از حضرت امام رضا ( عليه السلام ) روايت است كه فرمود
در خراسان بقعه اي هست كه بر آن زماني خواهد آمد كه محلّ رفتن و آمدن ملائكه خواهد بود پس پيوسته فوجي از ملائكه از آسمان فرود خواهند آمد و فوجي بالا خواهند رفت تا در صور بدمند
پرسيدند يَا بن رسول الله كدام بقعه است؟
فرمود كه آن در زمين طوس است
و آن والله باغي است از باغهاي بهشت
هر كه مرا زيارت كند در آن بقعه چنان است كه رسول خدا ( صلي الله عليه وآله ) را زيارت كرده است
و بنويسد حق تعالي از براي او به سبب آن زيارت ثواب هزار حجّ پسنديده و هزار عمره مقبوله و من و پدرانم شفيعان او باشيم در روز قيامت .
در این روایت اشاره به عظمت حرم شریف میکند که علی ساکنها سلام که تا صور اسرافیل ملائکه در حال رفت و آمد هستند
در زیارت جامعه کبیره میخوانیم که السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله مختلف الملائکه یعنی خانه شما؛ نزد شما محل رفت و آمد ملائکه های مقرب خداست
در اواخر سنه هزار و هشت مجدّداً شاه عبّاس به مشهد مقدّس رفته زمستان را درآنجا گذرانید وخدمت خادم باشی گری آستانه مقدّسه را خود متقلّد ومشغول بود چنانچه شبی با مقراض سر شمعها را می گرفت شیخ بهایی علیه الرّحمه بالبدیهة این رباعی را انشاد کرد:
پیوسته بُوَد ملایک علّیین / پروانه شمع روضه خُلد آیین
مقراض به احتیاط زن ای خادم / ترسم ببری شهپر جبریل امین
در فقره ای دیگر از روایت می فرماید آن بقعه والله قطعه ای از بهشت است
جالب اینجاست که امام برای فهم مخاطب قسم جلاله میخورد چون در وهله اول ممکن است شنوند استبعاد کند یا انکار کند ولی می بیند که آن امامی که خیلی سخت نام خدا را به جهت عظمتش به زبان می آورد اینجا به قسم جلاله میخورد
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده
انگار بین رفتن و ماندن مردد است
اینجا مدینه نیست نه اینجا مدینه نیست
پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟!
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
اینجا برای عشق، شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود
جایی که بین عالم و آدم زبانزد است
هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید
اینجا بهشت ـ شهر خدا ـ شهر مشهد است