بسم الله الرحمن الرحیم
?حلیه المتقین
?جلسه سوم
امام صادق علیه السلام می‌فرمایند که :
حق تعالی زینت و اظهار نعمت رو دوست می داره ، خدا دوست داره که شما این نعمت هایی رو که بهتون داده رو اظهار کنید ظاهر کنید.
و ترک زینت و اظهار بد حالی رو دشمن می داره اینکه بگی من مثلاً گرفتارم و من فقیرمو من ندارم
و یه لباس بد بپوشی و موهات ژولیده پولیده خدا از این بدش میاد.
و دوست می داره که اثر نعمت رو در بنده خودش ببینه ، وقتی شما مثلاً خدا بهت تفضل کرده رزق وسیع داده
خدا دوست داره که این اثرش رو ببینه . مثلاً پوششت تغییر بکنه.
زندگی تو خونتم وسایل‌ها مثلاً تغییر بکنه این اثره معلوم بشه ، به اینکه جامه خود را پاکیزه کند و خود را خوشبو دارد
خانه را نیکو دارد ببینید خدا این رو دوست داره و ساحت های خانه رو بروبد.
این مثلاً تر و تمیز بکنه حتی آنکه چراغ پیش از فرو رفتن آفتاب روشن کند
روشن کردن قبل از اینکه آفتاب غروب بکنه شما چراغا رو روشن کنید خود این می‌فرماید فقر را زائل می‌کند و روزی را زیاد می‌کند این رو خدا دوست داره.
امیرالمومنین علی علیه الصلاة و السلام از ایشون هم روایت اینطور نقل هستش که :
خدا جمعی رو خلق کرده از برای شفقت بر اونها دنیا رو تنگ گرفته ،
چرا خدا دنیا رو برای اینها تنگ گرفته ؟ بخاطر اینکه محبت دنیا رو از اینها برداره
چون خدا می‌دونست به اینا دنیا بده اینا عاشق دنیا میشن و غافل میشن خدا رو رها می‌کنن .
به خاطر اینکه محبت دنیا رو از اینا برداره دنیا رو بر اینا تنگ گرفته
پس به سوی آخرت که حق تعالی اونها رو به سوی اون خونده راغب گردانیده ،
گردیدن اینا چون دنیا دیگه ندارن آخرتی شدن پس به سوی آخرت اینا راغب شدن
و بر تنگی معاش و مکروهات دنیا صبر می‌کنند و مشتاق به آنچه نزد خداست از کرامت ابدی
و جان خود را در رضای خدا درباختند و آخر کار ایشان هم شهادته.
وقتی به نشئه آخرت میرن حق تعالی از اینها خشنوده و می دونه که مرگ راهیه که همه رو در پیشه ،
پس توشه برای آخرت خودشون اندوختن و طلا و نقره جمع نکردند ، جامه‌های گنده پوشیدن و به قوت ضروری قناعت کردند
و زیادتیها را در راه خدا میدن که توشه آخرت باشه براشون ، و از برای رضای خدا با نیکان دوستی می‌کنند
و از برای خدا با دشمنی با بدان دشمنی می‌کنند ، اینها چراغهای راه هدایت و اینها متنعم به نعیم آخرت است.
پس ببین بعضیا رو خدا نمیده چرا نمیده؟ وابسته دنیا نشن.
منتها به بعضی ها که میده خدا دوست داره اون بنده خدا این رو ظاهر کنه ، این نعمت رو ظاهر کنه.
یوسف ابن ابراهیم میگه خدمت ابی عبدالله ، ابی عبدالله منظور امام صادق علیه السلام منظور امام حسین نیست ،
اگر توی زیارت بود گفته بود ابی عبدالله می‌گفتیم منظور آقا امام حسین
منتها چون تو روایت اگه ابی عبدالله بود میگیم امام صادق علیه السلام میگه ،
به خدمت ابی عبدالله رفتم و من لباسم جامه‌های خز بود ، خانوما دیدید می‌پوشن از این لباس‌ها می‌پوشن میگن خزه
خیلی هم گرونه از این لباس خز ، بعد از امام صادق پرسیدم آقا شما در مورد لباس خز نظرتون چیه؟
حضرت فرمود : باکی نیست یعنی عیبی نداره اشکال نداره به درستی که امام حسین علیه السلام رو هم که شهید کردند ، آقا لباس خز تنش بود .
بعد حضرت فرمودند که ؛ امیرالمومنینم که عبدالله بن عباس فرستاد که با خوارج حرف بزنه این آقای عبدالله بن عباس بهترین لباس خودش رو پوشیدش
و به بهترین بوها ، بوهای خوش خودش رو خوشبو کرد و به بهترین اسبش سوارشد
رفت جلو خوارج وایساد ، خوارج وقتی دیدن عبدالله بن عباس لباس های خز مثلا پوشیده و اسب زینتی و…
از این حرفا گفتن که تو از بهترین مردمی، تو که بهترین مردم هستی چرا لباس جباران رو پوشیدی ؟
یعنی که حالا مثلاً من شیک می‌پوشم و شیک مثلاً لباس جباران شد اون خوارج گفتن
آقای عبدالله بن عباس تو که از بهترین مردمی چرا لباس جباران رو پو شیدی؟
بر اسب‌های جباران چرا سوار شدی؟ عبدالله بن عباس این آیه رو خوند
قل من حرم زینة الله التی اخرج العباده و الطیبات من الرزق
بگو یا رسول الله چه کسی حرام کرده زینتی رو که خدا برای بندگانش بیرون آورده
و روزی‌های طیب رو چه کسی حرام کرده .
این رو امام صادق فرمودند ، امام پس طرف پرسید لباس خز نظرتون چیه ؟
آقا دو تا مثال زد یک مثال امام حسین رو زد که در لباس خز آقا رو شهید کردند
یعنی پس اشکال نداره ، یکی هم مثال عبدالله بن عباس رو زدن که رفت خوارج اینطوری .
بعد امام صادق فرمود : جامه‌های نفیس بپوش زینت کن که خدا نیکوست و نیکو را دوست داره
اما باید حواست باشه لباس زینتی و چه و چه و چی باشه حلال باشه.
این یکی رو هم بگیم دعا کنیم ، در حدیث معتبر هست که سفیان صوری این سفیان از شیوخ سیو صوفیه است
ازبزرگان صوفیه است به مسجدالحرام اومد امام صادق رو دید که آقا نشسته
لباس‌های قیمتی و نیکو پوشیده گفت که والله برم او رو بر این جامه‌هایی که تنش هست سرزنشش کنم
آخه تو امام صادقی چرا لباس نو پوشیدی چرا لباس مثلاً تمیز پوشیدی ،
چرا لباس قشنگ تنته نزدیک شد گفت که پسر رسول خدا والله که پیغمبر چنین جامه هایی نمی‌پوشید
چنین لباسی نپوشیده و هیچ یک از پدران شما هم یه چنین لباس‌هایی تنش نکرد.
امام صادق علیه السلام فرمود : پیغمبر یه زمانی بودند که روزی بر مردم تنگ بود ،
امروز بر مردم روزی فراخه سزاوارترین مردم به صرف کردن نعمت‌های خدا نیکانند.
این لباس های خوشگل رو کیا باید تنشون کنن؟ آدمای خوب . پس حضرت همین آیه رو خوند ،
قل من حرم زینة الله
چه کسی حرم کرده زینت خدا رو فرمودند ما که سزاوار بهترین مردمیم به تصرف کردن در آنچه خدا.
ای صوری این جامه رو که می‌بینی برای مردم پوشیدم ، این لباس قشنگ برای مردم پوشیدم پس حضرت لباس خودش رو کنار زد
نشون داد زیر این لباس قشنگ یه لباس گنده آقا تنش بود که فرمودند :
این لباس گنده رو من برای خودم پوشیدم و این جامه نیکو برای مردم.
پس دست زدن جامه بالای جامه بالا سفیان بعد حضرت لباس سفیان این رویه چی بود
گنده بود حضرت دست انداختن این لباس سفیان دادن بالا الله اکبر لباس سفیانی که دادن بالا
آقا دیدن یه لباس سفیان یه لباس زیریش نازک پوشیده بله فرمودند که جامه پایین رو یعنی جامه زیری رو لباس زیری رو
برای لذت خودت پوشیدی جامه بالا رو برای کی پوشید ی ؟ فریب دادن مردم
حقه باز حیله گر اومدی به من امام صادق بگی فلان خودت چیکاره‌ی تو اینجوری .
خدا بهمون توفیق بده انشالله دنبال فریب دادن مردم نباشیم.
این سفیان صوری حقه باز بود از رو لباس گنده پوشیده از زیر لباس نازک پوشیده
حالا امام صادق سرزنش کنه اومده میگه این چیه ؟ آقا فرمود ،
من برای مردم پوشیدم این زیریه رو برای خودم پوشیدم منتها تو یه مدل دیگه هستی.
تو حدیث معتبر از عباس ابن هلال منقوله که میگه ، عرض کردم به امام رضا
که چه بسیار خوش می‌آید مردم را از احوال کسی که طعام‌های بدمزه و ناگوار می‌خوره
جامه‌های گنده می‌پوشه اظهار شکستگی و خشوع می‌کنه فهمیدی چی شد.
یکی اومد پیش امام رضا گفت مردم دوست دارن اون کسی که مثلاً لباس بد می‌پوشه و لباس غذای بد می‌خوره و اینا
آقا فرمود : مگه تو نمی‌دونی که حضرت یوسف پیغمبر و پیغمبر حضرت یوسف هم پیغمبر بود هم پیغمبر زاده
قباهای چی می‌پوشید دیبا طلا باف و بر مجلس آل فرعون می‌نشست و حکم در میان مردم می‌کرد
مردم رو با لباس او کاری نبود از او دنبال عدالت در حکم می‌خواستن ازش
امام باید اون چه که میگه راست بگه ، هر وقت وعده می‌کنه وفا کنه و حکم به عدالت کنه
خدا حلال را بر کسی حرام ، آقا این لباس از مال شماست شما برید بپوشید و اندک و بسیار حرام را حرام کرده
خدا همه رو حلال کرده مگر یه خوردش رو ، یه خورده از این چیزا رو حرام کرده پس خواندن همین آیه رو .
خدا انشالله به شما خیر دنیا و آخرت بده.
یه جمله هم ذکر مصیبت و عرض روضه بگیم
صل الله علیک یا اباعبدالله
روزجمعه است امام زمان یه مصیبتی رو می‌خونند من هم اون مصیبت رو بگم
می‌فرمایند یا جدا حسین جان فراموش نمی‌کنم اون ساعتی که اسب بی راکب سمت خیمه‌ها می‌آمد
این لحظه رو عزیزان شما همه تصور کنید
انشالله یه صبح جمعه حرم امام حسین علیه السلام جمع باشیم
تو حرم امام حسین اشک بریزیم گریه کنیم خیلی می چسبه بین الطلوعین جمعه صبح
صبح جمعه تو حرم امام حسین باشیم اشک بریزیم
امام زمان می فرماید یا جدا هیچ وقت فراموش نمی کنم اون ساعتی که اسب بی راکبت سمت خیمه ها می اومد
منتها این اسب چه جوری میومد با زین واژگون شده
با سر و روی خون آلود می اومد وقتی امام حسین تو گودال زمین افتاد
این اسب مثل پروانه دور امام حسین می چرخید هی خودش رو سپر می کرد جلوی نیزه ها
جلوی تیرها هرچی تیر اومد سمت امام حسین این ذوالجناح خودش رو سپر کرد
آخر سر امام حسین تو گوش ذوالجناح گفت ذوالجناح خبر من رو به خیمه ها ببر
این ذوالجناح می اومد این رو امام زمان فرمود مهمهمه، مهمهمه یعنی همهمه می کرد هی الظلیمه می گفت الظلیمه یعنی ظلم آشکار ظلم بزرگ
همه از خیمه ها بیرون دویدن
ولی سالار زینب را ندیدن
یه مرتبه دیدن ذوالجناح با سر و روی خون آلود یکی گفت ای فرس بابای من تشنه بود موقعی که می رفت
آیا آبش دادن یا با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن
حسین جان حسین جان حسین جان
