حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ابن عباس میگه:

 

ما میرفتیم مسافرت خب ده ماه، یه سال، یه سال و خورده ای بعد برمیگشتیم همچین ک برمیگشتیم تو خونمون می‌دیدیم یه بچه هس به خانم میگفتیم حاج خانم این بچه کیه؟ میگفت بچه ی خودته .

 

میگفت ما شک میکردیم نکنه این بچه دیگری باشه میومدیم پیش پیغمبر

 

یارسول الله ما چی کار کنیم خیالمون راحت بشه این بچه مال ماست .

پیغمبر فرمود:

برید بچتون رو تو مسجد رها کنید تو صف جماعت ..

 

اگه دیدی رفت تو بغل امیرالمومنین بچتو ببوس بغل کن مال خودت حلال زادست..

 

اگه دیدی تو دامن امیرالمومنین نرفت شک کن..ه

 

نشستی اینجا دعا کن برا بابات ..دعا کن برا مادرت

…حلال زاده ای ک اینجا نشستی..ببین خود این خیلی آثار داره ..

خیلی آثار داره…باید امشب امروز بگی خدا جون پدرم رو رحمت کن..

خدا جون مادرم رو رحمت کن..

که اینا خیانت نکردن ک من از علی فاصله بگیرم

جرج جرداق  میگه همه ی مادرهای دنیا عقیمن از اینکه بتونن یکی مثل علی رو به دنیا بیارن..

میگه ما حاضریم همه ی خزائن دنیا رو بدیم

خزائن دنیا یعنی هر چی جواهرات الماس هر چی هس هر چی ؛

همه رو بدیم تا یه بار دیگ علی به دنیا بیاد..

اما چه سود اما چ سود مادرها عقیمن ک بتونن دوباره علی رو به دنیا بیارن..

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *