در ادامه زیارت آقا امیر المومنین زیارت غدیریه به این عبارت میرسیم که امام هادی امیرالمومنین این گونه سلام میدن : السلام علیک ایها النباالعظیم الذی هم فیه مختلفون و عنه یسئلون: سلام بر تو ای خبر بزرگ خدا ؛ خبری که توش اختلاف کردن در این خبر همه باهم متحد نبودند اختلاف کردند و از اون خبر سوال کردند در این که خب نبا عظیم چیه؟ ما یک سوره داریم به نام سوره نبا که خیلی هم شما شاید نسبت به این سوره جایزه های متعدد شنیده باشید مثلا کسی اگر یک سال این سوره رو بخونه مکه روزیش میشه حج مشرف میشه خب این جایزه هارو گذاشتن برای چی گذاشتن برای اینکه شما پی به محتوای این آیه ببرید این نبا عظیم کیه؟خبر بزرگ خدا کیه؟ آیا خدا بزرگ تر از امیرالمومنین داره خبر که بده؟ خیلی ها گفتن قیامت بعضی از علما تفسیر قرآن هم گفتن قیامت ولی بالا ترین خبر خدا امیرالمومنین
امیرالمومنین بالاتر از قیامت نیست؟! با توجه به این زیارت نامه هایی که اشاره میکنه مستقیما نبا عظیم امیرالمومنین هستش شان نزولش برای امیرالمومنین.. امیرالمومنین میفرماید یک شخصی اومد پیش آقا رسول لله گفتش که این امارت و ولایتی که تو داری بعد از شما ازآن کیه این ولایت به کی می رسه آقا رسول لله فرمود ازان کسیه که او نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی باشد مال اون. بعد میفرماید این جا همین آیات نازل شد عَمَّ
یتسآئلون عَنِ نباِالعظیم اَلذی هم فیه مختلفون آقا فرمود که اهل مکه از تو درباره ی خلافت علی علیه السلام می پرسند از اون نبا عظیم یعنی ای امیرالمومنین علی علیه السلام
بعد تو مناقب خوارزمی هستش که یک شخصی به نام علقمه نقل میکنه تو جنگ صفین (خب جنگ صفین طولانی بود این جوری نبود یک روز دو روز تموم بشه طول کشید چندین ماه طول کشید) تو جنگ صفین یه روزی یه مردی از سپاه معاویه بیرون آمد در حالی که غرق در اسلحه بود بعد رو سرش قرآن بسته بود قرآن گذاشته بود رو سرش این آیه رو میخوند داد میزد آمده بود عَمَّ یتسآئلون عن نبا العظیم که من خواستم برم جلو جوابشو بدم و حسابشوبرسم امیرالمومنین فرمود که علقمه وایسا من خودم میرم خودم میرم جوابشو میدم آقا امیرالمومنین خودش به شخصه اومد برای مبارزه با این مرد آقا فرمودند که داد میزنی عمه یتسائلون عن النبا العظیم کی هست چی هست گفت من نمیدونم آقا فرمودند به خدا قسم انا نبا العظیم منم اون خبر بزرگ خدا که الذی که درباره من چیکار کردن اختلاف کردن منازعه از بعد از اینکه اومدن با ما بیعت کردن هدایت شدن به دست ما خب بعداً بیعت شکستند که همشون هم هلاک شدن آقا فرمودند روز غدیر شما فرمودید که آقا مثلا ولایت برای ماست روز قیامت خواهید دانست اون چیزی رو که می دانستید روز قیامت هم هست اونم میاد بعد مولا علی این که غرق در اسلحه بود قرآن روی سرش بود با شمشیر بلندش کرد دست و گردنش رو زد گفت برو رد کارت نمیفهمید تا قیامت من بخوام برات بگم که عظیم کی بود چیکار میکنی دوباره همین جوری وای می ایستی چرا چون گوش کَر است چشمت کور چون نمیفهمی قلبت مرده یک شخص دیگه ای هستش که علی بن دراج اسدی تو مسجد کوفه پیش آقا امیرالمومنین آمد و مقابل آقا امیرالمومنین ایستاد مولا علی علیه السلام فرمود که فلانی تمام شب رو بیدار بودی دیشب همرو بیدار بودی گفتش که آقا شما از کجا میدونی آخه از کجا فهمیدید که من تمام شب بیدار بودم آقا فرمود به خدا قسم تو توی این بی خوابیت من رو یاد کردی آقا مولا علی گفت میخوای بهت بگم چی بود داستانش علی بن دراج گفت بفرمائید آقاجان مولا علی علیه السلام فرمود دیشب این آیات رو خوندی(عم یتسآئلون عن النبا العظیم الذی هم فیه مختلفون )بعد رفتی تو فکر که این خبر بزرگ چیه آقا فرمودند این خبر بزرگ منم علی بن ابی طالب ؛ من هستم خبر بزرگ ؛ آقا فرمودند خدا خبری بزرگ تر از من نداره بزرگ ترین خبر خدا من هستم
تو روایت اصبغ بن نباته هستش که مولا علی علیه السلام فرمودند به خدا قسم من نبا عظیم هستم که در اون اختلاف میکنند ثم کلا سیعلمون آنها خواهند دانست آقا فرمود این چنین نیست خواهند دانست کی می فهمند وقتی که بین بهشت دوزخ وای می ایستم
بعد من میگم که این شخص مال منه این یکی مال تو هستش اونجا من وای می ایستم یکی یکی جدا میکنم بهشتی رو میگیرم اونی هم که جهنمی هست رو میگم دوزخ مال توئه
بخاطر همینه یکی از القاب آقا امیرالمومنین یعسوب الدین است به اون زنبور عسلی که وای می ایستی دم کندو بعد دونه دونه این زنبور هایی که میخواهند بیایند تو کندو رو کنترل میکنه اونهایی که رفته باشند روی گل بد بو بودند شاخک هارو می اندازه روی کمر این ها میشکنه این زنبور رو نمیزاره بره تو کندو همون جا میکشه اون زنبوری که رفته باشه روی گل محمدی یا روی گل نرگس یا روی گل مریم یا… میگه بیا برو تو