اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
وباعث الانبیاء و المرسلین و صلاه وصلی علی سیدنا و انبیاء و حبیب قلوبنا و
طبیب نفوسنا و الذی سمئ فی السماء به احمد و فی الارضین به ابوالقاسم مصطفی محمد
و الهی وسلم و لعنة اعدائم و اعداء اجمعین الی عام القیام یوم الدین
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله
ابدا ما بقیت و بقیه اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علیک علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
به پیشگاه آقا اباعبدالله و یارانش صلواتی بفرستید.
به جهت نورانیت قلوب و شفا همه مریضها هم یه صلواتی بفرستید.
جهت آمرزش همه گذشتگان مخصوصاً گذشتگان از این بیت
مرحوم پدربزرگ و مادربزرگ آقای دریاباری و مرحوم قلی اسفندیار و شهید موسی اسفندیار هم صلوات دیگه بفرستید.
در رابطه با زیارت عاشورا بحث میکردیم این فقرات زیارت عاشورا رو معنا میکنیم
و مختصری توضیح هم ذیلش عرض میکنیم به خدمت شما بزرگواران .
دیروز این فقره رو عرض کردم ؛
السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره
گفتیم که این فقره از زیارت عاشورا چندین معنا میتونه داشته باشه،
یکی اینکه اصلاً بگیم همون خون خدا و پسر خون خدا ،
خون خدا هم اون جنبه انتقام گیری و جباریت خدا،
اون جنبه ای که خداوند متعال چیزی رو بیجواب نمیگذاره بدون پاداش قرار نمیده ،
از این جنبه گفتیم به مانند اسمهای دیگه خدا عین الله، جنب الله، یدالله
که حکایت از یک صفتی از خداست . گفتیم میشه به این معنا هم گرفت که یعنی ای کسی که خونخواه تو کیه ،
و تو پسره همون کسی هستی که خونخواه او خداست . خب پس امیرالمومنین هم با این حساب صاف ، خونخواهش خداوند متعاله.
از این عبارت اگر عبور بکنیم ، می رسیم به فقره بعد ،
و الوتر الموتور
خب وتر در اصل به معنای طاق، طاق یعنی فرد به معنای نقصم میاد.
وتر به معنای نقص و جنایت و کشته شدن نزدیکان هم به کار برده میشه.
میگن وتر به معنای فرد ، فرد یا فرد مکثور
مکثور یعنی شکسته شده ، یعنی یک فردیه که توش شکستگی ایجاد شده، توش نقص ایجاد شده اینجا وتر رو اینطور میگن .
ببین مثلا هرجفتی که طاق میشه توش ناقصی میاد نقص میاد .
مثال بزنم ، یه جفت کفش موقعی ارزش داره، قیمت داره که جفت باشه
اما وقتی طاق شد دیگه این از قیمت میافته، از ارزش میافته.
مثلاً ما یه لنگه در داریم، یه جفت در داریم دو تا در قدیمیها ،
یادتونه دیگه الان جدیداً درها یه دونه است ولی قدیما دوتایی بودش.
خب فرض کنیم که اون از این جفتی درآمد طاق شد، دیگه این در ارزش نداره .
بعد شما بقیه چیزها رو که جفت هستند و در نظر بگیرید وقتی طاق میشه ناقص میشه،
دیگه ارزش نداره، قیمت نداره بعضیها میگن اینجا منظور از وتر یعنی این.
چون طاق شد ناقص شد ، فرد مکثور وتر یعنی سلام بر کسی که فرد ناقص شده است،
حالا ناقص شده یعنی چی؟ یعنی کسی که بهش ستم شده کسی که به ستم به قتل میرسه.
جنایتی در حق او میشود وقتی جنایت میشه ، یه نون رقص میاد، یه جور کسر میاد یه جور
اما به نظر من اینجا این وتر رو اینجوری در نظر بگیریم شاید بهتر باشه ،
که سلام بر تو یا اباعبدالله ، تویی که تنهای شکسته شده هستی در کربلا
آقا اباعبدالله الحسین در کربلا الان ان کثری زهری
علقمه اومد اون وضع رو دید از برادر خودش کمرم شکست یا موقعی که جناب حبیب درود و رحمت خدا بر او از دنیا رفت
در نقل از فبان الان انکسال فی وجوه الحسین شکستگی در صورت امام حسین هویدا شد ظاهر شد
پس اینجا ببین روز عاشورا آقا اباعبدالله یکه شده تنها شده
تنهایی که شکستگی هم داره تنهای شکسته شده قربون آقا اباعبدالله الحسین برم
مثلاً هر روز که میای زیارت عاشورا میخونید با توجه و با معرفت بخونید پس
السلام علیک یا ثارالله یعنی ای خون خدا
وابن ثاره ، ای پسرخون خدا
و الوتر یعنی تنهای شکسته شده تنهایی که توش شکست
و الوتر الموتور، موتور هم به معنای کسی که شکسته شده است
اون وتر یعنی تک، موتور یعنی تک شده،تنها شده، غریب شده.
اون آقایی که روز عاشورا همه اصحابش کشته شدند و الوتر الموتور یکه و تنها شد،
بنابراین در رابطه با حالا وتر احتمالاتی میره، میشه اینجوری هم در نظر گرفت
این بینظیر حسین علیه السلام تکه ، یعنی نه به معنای اینکه روز عاشورا غریب شد .
به معنای اینکه تو بین این چهارده معصوم تکه، ازچه جهت تکه؟ از خیلی از جهات تکه .
مثال شیخ جعفر شوشتری رحمت الله علیه یک کتابی داره به نام خصایص الحسینیه
توی این کتاب خصایص الحسینیه میاره که امام حسین حجش باهمه فرق می کنه ،
نمیدونم خیلی از اموراتش باهم فرق داره و اقاابا عبدالله الحسین در خیلی از مسائل یگانه روزگارند، یگانه دهر هستند.
پس اینجا ما سلام میدیم آقاابا عبدالله الحسین رو ، یعنی تو فرد هستی یعنی بینظیری،
نظیری نداری . احتمال دوم اینکه به معنای اینکه شخصی که کسی از او کشته گرفته ،
مثلاً تمام یاران اعوانش فرد به معنای کسی که اطرافیانش کشته شدن و الان او تنها شده این هم دو معنا .
معنای سوم از وتر به معنای خون ریخته، خونی که ریخته باشند.
موتور هم به معنای کسیکه خون خویشاوندانش به ستم ریخته شده باشه.
پس معنای وتر به معنای خون ریخته ، موتور هم کسی که خون خویشاونداش به ستم ریخته شده ببین نگاه کن ،
بعد از ثارالله که اومده اینجا این ثار به معنای خون،
وتر هم یکی از معانیش خون یعنی خونی که ریخته شده ،
موتور یعنی کسی که خون اطرافیانش ریخته شده،اصحابش ریخته شده پس این معانی و الوتر الموتور هست که حتما انشالله در زیارت ها بهش توجه بکنید .
السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک
یه جمله هم داره که نشنیدید حتماً ، یا اگر شنیدید خیلی کم شنیدید.
این هم توی بعضی نسخه ها هست و اناخط به رحلک ، این هم توی بعضی زیارت عاشوراها هست و اناخط به رحلک .
حالا این فقره رو باهم ترجمه کنیم :
السلام علیک و علی الارواح التی ، یعنی ببین یه بار بخصوص به امام حسین سلام میدی
دوباره کجا السلام علیک ، سلام بر تو انقدر شیرینه این حرف زدن با امام حسین هی مدام میخوای به امام حسین به انواع و اقسام مختلف سلام بدی .
مثل اینکه یه کسی رو میبینی هی میشینی میگی آقا سلام به روی ماهت،
سلام به اون حرف شیوا، سلام به اون مثلاً عطر زیبا،سلام به اون مرامت،
سلام به اون مسلکت، سلام به اون…
هی شروع میکنی به اون انواع اقسام سلامها رو میدی. اینجا هم امام حسین رو دیدی ، دیگه بال داری در میاری از خوشحالی ،
هی داری به انواع مختلف به آقا سلام میدی یه بار میگی ؛
السلام علیک یا اباعبدالله
یه بار میگی السلام علیک ابن رسول الله
یه بار میگی السلام علیک یابن امیر المومنین و این سیدالوصیین
یه بار میگی السلام علیک یابن فاطمه سیده نساء العالمین
اینجاهم حالا میخواهی یه جور دیگه سلام بدی السلام علیک ، سلام بر تو و بر اون ارواحی که به اون روان های که در آستان تو جا گرفتند.
درآستان آقااباعبدالله کی جا گرفته؟
اصحاب و بنی هاشم ،اصحاب و بنی هاشم در جوار آقااباعبدالله،
در آستان آقااباعبدالله جا گرفتن و حالا این یه دونه رو هم بگیم ما که داریم زیارت عاشورا رو میگیم کاملش رو بگیم.
انا خط به رحلک یعنی چی؟ یعنی انا خط یعنی فرود آمدن
به رحلک ، درجا فرود آمدن در ساحت قرب تو، درساحت قرب تو به رحلک در رحل تو فرودآمدن.
این از این فقره زیارت عاشورا ، حالا یه قسمتیش رو یا بخشیش رو اینجا عرض میکنیم انشالله اگر بازم باقی موند رو فردا میگیم .
ارواح جمع روح . روح به معنای تیب تیب به معنای طهارت و پاکیه .
روح آدمی را هم به خاطر این روح میگن که یه طهارت و یک تیبی خداوند متعال در عصر خلقت بر او قرار داده .
پیش از اینکه به این علایق جسمانی آلوده بشه به این رذایل اخلاق و اعمال زشتی این آلوده بشه ،
این یک طهارتی داشته ، این روح پاکی داشته یک پاکیزگی داشته.
فرشتهها را هم به خاطر همین ارواح میگن مثلا جبرئیل رو میگن ، جبرئیل امین رو میگن روح القدوس.
به ملکه اعظم هم همینطور میگن روح الیوم القوم روح ، سوره نباء آیه ۳۸
تنزل ملائکة والروح ، سوره قدر انا انزلنا
اون شب قدر چه شبیه که ملائکه و به همراه ملائکه دیگه روح ،روح نازل میشه .
روح کیه؟ روح میگن همون ملک اعظمه جبرئیل باشه یا مثلا فوق جبرئیل باشه .
حضرت عیسی رو چرا میگن روح الله؟
همه ما روحمون از خداست، روح خداست حضرت عیسی رو نه به خاطر اینکه خیلی روحانی بود ،
خیلی مقدس بود ، مثلاً حضرت موسی اینجوری نبود یا مثلاً حضرت عیسی یه روحانیت خاصی داشت،
حضرت مریمم به دنیا اومده بود دیگه خیلی مادرش که سیده نساء بود
بعد دیگه خودشم انقدر پاکی و طهارت و اینها داشت معروف شد به روح الله.
هر موجودی که دارای روح هست روحانیه . البته نه روحانی که شما چند وقت پیش تو تلویزیون میدیدید ،
از روحانی به معنای همون پاکی و طهارت و این به این معنا . خب پس روح به معنای پاک و پاکی و اینها.
روح به معنای نسیم هم میاد، ریحان هم ریحانه یعنی گل خوشبو.
ریحان ریشه ش از همین روح میاد ،
ببین اون همون پاکی و نجابت وخوش بویی و تیپ یعنی یه چیز خوشبو.
این ریحان پس از همین ریشه است از همین اصل میاد به معنای بعد آوردن .
مثلا این گل رو دیدن که این خیلی هم تر و تمیزه، هم خوشبو بعد اسم این گل رو گذاشتن ریحان .
بعد مثلا اومدن از این کلمه استفاده کردن برای دخترخانم ها،این دختر ریحانه س،اینطوری.
حلول یعنی چی؟
ببینید پس ما تا اینجا این رو گفتیم السلام علیک و علی الارواح، ارواح پس یعنی اون روح ها ،اون روحهایی که حلت التی معنای که
حلت به معنای حلول میگن ، حلول کرد یعنی فرود آمد.
محل یعنی چی؟ میگن فلان محله به معنای جا میگن اینجا محل حلول
اینجا محل فرود آمدن ،جای فرود آمدن رو میگن محل درسته جای فرود آمدن رو میگن محل خود حلول معنای فرود آمدن ،قاطی شدن،
حل شدن دیدید یه وقت شکر رو میریزی تو چایی یه قاشق برمیداری همش که میزنی ،
چی میشه ؟ این حل میشه حلت ارواح که فرود اومدن حل شدند. در کجا فرود اومدند؟
السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک این بفنائک یعنی فنا ، به معنای فناء بر وزن ردا
فناء فضایی باز و زمینی در اطراف و بیرون منزل رو میگن فناء .
که اونایی که وارد میشن میرن مرکبشون یا اثاث شون رو میذارن اونجا .
درست شد ، پس به معنای فضای باز در اطراف و بیرون منزل که هر کسی اومد
بره اسبش رو اثاث شو بذاره اونجا ، یک فضای بازی رو میگن فناء .
این اروحی که در روز عاشورا بودن کجا حلول کردند، حلول شون در کجا بود؟
در آخر فناءیه که هم هست یعنی فنای تو
اگر بخواهیم فناء رو بگیم ، اون صفحه وجودی آقااباعبد الله الحسین در نظر بگیریم
یعنی فضای وجودی آقااباعبد الله الحسین این ارواح در کجا فرود اومدن ؟
در چی حل شدن ؟ مثل شکری که میریزی توی چایی یعنی ارواحی که اینها فرود اومدن حل شدن
در کجا حل شدن در این فضای وجودی تو، تو منظور آقااباعبدالله.
یعنی این ارواحی هستند که حل شدن تو امام حسین.
قربون این اصحاب برم ،قربون این بنی هاشم برم که چقدر اینها گل بودند
وجودهای نازنین چقدر زیبایی داشتن که ببین اصلاً دیگه اینا نخواستن هیچی از خودشون بمونه .
فقط حل شدن در آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام.
این از بزرگی چه کسانیه؟ اصحاب امام حسین علیه السلام .
خب یه عبارتم گفتیم اون عبارت که گفتیم معمولاً تو زیارت عاشوراها نیست،
عناخط به رحلک، عناخط از ریشه ای میاد خوابوندن شتر،
عرب وقتی شتر رو میخوابونه میگه عناخ عناخط یعنی شترخوابید این خوابوندن شتر رو میگن عناخ .
رحل به معنای رحل جاییه که انسان با وسایلی از زندگی که به همراه داره اونجا فرود میاد،
توقف میکنه منزل میکنه، اونجایی که اینا منزل کردن کجا فرود اومدن فرود آمدنشون کجا بود؟ در منزل آقا اباعبدالله الحسین
عناخط به رحلک یعنی اینا فرود آمدن ، این ارواح فرود اومدن در رحل تو
یا حسین یا اباعبدالله این یک معنا بود که ما عرض کردیم،
معانی دیگه ای هم داره این فقره از زیارت عاشورا نزدیک به سه تا معنای دیگه هم داره که انشالله حالا سر فرصت اگر شد می گیم اگر حوصله ای بود عرض میکنیم.
فقط نکته آخری که عرض بکنم اینکه ببینید یکی از اصحاب شخصی است به نام عابس
خیلی دلاور بود خیلی شجاع بود این میگن تو جنگ آذربایجان در زمان خلیفه دوم یه تنه وایساده بود در مقابل ترکهای آذربایجان ،
و میجنگید و شمشیر میزد و خیلی دلاور. یه چیز عجیب و غریبی بوده.
عابس خب روز عاشورا از آقا اباعبدالله الحسین اجازه میگیره که بیاد به جنگ با دشمن بعد وقتی که وارد میدان میشه ،
اینا دیدید خودشون رو معرفی میکردن مثلاً منم عابس همونی که اینطوری بودم اینجوری
پدرم فلانی و اینجوری عابس تا فریاد زد گفت منم عابس ،
یه مرتبه یکی از لشکریان دشمن گفت آقا هر کس رفت به جنگ با این خودش رو به هلاکت رسوند خودش رو هلاک کرد .
گفتن آخه برای چی ، گفت من به خدا قسم این رو دیدم این یه تنه با یک لشکر حریفه هیچکس جرأت مقابله با او نداره.
یه مرتبه همه عقب رفتن عابس هی حمله می کرد سمت اینها فرار می کردن هر کاری میکرد که آقا اینا بیان به مقابله نمیشد.
اینا لشکر عمر سعد ، حتی از آقا ابوالفضل هم حریم میگرفت یعنی نمیومدن نزدیک آقا ابوالفضل العباس ،
علت اینکه آقا ابوالفضل العباس شهید شده تو کربلا ، اون هم به خاطر آب آوردنشه .
شهادت حضرت عباس یه دلیل داره آب آوردن و الله آب آوردن نبود ،
اینا نمیتونستن آقا ابوالفضل رو زمین گیر کنند شنیدید دیگه جناب ام البنین چه شعری می خوند تو بقیع ،
اگر من بدونم اون کسی که به تو آخه چه جوری نزدیک تو شدن، تو یک شیر دلاوری بودی،
اینا نمیتونستن نزدیک عابس بشن عابس هرکاری می کرد به اینها برسه اینها فرار می کردن ازمقابل عابس هی در میرفتند.
آخر سر عابس چیکار کرد ، شوق شهادت داره می خواد شهید بشه، میخواد حلول کنه در آستان حسینی،
میخواد فانی بشه در آقا اباعبدالله الحسین، این میخواد دیگه هیچی ازش نمونه .
عابس وقتی دید آقا اینا نمیان جلو الله اکبر خیلی عجیبه عابس وقتی دید اونها نیامدن دارن فرار میکنند ،
زره رو از تنش بیرون آورد، این پیراهنش رو درآورد خودش رو برهنه کرد گفت :
بیایید مرا بکشید، بیایید من رو بزنید من اصلاً یه آدمای عجیب و غریب یک انسانهای بزرگ ،
اینا اصلاً وقتی ضربات شمشیر بهشون میخورد اینقدر غرق جمال امام حسین بودن،
انقدر محو آقا اباعبدالله الحسین بودن استاد ما درد احساس نمیکردند،
زره رو از تنش بیرون آورد بدنش رو برهنه کرد گفت آقا من این بدنم رو ر معرض تیرها قرار میدم،
در معرض شمشیرها قرار میدم ،در معرض نیزهها قرار میدم بیاید به جنگ من
اونا هم وقتی تا دیدن این زره رو درآورده یه خورده دل و جیگر پیدا کردن یه شجاعتی درشون ظهور کرد که حمله کنند به عابس ،
عابس رو تیر زدن ،سنگ زدن . بدنی که زره نداشته باشه طاقتش کمتره دیگه
زودتر میافته رو زمین انقدر این عابس اینطوری مست جمال آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام، درد نمی فهمید .
انشالله من و شماها هم به این مقام برسیم که حلول کنیم در آستان آقا اباعبدالله الحسین
یعنی انقدر امام حسینی بشید، انقدر تو این مجالس رنگ و بوی آقا اباعبدالله الحسین رو به خودتون بگیرید
که اصلاً دیگه هیچی از خودتون نمونه.
فقط امام حسین از شما دیده بشه فقط جلوههای امام حسینی ازشما ظهور کنه یعنی هر کسی ببینتتون بگه آقا این خانم حسینی هستش.
من آرزو میکنم از خدای متعال میخوام که انشالله همه شماها یه زمانی کرونا نبود این مجالس یادتونه چه قلقلهای میشد، پر میشد
چه ازدحامی میشد، چقدر شلوغ میشد . حالا الان از اون همه جمعیت شماها موندید، شماهایی باید این پرچم رو بلند کنید
این پرچم به دست شماهاست،حالا شماها انقدر تو این مجالس قربون صدقه امام حسین برید
هی بگید حسین جان نوکری تو رو افتخار ماست، حسین جان دوست داریم اینجا بمونیم همین نگاه تو بر ما بسه،
حسین جان ما میدونیم این یا حسین میگی مادرت از تو بهشت جواب ما رو میده والله
من که میگم یا حسین یا اباعبدالله مادرش جواب میده میگه جانم تو حسین من رو صدا زدی،
حسین من رو بین دو نهر آب با لب تشنه سر بریدن بعد یه جوری بشه اگر هم مردیم بگن اون امام حسینی بود
همین یه کلمه این امام حسینی بود خدایا این امام حسینی بودها
بعد بیان بالای قبر ما بگن یا اباعبدالله مگه این نوکر تو نیست دریابش امام حسین
بیاد اونجا دستگیری کنه به فریاد ما برسه بعد اصلاً تمام بهشت مون امام حسین باشه
این تو روایات هست که بهشت رو آماده می کنند برای یه عده
من اعتقادم اینه برای شماها آماده میکنن این بهشت رو
بعد این ملائکهها این حورا اینها دم درب بهشت وامیستن منتظر اینن که این آقایون این خانمها بیان تو بهشت خیر مقدم بگن
خوش آمد بگن ولی هرچی اونجا وامیستن میبینن خبری نیست
آخر سر شکایت میکنند میگن خدایا پس چرا اینا تو بهشت میگن آقا اباعبدالله جلوه کرده،
رخ نشون داده اینا چشم شون به سیمای امام حسین افتاده مدهوش شدن،
بیهوش شدن افتادن و دیگه نمیخوام بیان اصلاً به زور اینا رو میگیرن و میارن تو بهشت
این بهشت ما امام حسینه ما اصلاً تو قیامتم که انشالله بهشت رفتیم جایی باشیم که امام حسین رو ببینیم و این مال شماهاست بزرگواران.
در روایت هست آقا اباعبدالله تو بهشت برای بعضیها هفته یه مرتبه جلوه میکنه، رخ نشون میده
بعداینا وقتی امام حسین رو میبینند مدهوش میشن
خب شما هم انشالله مثل حضرت زینب بشید،
من نیت کردم اینجا امروز روضه حضرت زینب رو بخونم
انشالله رنگ و بوی ما حسینی بشه اقتدا کنیم به خانم زینب کبری
میدونی از همون موقعی که به دنیا اومد از اینجا شروع کنم خورده خورده بگم شماها هم انشالله مثل ابر بهاری ببارید
وقتی به دنیا اومد خیلی خوشحال شدن امام حسین دوید پیش پیغمبر گفت یا رسول الله خدا بهم خواهر داده،
چه خواهری داده اینقدر خوشحال شد بعد تا گفت یا رسول الله خدا بهم خواهر داده
پیغمبر گریه کرد بعد امام حسین عرضه داشت یا ابتا بابا جان مگه من چیز بدیه گفتم،
چرا شما گریه میکنید بعد فرمود حسین جان سرش رو بعد می فهمی،
اومد تو خونه دید این دختر این زینب سلام الله علیها داره گریه میکنه
پیغمبر بغلش کرد آروم نشد، امیرالمومنین بغلش کرد آروم نشد، خانم فاطمه زهرا بغلش کرد آروم نشد،
امام حسن بغلش کرد آروم نشد تا دادن دست امام حسین دیدن این بچه آروم شد گریه ش بند آمد
این خانم حالا الان چهل منزل بدون حسین میخواد بره
این چه منزلیه که خانم زینب کبری، این چه مصیبتیه که ما این خانم میبینه
بدون امام حسین میمیره این خانم و لذا الان شماها این حال حضرت زینب رو تصور کنید
چه حال خاصیه خیلی جانسوز هر محملی که سوار میشه
هر منزلی که میره این خانم مثل ابربهاری توی کجاوه میشینه گریه میکنه
همه رفتند من جامانده م ای دوست
زبدبخت به دنیا جامانده م ای دوست
آخ چرا رفتی مرا با خود نبردی حسین جان داداش
ببین بعد تو تنها ماندم ای دوست
آخ بیا این ساعت آخرکنارم که روی زانوی تو سر گذارم
دعا کن زودتر جان بر لب آید که دیگر طاقت ماندن ندارم
امون از دل زینب آه از دل زینب
مژده گونی بدم برا اونایی که قشنگ اشک می ریزن گریه میکنن
پیغمبر فرمود هر چشمی برای زینبم گریه کنه ثواب گریه حسن و حسین رو بهش میدن یا اباعبدالله
آخ ببین از داغ تو خیلی شکستم،
شکستم که چنین از پا نشستم
آخ حسین جان شکستم دشمنت از بس دلم را چنان گشتم که نشناسی که هستم
وسطش روضه می خونم تا ناله شماها بیشتر بشه شاید این مال روز اربعین باشه
شایدم مال همین روزا باشه تو محمل نشسته میگه حسین جان یادته اومدم تو گودال چی گفتم داداش
گفتم اانت اخی آیا تو برادر منی نشناختمت حسین جان اگر سر بر آری منو نگاه کنی از رو نی چشماتو وا کنی داداش کافیه فقط چشماتو واکنی
دیگه زینب رو نمی شناسی
امون از دل زینب آه از دل زینب
به یادت در نوای آب آبم
چنان تو زیر تیغ آفتابم
داداش تو راحت خفته ی در خانه ی قبر
ولی من از غمت خونه خرابم
داد و بیداد حسین جان
لباس تو در آغوشم برادر
صدایت مانده در گوشم برادر
آخ تو ماندی بی کفن درخاک صحرا
چگونه من کفن پوشم برادر
امون از دل زینب آه از دل زینب
بازم می خوام بگم
دلت انشالله بره حرم اباعبدالله روبروی تله زینبیه
اینا روضههای خانم زینبه تو این منزلی که تا برسه شام
آخ مرا کابوس شمشیر و تن تو
یادم نمیره اون ساعتی که شمشیردار با شمشیر میزد،
نیزهدار با نیزه میزد تماشای به غارت بردن تو
آخ تو را سر نیزه ها بردند و مانده
برای من فقط پیراهن تو تنها یادگاری حسین برای زینب همون تکه پیراهنی بود که تو دستش بود
آخ سراسر نیزه میبینم بخوابم
داداش نمی خوابم اگر یک دم برادر
تو را بر نیزه میبینم بخوابم
داد وبیداد حالا تو بگو
امون از دل زینب آه از دل زینب
آخ دلم هر روز پای نیزه میرفت
که خونت در گلوی نیزه میرفت
بذار معنی کنم حالا که اینجور گریه میکنی،اینجور ناله میزنی بگم برات
یکی از معجزات این سر این بوده تمام منزل ها که میرسیدن می دیدن که خون از گلو جاریه
اصلا همون ساعتی که این سر رو گذاشتن توی دامن رقیه خون جاری بود این رگها هیچ وقت خشک نشد یا اباعبدالله
آی دلم هر روز پای نیزه می رفت
که خونت در گلوی نیزه می رفت
چه میشد مثل سرهای شهیدان
سر من هم به روی نیزه میرفت داداش
ای کاش سر زینبتم رو نیزه میرفت ای غم عشقت بیابون پرورم کرد
عرضم تمام هرکی کار داره بسم الله غم عشقت بیابون پرورم کرد
هوای وصل تو بی بال و پرم کرد
آخ داداش به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری ترفع خاکی بر سرم کرد
خدایا زینبم تنها و بی کس
این رو اززبون شماها میگم شما انشالله همتون کنیز حضرت زینب باشید
خدایا زینبم تنها و بی کس
کس بیکس به فریاد دلم رس
خدایا من همون محمل نشینم
من همونیم که وقتی نسیم پرده محمل رو کنار زد زبان حال میگم
گوشه چادرم پیدا شد حسینم برای عباسم اخم کرد عباس مگه نمی بینی نسیم پرده محمل رو کنار زده
زینبم در معرض نماد دید دشمن قرار نگیرند آه حالا ببین به چه روزی افتادم
حالا ببین به چه روزی افتادم حسین معجرم رو از سرم بردن داداش آخ
امون از دل زینب آه از دل زینب
حسین
دست رو بیار بالا رو کن انگار گفتم بجای خانم زینب کنیزی کن انگار سر ابی عبدالله روی نیزه داری می بینیش
صدا بزن چی میخوای بگی به ابی عبدالله
حسین دلم یه کربلا میخواد
حسین دلم یه گنبد طلا میخواد
حسین دلم امام رضا می خواد
چرا آخه میگی امام رضا می خوای
آخه حسین جان این مریضی دست و بالمون رو بسته
مگه این روضههای تو نبود،مگه این زیارت عاشورای تو نبود معجزه کرد
این وبا بساطش برچیده شد دیگه مردم نمیمردن،
زیارتها شروع شد حسین جان از وقتی این مریضی اومده ما دیگه امام رضا رو هم ندیدیم ابی عبدالله میشه یه گوشه چشمی کنی
حسین جان مریضا منتظرن رو تخت بیمارستان دارن جون میدن
ابی عبدالله یه دعا کن تو رو جان مادرت حسین جان به مادرت بگو یه دعا بکنه همه این کورنایی ها شفا بگیرند
حسین آرام جانم
حسین روح و روانم
حسین درمان دردم
حسین دورت بگردم
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
بحق زینب کبری فعجبنا یاالله