مرحوم نراقی از قول مرحوم کاشف الغطاء می فرمایند
که نزدیک ۲۰۰ سال پیش یک ناصبی را گذاشتند در سامرا که از زوّار حضرت باج بگیرد و اذیت کند
این نامرد هم یه پولی میگرفت و به بهانه اینکه در سفر بعد پول نمیگیرد ساق پای زائرها رو مهر میکرد
که زائر در سفر بعدی با نشان دادن مهر از دادن پول معاف میشد
مرحوم کاشف الغطا می فرماین یه زن و شوهر ترک از سلماس اومده بودند
این نامرد خواست ساق شون رو مهر کنه ترک از روی غیرت گفت نمیخواد پای زن من رو مهر کنی ما اگر سفر بعدی هم بیایم دوباره پول میدیم باکی نیست
ناصبی گفت تو فکر میکنی من به زن تو نظر دارم شروع کرد به دعوا کردن
دست زن این ترک رو گرفت کشید این هم خورد زمین مرد آذری به خشم درآمد رو کرد سمت گنبد حضرت گفت اگر تو میپسندی که هیچ.
دست زنش رو گرفت و برگشت به شب نرسیده فریاد و عربده این ناصبی کل شهر سامرا را برداشت
مادر این ناصبی آدرس این زن و مرد سلماسی را پیدا کرد گفت حلالش کنید گفتند باشه ولی تا صبح زنده نماند
این یعنی زیارت