسته بودن گفت : برو اونجا ،

بعد این اومد و گفت که امام حسن و امام حسین علیهم السلام فرمودند:

یا هاذا یعنی فلانی اِنَّ المَسئَلَه لا تَحِلُّ اِلّا فی اِحدا ثَلاث

درخواست کردن جایز نیست مگر سه جا :

یعنی شما برید سوال کنی و دست گدایی دراز کنی و آبرو خرج کنی جایز نیست مگر سه جا..

دَمِِ مُفجِه ، خون بهای مصیبت وار

یعنی آقا زدی یه کسی رو کشتی حالا باید خون بها بدی و دیه بدی و بعدم نداری .

بعد باید بری رو بندازی و اینجور چیزا ..

دومی دَینِِ مُقرِه ، یعنی بدهی سنگین

بدهی سنگین بالا آوردی بعد حالا میری به این میگی فلانی تو داری ،اینجا جایزه.

سومین جا فرمود: اَو فَقرِِ مُدقِع ، یعنی فقر زمین گیر کننده .

آقا بری به خاطر کدوم اینا اومدی در خونه ما ؟اومدی پیش ما؟

گفت: به خاطر یکی از اینا ببین ،

امام حسن دیگه ریز نشد تا گفت بله یکی از این موارد،

امام حسن مجتبی علیه السلام دستور دادن ۵۰ دینار بهش بدید.

طلا، اون عثمان که اون عثمان خلیفه بود و فلان چند تا داده بود؟ ۵ تا درهم داد،

امام حسن دستور داد ۵۰ دینار بهش بدید.

امام حسین هم اونجا بود دیگه امام حسین علیه السلام دستور داد ۴۹ دینار بدید.

عبدالله جعفر هم اونجا بود عبدالله جعفر گفت ۴۸ دینار بدید ،

اینم ادبه چه ادبیه، ادبه که وقتی بزرگتر هست شما بیشتر از بزرگتر ندی .

بزرگتر مثلاً ۵۰ تا میده تو ۴۹ تا بده درست شد؟

کمتر بده بیشتر از بزرگتر بدی اینم بی‌ادبیه .

شما یک ریش سفید هست توی فامیلتون میاد اینقدر میده بعد شما رو دست اون پول بدی ،

در واقع داری اونو خوردش می‌کنی دیگه ضایعش می‌کنی دیگه .

ببین ادب رو، امام حسین ادب کرد نسبت به امام حسن ، عبدالله جعفر هم ادب کرد نسبت به امام حسین علیه السلام .

خدا انشالله به آبروی محمد آل محمد به همه ما توفیق بده.

خون بها ، بدهی سنگین ، فقری که زمینگیر کننده است، خب اینم از حکمت امروز صبح ما فرمود نگاه کن ببین پیش کی میری ، پیش کی آبروتو خرج می‌کنی.

انشالله ما هم هیچ وقت دستمون دراز نشه جز در خونه خدا و محمد و آل محمد.

اللهم صل علی و آل محمد

واقعا ارزش نداره آدم تو این دنیا به خاطر چندرغاز پیش این و اون بره،

از خدا هم بخوایم یه توسعه در رزقمون بده.

خدایا بارالها رزق حلال به ما بده.

اللهم اَغنِنی بِحَلالِکَ عَن حَرامِک .

مارو بی‌نیاز کن به حلالت و از حرامت.

وَ بِفَضلِکَ خدایا ما رو به فضل خودت بی‌نیاز کن.

اَمَّن سِواک از غیر خودت. آدم دست جلو دیگری دراز نکنه.

صلی الله علیک یا اباعبدالله

اول هفته است با نام آقا علی اصغر امام حسین شروع می‌کنم باب الحوائج 

اصغر من کی به زبان آمده

حرمله با تیر و کمان آمده

اینکه به این کودکی گناه ندارد

بس که دل افسرده است آه ندارد

راه دهید آنکه را پناه ندارد

این بچه شیرخواره که گناهی نداره

به زعم شما من کافرم این بچه رو بگیرید خودتون ببرید سیرابش کنید برگردونید

الان تو همه عالم این بحث کودک کشی مطرحه دیگه شنیدید

خبر دروغین پخش شد که خودشونم اومدن تکذیب کردن

گفتن که مثلاً فلان گروه کودک سر می‌بره این چه بازتابی داشت تو جهان

تکون داد جهان رو هر که شنید گفت عه کودک سر می‌برن خود این خبر دیوانه کرد تمام عالم را خود این خبر

اما پس چه حالی داشت اون پدر که ببیند

فَذُبِحَ الطِفل مِنَ الاذن اِلَی الاذن

بچه رو دستش گوش تا گوش از اینور تا اونور بریده شده

بعد خون داره همین جوری میاد

چه کرد تو اون لحظه امام حسین علیه السلام

یه دست برد زیر گلوی این بچه

هرچی خون توی گلو بود جمع کرد تو دست

این خون‌ها رو به آسمان می‌پاشید

هی صدا می‌زد هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی اِنَّهُ بِهِ عَینُ الله

صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

بچه‌ها دست بابا خونی شده

گمونم شیرخواره قربونی شده

عباشو طوری رو اصغر کشیده

گمونم خیلی خجالت کشیده

حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *