بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابوالقاسم المصطفی محمد
و آله الطیبین الطاهرین و لعن دائم علی اعدائم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
هدیه کنیم به امام زمان علیه السلام یه صلوات بفرستید.
بحثی که در این جلسه داریم در خصوص زیارت شریفه امین الله هستش
این زیارت ظهور و بروز عقلانیته اگه خوب توجه بکنید ببینید ما عرض کردیم که این زیارت بازم تکرار میکنم
معروف است به امین الله در نهایت اعتبار تو تمام کتابهای زیارتی اومده
علامه مجلسی هم فرموده از جهت متن و سند از بهترین زیارات و بایدم تو تمام روضههای ائمه بر این زیارت مواظبت کنند
عرض کردیم که انشالله شما هر روز صبح بلند شید با این زیارت خدمت آقا امیرالمومنین علیه السلام اظهار ارادت بکنید و به این نکتههایی هم که عرض میکنیم توجه کنید
اینها تکرار و تمرین اعتقادات این زیارت یکی از اون زیارتهاییه که میشه
باهاش ما حضور رو انسانیت و کمالات رو پیدا بکنیم شاید کمتر زیارتی بشه مثل این زیارت شما پیدا کنید
و لذا يه توجهی باید بکنید همین جا که الان خدمتتون عرض میکنیم
به این نکتهها اگر توجه کنید خیلی چیزا گیرتون میاد پس عرض کردیم
این زیارت ظهور عقله ظهور عقلانیته عقل چی میگه عقل میگه که
باید این جهان با این عظمت با این نظم با این دقت با این لطافت یه صاحبی داشته باشه که
اون صاحب این رو مدیریتش بکنه رهاشم نکرده باشه شما میبینید تو همین زیارت ایتا تکرار میشه
السلام علیک یا امین الله فی عرضه همین خط اول سلام بر تو ای امین خدا در زمین خدا
تکرار تمرین این زمین صاحب داره این کوهها صاحب دارند
این دریاها صاحب دارند این معادن این ذخایر صاحب دارند این درختها صاحب دارند
ببینید این تکرار عقایدهها بعضیا شاید زیارت امین الله رو بردارن و همین طوری تا تهش برن بگن خوندیم
با توجه به این معانی زیارت امین الله یه چیز دیگهای میشه
زمین خدا ببینسد السلام علیک یا امین الله فی ارضهی
در زمین خدا ما بندگان بندگان خداییم صاحب داریم صاحبمون خداست
حجته علی عباده و ما رها نیستیم نیستیم ما صاحب داریم فرماندار داریم
خدا رحمت کنه این آقای کافی رو توی روضههاش اگر گوش کرده باشید
میگه ای شیعیان ما صاحب داریما این یه جلوه خیلی کوچکی هستش از این بیانات و اینها که ایشون میفرمودند
درستم میگن ما صاحب داریم ولی تو این کلاس که آدم قرار میگیره این معنا رو بیشتر حس میکنه
از وقتی که بچه به دنیا میاد میگن آقا تو گوشش بیارید اذان بگید
که بفهمه این زمین زمین یه دفعهای و شانسی و اتفاقی نیست که درست شده باشه
این زمین حاصل یک قدرتیه ساخته یک قدرتیه تو گوش این بچه میگه الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله
شهادت میده به یگانگی خدا که همه چیزو بذار کنار تو این جهان فقط یه کسی هست اونم الله
اشهد ان محمدا رسول الله مدیر داره این جهان پیام آور داره
همینطور دونه دونه این فقرات اذان میگه تا آخر بچه که تازه به دنیا اومده
چرا باید تو گوشش اذان بگن این چقدر اثر داره اذانی که تو گوش بچه گفته میشه
تو گوش بچه گفته میشه چقدر تاثیر داره این روان او رو واقعاً تحت تاثیر قرار میده
این اذانی که هر روز گفته میشه چقدر اثر داره زیارت امین الله هم
اگر با توجه بخونید حکم اذانو داره برای شما بیداری میاره برای شما آگاهی میاره
آگاهی به اینکه جهان یک صاحب مسلط بیدار هوشیار همیشه باقی داره
که روی سر این جهان با همه چیزه و به زودی هم عمر ما تموم میشه
معلوم میشه که چه کسی رفوزه شده چه پیروز شده قبول شده
این جهان تحت مدیریت یه کسیه که امانت داره اون امانت دارم
از طرف خود خدا قرار داده شده و اونم امیرالمومنین صلوات الله علیه
حالا یکی از فقرات امانت داری امیرالمومنین من براتون بگم
اون این علوم قرآنی ، آقای مکارم تو کتاب اعتقاد ما صفحهد۴۸
اونجا یه عنوانی رو دارند قرآن و نیازهای بشر هست
می فرماید ما معتقدیم اونچه که نیاز بشر است اصولش تو قرآن اومده
حالا این علوم قرآنی این دست امیرالمومنین حالا اگه اون آدمهای نادان نمیاومدن حضرت رو خانه نشین نمیکردند
حضرت کار را دست میگرفت الان بشریت به این وضع گرفتار نمیشد این بدبختی و به این فلاکت و اینها نمیافتاد
چون او امانتدار خداست و او اصول رفتاری و اصول جامعه شناسی رو از توی قرآن برای ما میگفت
اصول خانواده رو میگفت اصول کار کردن برای ما میگفت اصول غذا خوردنو برای ما میگفت
حبه ارنی و نوف بکالی دو تا از کسانی هستند که آقا امیرالمومنین رو میبینن تو دارالعماره
که مرکز حالا اون کسیه که میاد اونجا مثلاً حکومت میکنه هرچند حضرت حکومتداریش توی مسجد بوده
ولی خب به هر حال اینجا یه نقطهای بوده که مرکز رجوع بوده و حضرت هم اونجا
حضور داشتند شب دیدم که امیرالمومنین آهسته از داخل قصر وارد صحن حیاط شد
اما حالت امیرالمومنین حالت غیر عادی بود ه جوری بود که اصلاً نمیتونست خودشو حفظ کنه
دست خودشو به دیوار گرفته بود خم شده بود با کمک دیوار قدم به قدم پیش میومد
خب علی جان قربونت برم ما که شنیدیم تو توی جنگها چنان وارد میشدی کمر دشمنو به خاک میزدی
گردن هر مستکبری رو میشکستی چی شده حالا یهو دست به دیوار شدی
حبه علنی و ناف بکالی میگن دیدیم علی قرآن میخونه آیات آخر سوره آل عمران
ان فی خلق سماوات و الأرض اختلاف لیل و النهار ..
این آیات رو میخونه بعد رسید به این آیات الذین یذکرون الله قیامت و قعودا
اینا رو هی میخوند و گریه میکرد گریع عجیب گریه فوق تصور ما
حالت عادی نداره امیرالمومنین میگه همین که این آیات به آخر رسید دیدیم حضرت دوباره شروع کرد از سر گرفت
مکرر این آیاتو میخوند از خود بیخود میشد انگار هوش از سرش پریده.
حبه و نوف اینا داشتن نگاه میکردن حبه مثل بهت زدهها خیره خیره داشت نگاه میکرد
نوف میگه نتونست جلو اشک چشم خودشو بگیره شروع کرد به گریه کردن
تا اینکه امیرالمومنین رسید به این دو نفر فرمود خوابی یا بیدار
گفتم بیدارم یا امیرالمومنین گفت یا امیرالمومنین تو که از هیبت خدا تو که از خشیت خدا اینجوری هستی
وای به حال ما بیچارهها امیرالمومنین چشماشو پایین انداخت و دوباره شروع کرد به گریه کردن
فرمود ای حبه همگی ما روزی در مقابل خدا نگه داشته خواهیم شد
هیچ عملی از اعمال ما بر خدا پوشیده او یعنی خدا او به من و تو از رگ گردن نزدیکتره
هیچ چیز نمیتونه بین ما و خدا حائل بشه بعد رو کرد به نوف گفت
خوابی یا بیدار گفتم نه یا امیرالمومنین بیدارم مدتیه که دارم همینجوری شما رو دیدم گریه میکنم
حضرت فرمود ای نوف اگر امروز از خوف خدا زیاد گریه کنی فردا چشمت روشن خواهد شد
فرمود ای نوف هر قطره اشکی که از خوف خدا از دیدههای تو بیرون بیاد
دریاهایی از آتش رو خاموش میکنه فرمود هيچ کس مقام و متزلتش
بالاتر از کسی نیست که از خوف خدا گریه کنه و به خاطر خدا دوست بداره
فرمود ای نوف اون کسی که خدا رو دوست داره و هرچی رو دوست میداره به خاطر خدا دوست میداره
چیزی رو بر دوستی خدا ترجیح نمیده و اون کسی که هرچی رو دشمن میداره
به خاطر خدا دشمن میداره از این دشمنی جز نیکی به او نخواهد رسید هرگاه به این درجه رسیدید
حقایق ایمان رو به کمال دریافتهاید بعد حضرت شروع کرد این دو نفر موعظه کرد آخرین جملهای که گفت به اینا
این بود از خدا بترسید من به شما ابلاغ کردم بعد از کنار این دو نفر رد شد
دوباره شروع کرد با خدا مناجات کردن میگفت خدایا ای کاش میدونستم هنگامی که از تو غفلت میکنم
تو از من رو برمیگردونی یا بازم به من توجه میکنی
ای کاش میدونستم در این خوابهای طولانیم تو این کوتاهی که میکنم در شکرگذاری
حال من پیش تو چه جوریه حبه و نوف میگن به خدا قسم دائماً راه رفت و حالش همین بود
اگه کسی میخواست بگه آقا این امانتدار کیه چه جوریه امانتدار خداست
و لذا ما هم باید هر روز صبح که بلند میشیم انشالله به امیرالمومنین با این توجه از خدا بخواهیم
از امیرالمومنین بخواهیم که یا امیرالمومنین میشه ما هم به یک نقطهای برسیم میشه ما هم به یک درجهای برسیم
یا امیرالمومنین ما هم بنا داریم که دستمونو بدیم به دست تو
تو ما رو بالا ببری ، زیارت امین الله خلاصه عقاید تشیع
اگه کسی میخواد ورود به عالم تشیع داشته باشه زیارت امین الله بهترین کتابچه است
بهترین مطالب رو داره بهتر از این امین الله پیدا نمیکنید
انشالله که امیرالمومنین هم به شما توجه کنند با این زیارت
شما باید توجه کنید به امیرالمومنین امیرالمومنینم به شما توجه کنند
یه کسی بود به نام محمود بن لوید این اومد پیش خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها
به حضرت زهرا گفتش که بیبی جان خب چرا علی نیومد و فلان و
از این حرفا که حضرت زهرا بهش تذکر داد گفتش که اولاً کی گفته که
پیغمبر که این همه گفت بعد این همه روشنگری کرد این همه حضرت رسول روز غدیر این داستانها
بعد دارد که خانم فرمودند که مثل علی مثل کعبه است
شما میرید دور کعبه میچرخید یا کعبه میاد دور شما میچرخه
شما میرید دور کعبه طواف میکنید تا به حال تشنیدید کعبه اومده دور کسی طواف کرده
فرمود علی هم مثل کعبه است شما باید بیاید شما باید
حالا این زیارت امین الله غیر از اینکه اون تکرار و تمرین عقاید هست
بحث اینم هست که شما هر روز دارید دستتو سمت امیرالمومنین دراز میکنید
این امین الله اگه کسی میخواد بفهمه شیعه یعنی چی این امین الله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
مجالس به نام امام حسین علیه السلام به یاد امام حسین علیه السلام
ایشالله توجه باشه تو مجالس ببینید ما کلاً چند دقیقه میایم اینجا میشینیم
تو این چند دقیقه خب یه بخشیش که سخنرانی شما گوش میکنید
حواستون جمع هست دقت میکنید یه بخشیشم روضه است
این بحث روضه در واقع یک جوری زیارت حساب میشه یک جوری مغز حساب میشه
من شنیدم به نقل از علامه امینی که این قسمت روضه در واقع مغز داستان
بعضیها خب مثلاً من دیدم آقا روضه که میشه بلند میشن میرن
میگن ما سخنرانیو نشستیم روضه که میشه بلند میشن میرن
بعضیا میگن که مثلاً روضه نمک مجلسه علامه امینی فرمودند
نه روضه اصل مجلسه اینجا توجه شما داری به امام حسین
انقدر این قشنگه این روز شیرین این روضه شما انگار میری تو آغوش حرم
میری ضریح امام حسینو بغل میگیری بلند میشی میای این یه ربع ۲۰ دقیقهای که ما اینجا روضه میخونیم
انگار میری خودتو میندازی به دامن امام حسین انگار میری دست آقا رو میبوسی به آقا عرض ارادت میکنی
این روضه اینه ها تو روضه شما میری بغل امام حسین کنار امام حسین مقابل امام حسین
اکه کسی نخواد دل بده به روضه خودش ضرر میکنه خودش باخته
پس توی روضه انسان هی چشمش سرشو ببنده یه لحظه تصور کنه هی حواسشو جمع کنه
قدیمیا میگفتن اگه گریه ندارید حداقل دستتونو بذارید رو پیشونیتون تباکی کنید
يعنی اظهار گریه کنید خود اظهار گریه آدم قلبش رو نرم میکنه آروم میکنه
کم کم اشک چشم سرازیر میشه مجلس روزه بسیار بسیار مهمه
سلام ما به تو ای سومین امام حسین
که در حضور تو مهدی کند سلام حسین
هر روز صبح امام زمان ما بلند میشه رو به این آقا میکنه و سلام میده
سلام بر تو و بر مهدیت که روز ظهور ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
سلام باد به زینب که پاس خونت داشت
به اشک خون دل و خطبه و کلام حسین
سلام بر تو که در زیر تیغ با لب خشک برای شیعه فرستادهای پیام حسین
سلام بر تو و آن قطرههای خون سرت که ریخت روی زمین در مسیر شام حسین
سلام بر تو و آن دم که زینبت میگفت بیا گلوی تو بوسم به جای مام حسین
سلام بر تو و آن لحظهای که قاتل تو نهاد تیغ بر آن لعل تشنه کام حسین
عزیز دل فاطمه سلام بر تو و بر اصغرت که تیر جفا بریخت شهد شهادت ورا به کام حسین
چو خم شدی پی بوسیدن رخ اکبر دگر نبود قعود تو را قیام حسین
میگه وقتی خم شد صورت علی رو ببوسه دیگه بلند نتونست بشه
ز خون سینه و پیشانیت وضو کردی برای سجده به درگاه ذوالکرام حسین
به خاک بود جبین و سرت جدا کردند نماز عشق تو در سجده شد تمام حسین
بعد از سه روز پیکر سرخش کفن نداشت یوسفترین شهید خدا پیراهن نداشت
ابی عبدالله از بس که نیزه خون تنش را مکیده بود
حتی توان و قدرت ناله زدن نداشت
نوشتن ابی عبدالله لحظات آخر فقط با گوشه چشمش به خیمه ها نگاه میکرد
میگن یه لحظه عمه سادات اومد سمت گودال قربونت بشم بی بی جان
یه مرتبه تا چشمش به زینب افتاد صدا زد یا خدا خواهرم برگرد سمت خیمهها
تو نبین زینب قربونت بشم در حجمه تواتر شمشیر و تیغ و تیر
راهی به جز شقایق پرپر شدن نداشت از بس که پیکرش شده پامال اسبها
یک جای بیجراهت و سالم بدن نداشت زلفی که شانه شد به سر نیزه صبحگاه
کنج تنور چاره به جز سوختن نداشت
در بوریای کهنه تن لاله پوش او
پیچیده شد اگرچه شقایق کفن نداشت حسین جان حسین جان ایشالا حرم گریه کنیم حسین جان حسین جان
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست
باز به سمت گودال رفت دقت کردی این چند روزه همش میایم اینجا روضه میخونیم یهو سر از گودال در میاریم
مسیر روضه باز به سمت گودال رفت
حسین کنار آب تشنه لب از حال رفت
بر سرزنان زینب کنار مقتل گفت
از سر من دیگر سایه اقبال رفت
خستگی از بدنت میریزه
داره نیزه تو تنت میریزه
مگه چی گفتی عدو سنگت زد حسین داره خون از دهنت میریزه
غریب گیر آوردنت داداش با هرچی داشتن زدنت
عاشورایی گریه کنا با اسبها رفتن رو تنت چقدر با نیزه زدنت
داداش ابی عبدالله من که یه لحظه چشم سرمو میبندم احساس میکنم الان روبروی گنبد طلایم
شما هم بیا بین الحرمین ببین چه خبره ببین میتونی زینب سلام الله علیها رو ببینی
میتونی اون خانوم قد کمان رو ببینی اون خانوم داره نگاه میکنه یا الله
ایشالا یه فرجی بشه لحظات آخر روضه است
من میخونم تو گریه کن تو را خیلی بد زدن با نیزه چقدر زدن
به پهلو چقدر زدن تا نیزه به پهلوش خورد از رو اسب زمین افتاد
آخ مادر آی مادر پهلو شکستم وای مادرم وای مادرم دلم رفت مدینهها
وای مادرم افتاد رو خاک کربلا صدا زد وای مادرم وای مادرم وای مادرم
لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر
فاطمه میکند نظر چند نفر به یک نفر
به قتلگاه کشوندنت جلو چشای خواهرت
جلو چشای مادرت به پیش دیدهها حسین من حسین من حسین من حسین من حسین من
غریب گیر آوردنت با هرچی داشتن زدنت
غریب گیر آوردنت تشنه لب کربلا وای حسین وای حسین
غریب کشته از وطن وای حسین وای حسین
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخرعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین