بسم الله الرحمن الرحیم
■ حکمت شماره ۱۷
● وقال (علیه السلام ): مَن جَرَی فی اَمَلِهِ عَثَرَ بِاَجَلِهِ
●آن کس که در پی آرزوی خویش تازد، مرگ اورا از پای در آورد.
کسی که تو مسیر آرزوها قدم برداره اینی که میوفته تو فکر و خیال آرزوها هی چه کنم چه کنم ،
حتی داریم مثلا که بعضی ها از اصحاب بودند رفتن کنیز خرید پولش رو یه ماه دیگه بده
پیغمبر فرمود: چه آرزوهای طول و دراز داره ، آرزوی درازی داره، تا یه ماه دیگه پولش رو چیکار کنه؟ بده.
پس ببینید اینها میگه کسی که تو مسیر آرزوها قدم بر میداره عَثَرَ بِاَجَلِه .
عثر یعنی می لغزه پاش می لغزه باچی؟ با عجله، با مرگ، با مرگ پاش می لغزه یهو دیدی افتاد.
عمل به معنای هر نوع آرزویی خب، چه آرزوی معقول ،چه آرزوی غیر معقول
ولذا عرضم به خدمتتون که همین واژه رو ما می بينيم که اهل بیت و اشخاص برجسته یه جاهایی خوب استفاده کردن، یه جاهایی بد استفاده کردن،
مثلا ت مناجات مفتقرین امام سجاد علیه السلام هست که می فرماید ،
آرزو مایه ی رحمت برای امت من است و اگه آرزو نبود هیچ مادری فرزندش رو شیر نمی داد و هیچ باغبانی درختی نمی کاشت.
خب این آرزو چیه؟ خوبه معقوله. این آرزوها که آدم رو به اهداف بالا می رسونه
خوبه اونی که شما می فرمائيد خوبه ولی اگر نا معقول باشه تبدیل میشه به آرزوهای دور و دراز، خب اون موقع چی میشه اون بده،
مثلا آدم قیامت رو یادش میره، مرگ رو یادش میره،یه جوری آرزوهای طول و دراز داره که انگار نه انگار مسافره، دلخوش می کنه به اینکه حالا مثلا اون رو چیکار کنم،
این رو چیکار کنم، میگه حالا بذار این بچه هارو رد کنیم برن خونه بخت خودمون با حاج خانوم راحت میشیم میریم این ور اون ور،
بعد ان شاءالله ترکیه هم میریم حاج خانوم، حالا خیلی چیز نکن به کسی نگو یه بلیط بگیریم بریم دبی،برید این ور اون ور،
یادش میره اون آرزوهای طول ودراز که باعث میشه مرگ و قیامت فراموش بشه این آرزوها چیه؟بد هستش
و لذا حضرت یه جاهایی هم اشاره دارند به این قصه که باعث میشه که مرگ و قیامت و اینها فراموش نشه.
مثلا امیرالمؤمنین می فرماید آرزوهای دراز اعمال آدم رو چیکار میکنه؟ تباه میکنه و مرگ رو به فراموشی می سپاره.
مثلا همین که میگه بذار این بچه ها برن با همدیگه میریم لب دریا،خب این یادش میره که میخواد بمیره
بعد دیگه کسیکه یادش رفت می خواد بمیره عمل صالح انجام نمیده دلش خوشه بره کجا؟بره لب دریا، ترکیه،بره جزایر می سی سی پی.
مثلا عرض کردم که آرزو داریم تا آرزو نه اون آرزوها،نه همسایه رو نمیگم ها،
آرزویی که مثلا آدم بخواد بره کربلا، خب این خوبه،آرزو داره بره کربلا منتها آرزویی که باعث فراموشی مرگ بشه،
باعث فراموشی قبر و قیامت بشه این ارزشی نداره.
سوال : حاج آقا آدم روزی چند مرتبه یاد مرگش باشه؟هرچی باشه بهتره.
یه بنده خدایی می گفت ۱۳۰ سالش بود می گفت من دیدم همه چی کم شد در همه چیز،
می گفت تو همه چیز نقص بود یعنی من رسیدم به این جا همه چی کم شد، نور چشمم کم شد،این قدرت شنیدنم کم شد،
راه رفتنم کم شد،حوصله م کم شد،مغزم کم شد،همه چیم کم شد فقط یه چیزیم کم نشد اون چی بود؟آرزو هام بود یعنی تو ۱۳۰ سالگی دنبال این بودم که یه خونه مثلا اون طرف بخرم،
دم مسجد که مثلا راحت تر برم بیام،میگه آرزوهام کم نمیشه.
خدا به حق محمد وآل محمد، ظاهرا حدیث هم داریم دیگه از آقا رسول الله:آدم پیر میشه ولی دوتا صفتش چی میشه؟
جوون میشه،یکی طمع،حرص و آرزو واین چیزها. هی پیر میشه اونها جوون میشن و هر چی میره بالاتر میگه این پسرم ،اون پسرم،این ور،اون ور...
خدا به حق محمد و آل محمد به همه ما رحم کنه.
خدا به حق محمد و آل محمد ما رو مورد رحمت خاص خودش قرار بده. یه جمله هم عرض مصیبت، عرض روضه.
روز شنبه است من عرضه بدارم یا رسول الله فدای بچه های شما ،شما مزد رسالت نخواستی جز محبت و مودت به اولادت چیز دیگه ای رو طلب نکردید
یعنی آقایون تا می گفتن آقا ما چی به شما بدیم عوض این رسالت، می گفت من پول نمی خوام همین که حسنم رو محبت کنید،
حسینم رو محبت کنید من چیزی نمی خوام اما میخوام امروز صبح عرضه بدارم یا رسول الله با این بچه های شما چه ها نکردن ،
حسنت رو به یه شکل، حسینت رو به یه شکل، جات خالی بود کربلا.
یا رسول الله اون ساعتی که حسین علیه السلام بین دو نهر آب هی فریاد میزد
صدا می زد هی می گفت یه جرعه آب به من بدید اگر به زعم شما من کافرم ،لااقل به این زن و بچه من آب بدید،
اینها که گناهی نکردن که، دوباره لحنش رو عوض می کرد می گفت به خانم ها آب نمی دید لااقل به این بچه ها آب بدید ،
آخر سر هم که طفل شیرخواره رو روی دستش گرفته بود هی صدا میزد نگاه کنید ببینید
چجوری این بچه داره تلظی میکنه ،چجوری لبهاش داره باز و بسته میشه
از قدیم هی می گفتن اصغر من کی به زبان آمده