حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه چهل و چهارم

 

در ادامه کلمات شریفه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌رسیم به

این عبارت که حضرت می فرماید خدای تبارک و تعالی شرک به خودش رو حرام کرده

تا همه نسبت به او اخلاص پیدا بکند ببینید این جمله آخرین جمله هست

از اون جملاتی که حضرت در رابطه با عناوین اسلامی می‌فرمود

اولش با توحید شروع کرد آخرشم با شرک تموم کرد

شرک چون اون کسی که خالق و رازق عالم هست قدرت داره

کمال مطلقه و اوست که در مقابلش باید فقط تواضع کنیم و

برای غیر او پس تواضع کردن خضوع کردن خشوع کردن بیجا و بی‌معناست

پس ما باید فقط در مقابل کی تواضع بکنیم خداوند

و برای کی باید اخلاص داشته باشیم و امور دیگر رو باید بذاریم کنار

حالا یه بحثی اینجا هستش می‌فرماید ما خلقت الجن والانس….

من شما رو خلق نکردم مگر برای اینکه عبادت بکنید خب شما بنده‌ای

از بنده باید چی سر بزنه؟ بندگی باید سر بزنه دیگه

خدمتتون عارضم به اینکه هر موجودی یک کمالی داره

مثلاً از ابر چی باید سر بزنه باریدن باید سر بزنه از درخت باید چی سر بزنه

میوه دادن باید سر بزنه هرچیزی یک اندازه‌ای داره یک نهایتی داره

یه کمالی داره بعد ازش این سر بزنه اگه سر نزنه خرابه اگه سر نزنه بدبختی

اگه سر نزنه این ناقص این ابتره ، حالا از بنده هم باید چی سر بزنه بندگی کردن

بنده باید ظهورش بندگی باشه نمایشش بندگی باشه حالا اگر اومد

رفت در خونه این و اون چیکار کرده باخودش ؟ ظلم کرده

هم به خودش ظلم کرده هم به خدا ظلم کرده به خودش ظلم کرده چون

حقیقت خودشو زده له کرده حقیقت خودش چی بود کمال خودش بندگی بود

زده خراب کرده به خدا ظلم کرده چرا ؟چون خدا سزاوار پرستش بود

لایق پرستش بود تو به جای اینکه در مقابل خدا گردن کج کنی

رفتی در مقابل غیر خدا گردن کج کردی این ظلم کردی به خدا

بزرگترین ظلمها بالاترین ظلمها به خداست دیگه

می فرماید شرک نورز به خدا چون شرک ظلم بزرگ

خب حالا این یعنی چی این ظلم یعنی اینکه کسی حق دیگری رو چی از بین ببره

دیگه این میشه ظلم آیا حقی بالاتر از حق خدا بر بندگانش وجود داره

حق خدا بر بندگانش چیه اینکه بندگان به طرف او برن دیگه تا اینکه اون‌ها رو

به بی‌نهایت و به کمال برسونه یعنی اگر شما به سمت خدا بری به کمال می‌رسی

حالا تعبیر عامیانشم اینه که خدا حق داره که بندگانش پرستشش کنند

سزاواره گرفتن این حق از خدا یعنی در مقام پرستش خدا بر نیامدن

و این بزرگترین ظلم و بزرگ‌ترین پایمالی کردن حق است

ولذا خب حالا خدمتتون عرض بکنم که هر چقدر شما توحیدت قوی بشه

این طرف شرکتم ضعیف میشه دقت کنید هر چقدر شرک بزرگتر بشه

ایمانت هم ضعیفتر میشه این بره بالا اون یکی چی میاد پایین

اون بره بالا این میاد پایین و این هم آیه داره و ما ایمان…

ایمان اکثر مردم با شرک توأمه چون صد درصدی نیست مثلاً جناب ابراهیم نبی

خب این توحیدش خیلی بالا بود و لذا اصلا کاری به کار کسی نداشت

این ملک باد اومد گفت آقا ابراهیم می‌خوای نجاتت بدم

گفت من با تو کاری نیست که من خدا رو ول کنم بیام در خونه تو

بعد ملک چی اومد اونم همینطور آخر سر جبرئیل اومد

گفت آقا ابراهیم می‌خوای کمکت کنم گفتش که تو نیازی نداری

گفت چرا من نیاز دارم گفت چرا خب نمی‌خوای بخواه من کمکت کنم

گفت خدا همین که می بینه از حال من آگاهه چرا من به تو بگم

اوج توحید بود ولذا شناها هم هر چقدر ایمانتون بره بالا از این طرف شرکم

شرک یعنی شریک گرفتن برای خدا دیگه نمیری شریک بگیری برای خدا

این بزرگترین ظلم ها خدایی که انقدر عظمت داره

برای تو اینجوری همه چی فراهم کرده تو بری يکی ديگر رو بیاری هم ردیف این خدا کنی

این بزرگترین ظلمه و آدم بعد اون موقع نمازشو فقط برای خدا میخونه

اینکه کسی اینجا باشه نباشه براش اهمیتی نداره

حالا بله يکی مثل من خوشم میاد اینکه مسجد پر باشه

حالا اگر این ایمان بالا باشه ها هیچکس هم نباشد برام طوری نیست

مثلا اگر اینجا بیان تو شیرازی مثلاً بگن صل علی محمد ذوالقدر خوش آمد

خوشم میاد کلی ذوق میکنم تا شب از خوشحالی اینا

منتها اگه فحشم بدند چی سنگم بزنن چی فردا دیگه نمیام تو حال من اثر داره

این یعنی شرک یعنی شرک اگر خدا بگه از فردا کسی نماز بخونه می‌برمش جهنم

خب بازم میخونیم چرا پس می‌خوندی الان پس معلوم از ترس چی می‌خوندی

جهنم اینم یعنی شرک پس بگیم هرکی نماز خواندن معیار بهشت رفتن نیست

یعنی دخلی نداره تو بهشت رفتن شما چقدر روایت داریم نماز کلید بهشته

نماز …. حالا اگه اومدیمو خدا از فردا بگه آقا نماز خوندن هیچ دخلی در بهشت رفتن شما نداره

فردا نماز می‌خونی همه سست میشن دیگه مسجد ترک میشه

مسجدها رو باید ببندیم پس ما برای خالص نیستیم یا برای بهشت میخونیم

یا برای ترس از جهنم می خونیم یا برای اینکه تحویلمون بگیرن می‌خونیم

اینا همش همش شرکه بعد این ایمان هی بره بالا توحید باید بره بالا اینا

اینا صفر بشه سنگمونم زدن باید بیایم نماز بخونیم اینا شرک خفی

همه باید از بین بره ان شاءالله خدای تبارک و تعالی توفیق بندگی بهمون عطا بکنه

واقعاً گاهی اوقات آدم.. آیت الله بهجت ایشون می‌فرمودند

اگر سلاطین می‌دونستن که چه لذتی تو نماز هست حاضر بودن دست از سلطنتشون بکشن

برن دنبال نماز خیلی ها حالا همین نمازی که بعد آقای مرحوم حسن شیرازی

شیرازی بزرگ وصیت کردن تمام نمازاشونو براشون چیکار کنن قضا کنن

چرا یکی از نزدیکانشون اومد سوال کرد گفت برای چی برای چی شما میگی

گفته بودند که می‌ترسم لذتی که از نماز می‌بردم با قصد قربتم منافات داشته باشه

یعنی لذتی که من می‌بردم یعنی شرک یعنی این اندازه ام قائل بودن

که می ترسم یعنی این لذتی که از نماز می‌بردم با اون قصد قربت منافات داشته باشد

یعنی قیامت خدا منو بیاره بگه میرزا حسن شیرازی نماز خوندی

بگم بله کو؟ این همه من نماز خوندم این همه نماز خوندم آره

برای اینکه خوشت میومد می‌خوندی لذت می‌بردی می‌خوندی کیف می‌کردی می‌خوندی

برای من نمی‌خوندی که بعد اون موقع دستم خالی باشه شما از یه چیزی

لذت ببری میری طرفش دیگه بعد می گفت میترسم به قصد قربت

نباشه و منافات داشته باشه تمام نمازام رو دوباره قضا کنید

واقعا خدای تبارک و تعالی توفیق بده ما اون حقیقت توحید رو داشته باشیم

و نزدیک بشیم

صلی الله علیک یا اباعبدالله

یه نماز بود امام حسین خوند روز عاشورا عجیب بود

حالا مقابل دشمن اینجا دیگه مقابل دشمن آقا امام حسین علیه السلام نماز جماعت به پا کرد

سنگ می‌زدن تیر می زدن عجیب و غریب انواع تیرها میومد بخوره به جماعت

این یعنی قصد قربت دارد که دو نفر امام حسین گذاشت اونجا جلو

برای اینکه این‌ها سپر بشن وقتی امام حسین الله اکبر گفت

بعد امام حسین اونجا نماز کامل نخوندا نماز شکسته خوند

بعد انقدر سنگ انقدر زدن انقدر تیر زدن این دو نفرم خودشونو اینجا جلو گذاشته بودن

مقابل قرار داده بودن که سپر بشن تا امام حسین گفت

السلام علیکم والرحمه الله و برکاته این دو نفر مثل برگ خزان افتادن رو زمین

امام حسین سر این‌ها رو به دامن گرفت بعد فرمود

شما وارد بهشت می‌شید سلام منو به پیغمبر برسانید اینا یه جمله به امام حسین گفتند

آیا ما سرباز های خوبی برای شما بودیم شهید نماز اینا شهدای نمازن

بعد امام حسین فرمود بله من بهتر از شما رو سراغ ندارم

ان شاءالله یه روزی هم بشه سر ما تو دامن اربابمون حجت بن الحسن قرار بگیره

شرف اینه‌ها اوج اینه سر همه رو امام حسین به دامن گرفت

اما یه ساعتی هم آقا اباعبدالله خودش افتاد اما کسی آمد سرشو به دامن بکشه

صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت

نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت

بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد

اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

امام زمان می فرماید الشمر جالس علی صدرک

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *